سلامت نیوز:استفاده بی رویه و نامنظم از مکمل های غذایی بسیار رایج است. این در حالی است که برخی از مکملھا حاوی فلز و سایر ترکیبات مضر ھستند که کمتر کسی به وجود آنھا در مکمل، توجه می کند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از آوای سلامت ؛مصرف مکمل اگر توسط پزشک تجویز شده و جنبه درمانی داشته باشد، خالی از لطف نیست ولی در موارد دیگر حتی ممکن است همراه با خطرات جدی سلامت باشد. شما می توانید به جای خرید مکمل های غذایی، مفیدترین ریزمغذی ها را از طریق مصرف مواد غذایی که در ادامه معرفی می شود، وارد بدن کنید: لوسین (برای سلامتی عضلات): لوسین، تولید عضله را افزایش می دھد. لوسین در گوشت گاو، مرغ، ماھی، بوقلمون و تخم مرغ یافت می شود. اکسید نیتریک (برای سلامتی قلب): باعث افزایش جریان خون در قسمت های مختلف بدن می شود. این ماده مغذی در چغندر، آب ریشه چغندر، اسفناج و کلم چینی یافت میشود. لوتئین و زآگزانتین (برای سلامتی چشم): این ترکیبات، تغییرات مولکولی ناشی از بالا رفتن سن را که به بروز مشکلات چشمی و دید منجر می شوند، کاھش می دھند. این مواد مغذی در کلم پیچ، اسفناج و تخم مرغ کامل وجود دارند. اسید سالیسیلیک (برای جلوگیری از بروز التھاب): اسید سالیسیلیک، مانند آسپرین مانع از التھاب در بدن می شود. این ماده مغذی در مارچوبه، شلیل، زردچوبه و فلفل پاپریکا یافت می شود. فیبر نامحلول (برای سلامت دستگاه گوارش): فیبر نامحلول لوله ھای گوارشی را پاک کرده و حتی مواد سرطان زا را ھم از آن دور می کند. فیبر نامحلول در انواع لوبیا، دانه ھا، عدس و سبوس یافت می شود. تئانین (برای کاھش استرس و آرامشبخش): این اسیدآمینه، خاصیت آرامبخش دارد و قدرت فکر را افزایش می دهد. تئانین در چای سبز یافت می شود. پتاسیم (برای کنترل فشار خون): پتاسیم با تنظیم سدیم خون، به کاھش فشار خون کمک می کند. این ماده معدنی در ماھی سالمون وحشی، آووکادو، عنبه ھندی، سیب زمینی با پوست، آلو، خرما و انجیر خشک یافت می شود. منیزیم ( برای جلوگیری از کوفتگی عضلانی و مفاصل، جلوگیری از سردرد و میگرن): تحقیقات در این زمینه ھمچنان ادامه دارد اما به طور خلاصه منیزیم، فعالیت عضلات و سلولھا را از راهھای مختلفی، به صورت طبیعی در می آورد. منیزیم در لوبیا، نخود، عدس و ... و تخم کدو یافت می شود. بتا سیتواسترول (برای جریان ادرار و سلامتی پروستات): این ترکیب، تمام فوایدی را که مکملھای پروستات مدعی آن ھستند، در خود دارد. برخی از منابع غذایی خوب بتا سیتواسترول عبارتند از: روغن ھای گیاھی، پسته، دانه کنجد و آووکادو. منبع:prevention
↧
غذاهایی که باید جایگزین مکمل های غذایی شوند!
↧
اسید زندگیشان را سوزاند
سلامت نیوز: گوشه ای نشسته و دنباله روسری گل دارش را روی صورت کشیده، یک جایی و یک جوری که کمتر کسی حضورش را حس کند. در بیمارستان لبافی نژاد می بینمش. برای نود و چندمین بار قرار است اتاق عمل را تجربه کند. تصورش هم سخت است ...نود بار تجربه اتاق عمل و جراحی! زیور پروین ، 40 ساله قربانی اسیدپاشی، آن قدر جراحی شده، بیمارستان رفته و آمده که حسابش از دست خودش هم دررفته است.پنج سال پیش قربانی اسیدپاشی شد. به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون در ادامه می نویسد: به جز دردهای خودش نگاه های خیره مردم هم هست و اینکه برای چندمین بار مجبور است برای شان توضیح دهد چه بلایی سرش آمده که چند سال پیش برادرشوهرش وقتی او و دخترش خواب بودند، سطل اسید را روی شان خالی کرد! آهی می کشد و برای چند دقیقه روسری را از روی صورتش کنار می زند. یاد سمیه مهری ، یکی دیگر از قربانیان اسیدپاشی می افتم. او در فروردین سال 93 براثر زخم های ناشی از اسید درگذشت. شوهر سمیه روی او و دختر کوچولویش رعنا اسیدپاشیده بود. سمیه نيز در روزهای پایانی حیاتش وقتی در کوچه و خیابان راه می رفت صورت خود و دخترش رعنا را می پوشاند، می گفت خسته شده از نگاه ها و سوال های مردم. حالا دخترهای سمیه بعد از مرگ مادرشان با پدربزرگ و مادربزرگ شان در روستای نرماشیر از توابع بم زندگی می کنند. نمی دانم رعنا به یاد مادرش هنوز هم صورتش را می پوشاند یا نه، رعنا با آن چشم زیبا و آهو مانندش؛ همان یک چشمی که سالم مانده. دوباره به بیمارستان لبافی نژاد برمی گردم. زیور می گوید: نه فکر کنی از صورتم خجالت زده ام، دیگه عادت کردم بهش. راستش رو بخوای اونقدر که برگشت بینایی برام مهمه، زیبایی صورتم اهمیتی نداره. از این همه توضیح خسته شدم. خیلی ها وقتی صورتم رو می بینن رو بر می گردونن. خدا رو شکر می کنن که خودشون سلامتن. انشاءا... همیشه سلامت باشن. اون ها نمی دونن ما چی می کشیم. این همه عمل. این همه هزینه جراحی. این همه رفت و آمد. پلک هام زائده هایی داره که باعث چسبندگی شدید میشه. شب ها خواب ندارم. هیچ حرکتی نمی تونم به چشم هام بدم. وقتی میگیم باید جراحی زیبایی کنیم، خیلی ها فکر می کنند منظور بازگشت زیبایی مونه درحالی که کار ما از این حرف ها گذشته. برای ما در درجه اول جراحی های ترمیمی اهمیت داره. اگر این ها حل بشه میرسه به جراحی زیبایی . زیور در حمله اسیدپاشی سرتاپایش سوخت و بینایی هردو چشمش را نيزاز دست داد. راستی درچندماه اخیر چند بارخبر اسیدپاشی در نقاط مختلف ایران را شنیده اید؛ 16 نفر در پارکی در جنوب تهران، اسیدپاشی در ایلام، اسیدپاشی اینجا و آنجا. اسیدپاشی های سه سال پیش شهر اصفهان را هم کمتر کسی از یاد برده. همان اسیدپاشی های زنجیره ای که هرگز عاملان و آمرانش به افکار عمومی معرفی نشدند. حالا این کارشده یک انتقام گیری راحت با کمترین مجازات و بیشترین آسیب برای قربانی. آسیبی که تا سال ها دامن قربانی را می گیرد. درمانش هم نه یک روز و دو روز که همیشگی است. زیور در حادثه اسیدپاشی، دخترش را برای همیشه از دست داد و سوی هر دو چشمش هم رفت، به اضافه سوختگی شدید. این روزها گلایه دارد، شکایت از اینکه چرا همه، او و امثال او را از یاد برده اند، اینکه چرا برای این جرم کمترین مجازات را در نظر می گیرند. هدیه تولدی که اسید از کار درآمد معصومه عطایی 34 ساله است. معصومه هم در حادثه اسیدپاشی چند سال قبل، هر دو چشمش را از دست داد و دچار سوختگی شدید شد. روزی که پدرشوهر معصومه به بهانه اینکه برای نوه اش هدیه خریده به سراغ شان آمد و معصومه را مقابل خانه خواست و گفت برای شان سورپرایز دارد. از معصومه خواست چشمانش را ببندد، او چشمانش را بست و کادوی او اسیدی بود که سراپایش را سوزاند. معصومه از همسرش جداشده بود و پدرشوهرش مدام پاپیچش می شد که آشتی کند. معصومه با لحن آرام و شمرده حرف می زند تا جایی که گاه مجبوری برای شنیدن حرف هایش حسابی گوشت را تیز کنی: بیشتر کسانی که این اتفاق برای شان افتاده منزوی و گوشه گیر میشن و حضور در جامعه براشون سخت ميشه . معصومه منزوی نشد، با همه توان جنگید و از خانه بیرون آمد، بریل و سفالگری آموخت و نقاشی کشید: اما همه مثل من نیستند، من دوستان خوبی سر راهم قرار گرفتند. کسانی که کمک کردند تا دوباره روی پاهایم بایستم. معصومه همچنین مجبور شد چندی قبل، از قصاص پدرشوهرش بگذرد. چون قصد داشت حضانت تنها فرزندش، آرین را از او بگیرد: من در شرایط خاصی مجبور شدم از او بگذرم. باور کنید از سر رضایت نبود، معلومه که ترجیح می دادم بچه ام در کنارم باشه تا این پیرمرد در زندان . من را یک زن سوزاند مریم زمانی ، 38 ساله یکی دیگر از قربانیان اسیدپاشی است که نامش در رسانه ها کمتر دیده شده. او و دخترش آرزو چند سال پیش توسط همسر برادرش در خانه شان با اسید سوزانده شدند. همسر برادرم ساعت سه شب اسیدسولفوریک را روی سر و روی من و دخترم پاشید. هیچ وقت نفهمیدم انگیزه اش چه بود. سه سال زندان رفت و بعد هم از برادرم جدا شد. برای خودم هم باورش سخت بود. هنوز هم سخته که یك زن و همجنس خودم، بی دلیل بازندگی من و دخترم بازی کنه. چند سالی از ماجرا گذشته اما من و دخترم را برای همیشه درگیر و بیچاره کرده. خوشبختانه بینایی مان را از دست ندادیم اما صورت و گردن مان بدجوری سوخته. هنوز هم پلک چشم من و پلک های آرزو طوری به هم می چسبه که نمی دونیم دیگه باید کدام دکتر و جراحی را امتحان کنیم . همه نگرانی مریم برای آرزو دختر 15 ساله اش است. او که در اوج نوجوانی از عمل های پی درپی خسته شده: آرزو از هفت سالگی اتاق عمل را تجربه کرده و دیگه خسته شده. جراحی هایش واقعا سخته. کاش کسی به فکر این دختر باشه تا توی خانه نمونه . همه آرزوهای مریم برای آينده اش نقش بر آب شده؛ همان دختر پرنشاطی که این روزها از آینه متنفر است. او مجبور شده همه آینه ها را از خانه جمع کند. روزهایی که باید برای آرزو در مدرسه و کلاس های مختلف و جورواجور می گذشت، حالا در بیمارستان ها می گذرد. مریم از مشکلاتش بیشتر می گوید: بیشتر بیمارستان ها برای جراحی های ما بیمه قبول نمی کنن. فقط اوایل حادثه هزینه های ما رایگان بود. آن اوایل هم که جراحی خاصی در کار نبود. بیشترین کمک پزشکی شست وشو بود. خیلی ها فکر می کنند بعد از مدتی جراحت هامون خوب میشه، درحالی که هرکس اسیدپاشی میشه تا پایان عمرش درگیره . این سه زن نيز تا چند سال پیش زندگی شان درست مثل بقیه بود. صبح ها که از خواب بلند می شدند تا شب برای خودشان کلی برنامه داشتند؛کار و زندگی. اما زندگی هر سه شان یک روزه زیرورو شد. همان روزی که اسید حفره هایی پاک نشدنی روی پوست صورت و بدن شان و زخم هایی عمیق بر دل شان گذاشت. هر سه طعم تلخ بارها جراحی شدن، بیهوشی، بیمارستان و هزینه های کمرشکن و دردهای بی پایان را چشیده اند. سراغ هرکدام که می روی داستان زندگی و دردهای شان پایانی ندارد. داستانی که حول یک محور می چرخد؛ همان روزی که اسید زندگی شان را زیر و رو کرد.
↧
↧
روزانه چه مقدار ویتامین A نیاز داریم؟
سلامت نیوز: ویتامین A در واقع موادی را شامل می شود که به آنها رتینوئید، شبکیه، رتینول و کاروتنوئیدها ( دسته ای از رنگدانه ها هستند که در جذب نور در گیاهان نقش بسیار مهمی دارند)می گویند. انواع مختلف ویتامین A بستگی به آن دارد که از منبع گیاهی آمده باشد یا حیوانی. بدن کاروتنوئیدهای غذاهای گیاهی را تبدیل به ویتامین A می کند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت دکتر کرمانی، ویتامین A حاصل از غذاهای حیوانی مانند لبنیات و گوشت از همان ابتدا برای بدن قابل استفاده هستند. ویتامین A نقش های بسیار مهمی بر عهده دارد از جمله: بینایی، رشد سلولی، حفاظت آنتی اکسیدانی و بهبود سیستم ایمنی بدن. کمبود ویتامین A در کشورهای توسعه یافته بسیار نادر است اما هنوز در کشورهای فقیر یک مشکل اساسی به حساب می آید. ویتامین A ویتامینی محلول در چربی است و مانند بسیاری از ویتامین های محلول در چربی دیگر اگر دوز بسیار بالایی از آن را مصرف کنید خطرناک خواهد بود. معمولا نگرانی از دریافت مقدار بالای ویتامین A بیشتر به خاطر مکمل ها است. سلامت چشم ها ویتامین A نقش بسیار مهمی در سلامت چشم ها ایفا می کند چون در واقع خودش بخشی از ساختار چشم است. ویتامین A بخشی از رودوپسین (پروتئینی در چشم که نور را جذب می کند) است. همچنین برای سلول های غشای قرنیه مورد نیاز است. یکی از نشانه های اولیه کمبود ویتامین A ضعف بینایی در شب یا تاریکی است چون چشم به اندازه کافی ویتامین A برای رودوپسین ندارد. خواص ویتامین A به چشم کمک می کند نور را جذب کند، نور برای دیدن ضروری است. کمبود شدید ویتامین A می تواند منجر به کوری شود. با این حال به خاطر بسپارید ویتامین A نمی تواند منجر به بهبود بینایی شود. مصرف مقدار زیاد ویتامین A نمی تواند بدان معنا باشد که دیگر نیازی به استفاده از عینک یا لنز خود نداشته باشید. رشد سلولی ویتامین A برای رشد سلول ها و همچنین سال سلول های جدید مورد نیاز است. به همین دلیل ویتامین A برای رشد جنینی و تشکیل اندام ها ضروری است. برای خانم های باردار، نوزادان و کودکان دریافت مقدار کافی ویتامین A بسیار مهم است. خانم های باردار باید مواظب مصرف بیش از حد ویتامین A نیز باشند چون می تواند موجب افزایش خطر نقائص جنینی هنگام بارداری شود. هر زمان خواستید از مکمل های ویتامین A استفاده کنید قبل از آن حتما با پزشک خود صحبت کنید. محافظت آنتی اکسیدانی ویتامین A، C و E آنتی اکسیدان محسوب می شوند. این یعنی ویتامین A می تواند سلول های بدن را در برابر آسیب سرطان زا ها، مواد سمی و آسیب اکسیداتیو محافظت کند. تحقیقات نشان داده ویتامین A می تواند با سلول های سرطانی مقابله کند. با اینکه این تحقیقات نقش ضد سرطان بودن ویتامین A را ثابت می کنند اما تحقیقات دیگری نیز انجام شده که می گوید مصرف بیش از حد ویتامین A نمی تواند موجب کاهش خطر سرطان شود. برخی تحقیقات نشان داده اند مصرف بالای میوه و سبزیجات که منبع کارتنوئیدها هستند با کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه در ارتباط است. با این حال تحقیقات میان مصرف مکمل های ویتامین A و کاهش خطر ابتلا به سرطان، رابطه ای پیدا نکرده اند. سلامت سیستم ایمنی بدن تحقیقات نشان داده ویتامین A و D نقشی حیاتی در سلامت سیستم ایمنی بدن ایفا می کنند. ویتامین A می تواند از روشهای گوناگونی در سیستم ایمنی بدن موثر واقع شود از جمله: فعال سازی لنفوسیت(نوعی از گلبول های سفید خون هستند که در سیستم ایمنی مهره داران نقش دارد)، کمک به تولید سلول های T و تولید آنتی بادی ها. کمبود ویتامین A می تواند باعث ایجاد نقص در واکنش ایمنی بدن شود و خطر ابتلا به عفونت ها را بالا ببرد. با اینکه کمبود ویتامین A در کشورهای توسعه یافته بسیار نادر است اما کمبود خفیف این ویتامین ممکن است در نوزادان و کودکان اتفاق بیفتد. کمبود خفیف ویتامین A در کودکان می تواند باعث بروز مشکلات تنفسی و اسهال شود. غذاهای حاوی ویتامین A میوه ها و سبزیجات نارنجی و زرد رنگ مانند سیب زمینی شیرین، هویج، انبه و کدو حلوایی سرشار از بتا کاروتن هستند که بدن آنها را به ویتامین A تبدیل می کند. در واقع یک سیب زمینی شیرین می تواند 500 درصد نیاز روزانه بدن به ویتامین A را تامین کند. سبزیجاتی که برگ های سبز دارند نیز از منابع بتاکاروتن به حساب می آیند. یکی از متمرکز ترین منابع ویتامین A جگر است. برای مثال خوردن 85 گرم جگر گاو می تواند 400 درصد نیاز روزانه بدن به ویتامین A را تامین کند. همچنین ویتامین A در لبنیات، تخم مرغ، ماهی های چرب، حبوبات و غلات غنی شده پیدا می شود. چه مقدار ویتامین A نیاز داریم؟ نیاز روزانه خانم های زیر 50 سال به ویتامین A 700 میکرو گرم است و برای مردان 900 میکرو گرم می باشد. خانم های باردار و شیرده به خاطر رشد سلولی و تولید شیر نیاز روزانه بیشتری دارند. تحقیقات نشان داده بیشتر افراد از برنامه غذایی خود به اندازه کافی ویتامین A دریافت می کنند. با این حال کشورهای در حال توسعه باید چاره ای برای پیشگیری از این کمبود بیندیشند. خطرات دریافت مقدار زیاد ویتامین A خطر دریافت بیش از حد ویتامین A تنها متوجه منابعی است که به صورت مستقیم ویتامین A را به بدن انتقال می دهند. این یعنی میوه ها و سبزیجاتی که ابتدا بتاکاروتن به بدن می دهند و بدن خود آن را تبدیل به ویتامین A می کند از این قاعده مستثنا هستند. بنابراین نگران مسمومیت بر اثر خوردن مقدار زیادی هویج یا دیگر میوه ها و سبزیجات نباشید. معمولا بیشترین نگرانی درباره مصرف زیاد ویتامین A استفاده از مکمل های ان در مدت زمانی کوتاه است. این ویتامین زمانی باعث بروز مسمومیت می شود که دوز استفاده آن از نیاز روزانه 10 برابر بیشتر باشد. بیشترین خطر متوجه خانم هایی باردار است چون مصرف بیش از حد ویتامین A می تواند موجب نقص نوزاد در زمان زایمان شود. خانم های باردار به ویتامین A کافی نیاز دارند نه بیش از اندازه. اگر درباره میزان مصرف ویتامین A و بارداری خود سوالی دارید حتما به پزشک خود مراجعه کنید. منابع: Vitamin A Fact Sheet for Health Professionals – https://ods.od.nih.gov/factsheets/VitaminA-HealthProfessional/ Vitamin A – http://lpi.oregonstate.edu/mic/vitamins/vitamin-A Vitamin effects on the immune system: vitamins A and D take centre stage – https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2906676/
↧
بدترین اشتباهات در زندگی زناشویی
سلامت نیوز: آنهایی که با عشق ازدواج می کنند، با این امید که آینده ای شاد در انتظارشان باشد زندگی مشترک خود را شروع می کنند، اما با توجه به آمار روزافزون طلاق، معلوم می شود زوج های زیادی امیدشان برباد می رود. به گزارش سلامت نیوز به نقل از برترین ها، زندگی زناشویی زمانی حفظ می شود که زوج ها ارتباطی موثر با هم داشته و هردو از انجام کارهایی که به رابطه شان آسیب می زند اجتناب کنند. اهمیت ندادن به همسر اگر تلاش ها و لطف های همسرتان را درک نکنید موجب دلخوری و ناامیدی او خواهید شد. نادیده گرفتن همسر و اهمیت ندادن به او از محق دانستن خود، ناشی می شود.همسران خودخواهی که بابت کارهای همسران شان قدردانی نمی کنند، نارضایتی و خشم پنهان را وارد زندگی خود می کنند. این همسران حق به جانب، هرگز تحسین و تشکر نمی کنند اما در عوض مدام در حال شکایت کردن و ایراد گرفتن هستند. نداشتن ارتباط عمیق و آشکار آنهایی که بلد نیستند خوب ارتباط برقرار کنند، شنونده های خوبی هم نیستند؛ آنها به حرف همسرشان توجهی ندارند و علاقه ای به چیزهایی که همسرشان بازگو می کند ندارند، مدام حرفش را قطع می کنند و سعی می کنند پیشاپیش حدس بزنند همسرشان چه می خواهد بگوید و طبق همین پیش بینی ها قضاوت هم می کنند. اما همسران عاقل و مهربان، با صداقت و روراستی ارتباط برقرار می کنند. وقتی همسران چیزی را که واقعا منظورشان است واضح بیان نمی کنند، معمولا مشکلاتی را به بار می آورند. زیر ِ قول زدن وفا نکردن به قول و قرارها، اطمینان و اعتماد را بین همسران نابود می کند. عهد و پیمان های شکسته، یعنی نداشتن ارتباط خوب با همسر. مخصوصا وقتی به همسرتان قول می دهید رازی را افشا نکنید و به این قول تان وفادار نمی مانید، در واقع به اعتماد او خیانت کرده اید. جر و بحث های ناشیانه خطاهای گذشته را یادآوری کردن حین جر و بحث، جنبه ی منفی گفتگوهای تان را تقویت می کند. جملاتی که با تو همیشه و تو هرگز شروع می شوند معمولا همسر را مورد ستیز قرار می دهند. از کاه کوه ساختن و یک مسئله ی کوچک و بی اهیمت را به معضلی پیچیده تبدیل کردن، تهدید به جدایی و مورد اتهام قرار دادن اعضای خانواده ی همسر و بحث کردن سر ِ آنها، همه و همه مقدمات یک فاجعه را فراهم می کنند. ناسزاگویی و خشونت بدنی، تقریبا تضمین کننده ی پایان رابطه هستند. عدم تقبل اصلاح اشتباه داشتن این نگرش که من همینم که هستم، چه بخوای چه نخوای ، خودخواهی را ثابت می کند و نشان می دهد شما آنقدر به همسر و رابطه ی زناشویی تان اهمیت نمی دهید که برای اصلاح اشتباهات خود تلاش کنید، حتی وقتی که می دانید همسرتان بابت این موضوع ناراضی و آزرده است. انتقاد و عیبجویی انتقاد از همسر مخصوصا جلوی دیگران، آسیب زننده است. اگر هرگز از همسرتان تقدیر و تحسین نکنید و مکررا هم شکایت کنید و غُر بزنید و فقط از همسرتان انتظار تغییر داشته باشید، زندگی مشترک تان به شدت تهدید خواهد شد. مقایسه ی همسر با همجنس خودش هم کار خطرناکی است که می تواند زندگی تان را نابود کند. دروغ و خیانت روابط خوب بر پایه ی اعتماد و اطمینان قرار دارند، بنابراین دغل کاری و دروغ پردازی یک ضربه ی بزرگ بر پیکره ی روابط شماست. دروغ گفتن در مورد روابط گذشته و شرایط مالی فعلی، از تهدیدهایی هستند که رابطه ی همسران را خدشه دار می کنند. فریب دادن همسر، علامت قطعی خیانت و عهد شکنی است. سرکوفت زدن به همسر همسران نابالغی که هنوز نمی توانند مسئولیت رفتارها و کارهای خودشان را تقبل کنند معمولا زندگی های پردردسری دارند. آنها هرگز بابت اشتباهات خود عذرخواهی نمی کنند و فقط همسرشان را مقصر می دانند، برای رفتارهای بد خود، بهانه تراشی می کنند و همسرشان را متهم می کنند که باعث و بانی نارضایتی و ناراحتی آنهاست. سرباز زدن از رابطه ی جنسی رابطه ی جنسی عاشقانه، همسران را به یکدیگر پیوند می دهد. نادیده گرفتن این جنبه از زندگی زناشویی می تواند اساس روابط تان را تحلیل ببرد. همچنین احتمال اینکه همسرتان به دنبال رابطه ی فیزیکی با شخص دیگری برود هم زیاد می شود. تفریح نکردن زوج هایی که فعالیت های مفرح ندارند، خودشان را از فرصت ِ پیوندهای عمیق تر با یکدیگر محروم می کنند. اینکه تفریحات خود را از همسرتان کاملا مجزا کنید و مدام به سرگرمی هایی بپردازید که وقتی برای پرداختن به علاقه مندی های همسرتان باقی نمی گذارد، به ضرر زندگی مشترک شماست. حتما برای با هم بودن و با هم خوش گذراندن وقت بگذارید و روی لذت های همسرتان تمرکز کنید و فرصت هایی را بیابید که بتوانید با هم بیشتر بخندید و شادی کنید.
↧
انتخاب معاون پرستاری با همفکری صنف پرستاری باشد
سلامت نیوز: رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین با بیان این که وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت دوازدهم باید معاونت پرستاری و بورد پرستاری کشور را با نظرخواهی از سازمان نظام پرستاری کشور انتخاب کند، گفت: از ابتدا سنگ بنا نباید نادرست گذاشته شود. به گزارش سلامت نیوز، آرمین قناعت در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری اظهار کرد: بدون شک نظام پرستاری بدنه هویتی و بلندگوی جامعه پرستاری کشور است و می توانند مجموع انتقادات جامعه پرستاری را تجمیع و به دولت منتقل کند. وی با بیان این که نظرخواهی از جمعیت ۲۰۰ هزار نفری جامعه پرستاری کاری بس دشوار است، افزود: حال آن که سازمان نظام پرستاری کشور نماینده قانونی جامعه ۲۰۰ هزار نفری پرستاری در کشور است. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین با بیان این که استفاده از نظرات کارشناسی سازمان نظام پرستاری کشور در حوزه تصمیم گیری پرستاری خواسته دیگر این جمعیت ۲۰۰ هزار نفری است، گفت: سازمان نظام پرستاری می تواند در حوزه تصمیم گیری پرستاری مشارکت جدی و فعالی داشته باشد. قناعت یادآور شد: نتیجه عدم نظرخواهی و مشارکت سازمان نظام پرستاری در طرح های پرستاری در دولت یازدهم نشان داد که هر طرحی بدون مشارکت سازمان نظام پرستاری عملا محکوم به شکست است از آن جمله این طرح ها می توان به طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد، تربیت کمک پرستار، طرح تربیت سلامت یار، تربیت پرستار بیمارستانی و … اشاره کرد که همگی با شکست مواجه شد. وی با بیان این که باید همواره در تصمیم گیری ها از نظرات کارشناسی سازمان صنفی جامعه پرستاری استفاده شود، خاطرنشان کرد: در این صورت طرح یک سویه و یک طرفه نخواهد بود. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین با بیان این که سازمان نظام پرستاری کشور از ارکان مهم تصمیم گیری در صنف و حرفه پرستاری است، یادآور شد: بدون شک نمی توان از کل مجموعه پرستاری کشور نظرخواهی کرد اما اگر سازمان های حرفه ای نظیر سازمان نظام پرستاری و تشکل های علمی پرستاری در تصمیم گیری دخالت داده شوند نظرات منتقل می شود. قناعت یادآور شد: بی تردید دولتمردان و جامعه پرستاری انتظار دارند میان سیاست های وزارت بهداشت و جامعه پرستاری کشور نقطه عطفی در دولت دوازدهم ایجاد شود و رویه نامناسب دولت یازدهم ادامه نداشته باشد. وی با بیان این که پرستاری در حوزه درمان و بهداشت یک حرفه تأثیرگذار است، گفت: پرستاران در سطوح پیشگیری، بهداشت و درمان اصلی ترین نقش را در کنار پزشکان ایفا می کنند. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین تصریح کرد: به گونه ای که مردم در بیمارستان و خارج از آن نظیر اورژانس پیش بیمارستانی با نخستین و آخرین فردی که برخورد می کنند پرستار و یا از گروه پرستاری است. قناعت با بیان این که مجموعه وزارت بهداشت بر این موضوع باور و ایمان داشته باشد که جامعه پرستاری از گروه های تأثیرگذار در حوزه بهداشت و درمان کشور است، افزود: در چنین صورتی است که همه معادلات تغییر می کند. وی با اشاره به حمایت جامعه پرستاری کشور از دکتر روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: از این رو جامعه پرستاری کشور انتظار دارد رئیس جمهور و وزیر بهداشت آن به انتظارات آن ها بیشتر توجه کند. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین مهم ترین انتظار جامعه پرستاری را داشتن تعامل موثر دانست و گفت: متأسفانه در دولت یازدهم به علت آدرس های غلطی که برخی افراد از جنس پرستاری به وزارت بهداشت دادند این رویه نادرست پیش گرفته شد و تا پایان ادامه داشت. قناعت با بیان این که رئیس جمهور و وزیر بهداشت باید ایده های متفاوتی نسبت به قبل به جامعه پرستاری کشور داشته باشند، خاطرنشان کرد: سازمان نظام پرستاری کشور تنها نهادی است که برخاسته از رأی جامعه پرستاری است و پتانسیل عظیمی برای افزایش کیفیت در حوزه خدمات بیمارستانی، پیشگیری و بازتوانی دارند. وی اجرا شدن قوانین بر زمین مانده را از دیگر خواسته های جامعه پرستاری کشور دانست و گفت: بدین ترتیب حقوق تضییع شده آنها برخواهد گشت. رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری قزوین از میان رفتن اختلاف دریافتی میان پزشکان با سایر گروه های علوم پزشکی و رعایت عدالت نسبی از خواسته های جامع پرستاری برشمرد و افزود: باید دولت دوازدهم بکوشد تا از بروز تشنج جلوگیری کند و با ایجاد آرامش از بروز حواشی و مشکلات جلوگیری کند
↧
↧
چرا با مصرف آنتی بیوتیک ها،دچار اسهال میشوید؟
سلامت نیوز: خیلی از افراد تا یک دندان درد یا گلو درد ساده سراغ شان می آید، راهی داروخانه می شوند و یک کیسه پر از دارو می گیرند که در بین این داروها چند ورق آنتی بیوتیک هم هست. به گزارش سلامت نیوز به نقل از چاردیواری، برخی دیگر هم کمی پا را فراتر گذاشته و زمانی که فکر می کنند دچار عفونت شده اند، خودشان دست به کار می شوند و آنتی بیوتیک مصرف می کنند. آنتی بیوتیک اگرچه داروی خوبی است و برای ما یک داروی حیاتی به حساب می آید اما مصرف آن باید با احتیاط باشد. دکتر بهروز مصلحی، پزشک و پژوهشگر نکات مهمی را درباره آنتی بیوتیک بیان می کند که دانستن آنها خالی از لطف نیست. عوارض را کم کنید آنتی بیوتیک ها در دنیای پیشرفته امروزی، جزو شایع ترین داروهایی است که در سراسر دنیا برای بیماران تجویز می شود. آنتی بیوتیک مانند هر داروی دیگری می تواند عوارضی را برای بیمار در پی داشته باشد بویژه در شرایطی که افراد به مصرف خودسرانه آن روی بیاورند. مصرف به جا و بموقع آنتی بیوتیک تحت نظر پزشک، عوارض بسیار کمی دارد به همین دلیل از مصرف خودسرانه آن باید پرهیز کرد. بدن تان را مقاوم نکنید عوارض جانبی آنتی بیوتیک در یک بیمار با بیمار دیگر متفاوت و از یک آلرژی ساده تا یک عارضه کشنده، در افراد مختلف متغیر است. پزشک در شرایطی که احساس کند بدن بیمار با یک نوع آنتی بیوتیک ناسازگاری زیادی دارد، دوز یا نوع آنتی بیوتیک را تغییر می دهد یا در صورت لزوم، توصیه به تغییر در نحوه مصرف می کند و تدابیری از این قبیل را برای بیمار می اندیشد، اما در مصرف خودسرانه آنتی بیوتیک، نمی توان این موارد را کنترل کرد و بیمار ممکن است به دلیل بروز عوارض، اقدام به قطع مصرف آنتی بیوتیک کند و به همین دلیل عفونت سراسر بدن او را فرا بگیرد. مصرف آنتی بیوتیک یا قطع مصرف آن به شکل خودسرانه، باعث مقاوم شدن میکروب ها به آنتی بیوتیک خواهد شد و این داروی ضروری و حیات بخش، به یک داروی بلااستفاده تبدیل می شود و مشکلات زیادی را برای افراد بوجود می آورد. داروهایتان را فراموش نکنید استفاده و قطع کردن خودسرانه و ناآگاهانه دارو، مشکلات زیادی را در پی دارد و همان طور که درباره آنتی بیوتیک گفته شد، می تواند به مقاومت میکروب ها نسبت به آنتی بیوتیک منجر شود. البته مقاومت میکروبی، تنها در اثر استفاده خودسرانه و قطع خودسرانه آنتی بیوتیک به وجود نمی آید و حتی فراموش کردن یک دوز یا وعده دارویی نیز می تواند به مقاومت میکروبی نسبت به این دارو منجر شود و به نوعی تمامی این موارد، به مرور زمان یک فاجعه بزرگ را ایجاد خواهد کرد به همین دلیل در مصرف این دارو یا هر داروی دیگری باید با احتیاط عمل کرد و مصرف هیچ دارویی بدون مشورت با پزشک، منطقی به نظر نمی رسد. چرا اسهال می شوید؟ به طور کلی آنتی بیوتیک ها می توانند عوارض زیادی را در پی داشته باشند که این عوارض توسط پزشک کنترل خواهد شد. اسهال یکی از شایع ترین عوارضی است که بسیاری از بیماران با مصرف آنتی بیوتیک های مختلف دچار آن می شوند. مکانیزم ایجاد اسهال به وسیله آنتی بیوتیک ها دقیقا مشخص نیست، ولی به طور کلی آنتی بیوتیک ها فلور طبیعی روده را از بین می برند و در غیاب این میکروب های مفید، میکروب های بیماری زا باعث اسهال می شوند. چنانچه فردی در صورت مصرف آنتی بیوتیک دچار اسهال شدید و خونی، همراه با درد شدید شکم و استفراغ شود، این مساله را باید به پزشک اطلاع بدهد.
↧
ادعای مادر حميد صفت درباره مرگ مرموز همسرش در بيمارستان
سلامت نیوز: حميد صفت درحالي در برابر اتهام قتل شوهر مادرش قرار دارد که وکيل پرونده به دنبال مطرح کردن موضوع قصور پزشکي بر اساس گفته هاي مادر حميد صفت است. حميد صفت، خواننده رپ و مطرح کشور در 24 مرداد امسال در يک سناريوي ناخواسته با ناپدري خود در محله شيخ بهايي تهران درگير شد و روز شنبه، مورخ 28 مرداد هوشنگ، ناپدري حميد صفت در بيمارستان جان باخت. به گزارش سلامت نیوز به نقل از وقایع اتفاقیه، با حضور مأموران در بيمارستان و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد هوشنگ ۶۶ ساله شوهر مادر حميد صفت به علت اصابت جسم سخت به ناحيه سر و شکستگي جمجمه جان باخته است. با تشکيل پرونده مقدماتي ای با موضوع مرگ مشکوک و به دستور بازپرس سجاد منافي آذر از شعبه سوم دادسراي ناحيه ۲۷ تهران، پرونده در اختيار اداره دهم قرار گرفت. حميد صفت خودش به کلانتري رفت حميد صفت، خواننده رپ کشورمان ساعاتي بعد خود را به کلانتري 145 معرفي کرد. با انجام هماهنگي قضايي حميد صفت به اداره دهم پليس آگاهي تهران منتقل شده و در بازجويي ها منکر هرگونه درگيري با مقتول و ضرب و جرح وي شد. حميد صفت در اعترافاتش مدعي شد: سه شنبه هفته گذشته زماني که وارد خانه مادرم در خيابان شيخ بهايي شدم، متوجه شدم که مادرم با همسرش درگير شده و من فقط مادرم را برداشته و از خانه خارج شدم و نمي دانم چه کسي او را به قتل رسانده است. در ادامه در روز شنبه مرکز اطلاع رساني پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام کرد که حميد صفت در ساعت 20:15 روز جاري به ارتکاب جنايت و قتل همسر مادرش با انگيزه حمايت از مادر خود اعتراف کرد. روز بعد حميد صفت به شعبه سوم دادسراي جنايي تهران منتقل شد و در جلسه بازپرسي به درگيري اعتراف کرد اما به ارتکاب قتل اعتراف نکرد و در مقابل بازپرس منافي آذر اظهار کرد: شب قبل از حادثه دوست مادرم که همسايه آنها در آلمان بود مهمان خانه شان بود و مادرم با من تماس گرفت و خواست تا آنها را به فرودگاه ببرم ولي چون ماشين نداشتم، گفتم نمي توانم او را به فرودگاه ببرم، به همين خاطر مادرم خودش مهمانش را به فرودگاه رساند. حميد صفت در ادامه اظهارات خود گفت: ساعت 6 صبح 24 مرداد با مادرم تماس گرفتم و او گفت که هنوز به خانه نرسيده است، از او خواستم زماني که به خانه رسيد به من خبر بدهد تا به خانه بروم و لوازم خود را که آنجا گذاشته بودم، بردارم. صبح روز حادثه برادرم از آمريکا با من تماس گرفت. هیچ ضربه ای به سرش نزدم حميد صفت گفت: زماني که در خانه را باز کردم، ديدم ناپدري ام سمت چپ مبل نشسته است و يک ميز نيز جلوي او قرار داشت. گوشي موبايل خود را روي ميز گذاشتم و به او گفتم: مگر نگفتم مادرم را اذيت نکن، کتکش نزن. او نيز گفت: زدم که زدم. مي خواستم او را بترسانم، به همين خاطر يک گلدان را که نزديکي ام قرار داشت، برداشتم و به سمت راست مبل پرتاب کردم. سپس ميز را برگرداندم تا کمي او را بترسانم. او نيز مي خواست بلند شود و به سمت من بيايد که در همين هنگام مادرم بين ما قرار گرفت و من با يک دست به صورتش زدم. در همين هنگام همسايه ها با صداي درگيري ما به جلوي در خانه آمدند که مادرم به سمت در رفت و من نيز هوشنگ را رها کردم و به درگيري مان پايان دادم. او گفت: دراين هنگام هوشنگ به سمت آشپزخانه رفت تا با چاقو به سمت من هجوم آورد که متوجه کارش شدم و به سرعت خودم را به او رساندم و دستانش را گرفتم که نتواند کاري کند که در اين لحظه يک ليوان آب را برداشت که آن را از دستش گرفتم و به زمين زدم و در ادامه همسايه ها وارد خانه شدند و ما را از هم جدا کردند و من نيز همراه مادرم از خانه خارج شدم. بازپرس منافي آذر در اين هنگام به متهم گفت: در گزارش پرونده، علت مرگ هوشنگ برخورد ضربه شديد به گيجگاه سمت راستش اعلام شده است، حرفي در اين مورد داري؟ حميد صفت در ادامه بيان کرد: شايد هنگام درگيري سرش به کمد يا ديوار برخورد کرده باشد اما من فقط قصد داشتم کمي او را بترسانم و قصد کشتن او را نداشتم و هيچ ضربه اي به سرش نزدم. حميد صفت، متهم پرونده همزمان با ادامه تحقيقات، صبح ديروز به دستور قاضي منافي آذر براي بررسي صحت سلامتي روحي و رواني اش در زمان حادثه به پزشکي قانوني معرفي شد. تحقيقات درباره اين حادثه ادامه دارد. قصور پزشکي بايد بررسي شود مجید امجدي فخر، وکيل پرونده حميد صفت در گفت وگو با رکنا به موضوع قصور پزشکي اشاره کرد و گفت: مادر حميد صفت پيش از مرگ شوهرش در کنار او بود. مادر حميد صفت پس از اينکه متوجه شد حال شوهرش مساعد نيست موضوع را با کادر درماني بيمارستان در ميان گذاشت اما به گفته وي پاسخ مناسبي دريافت نکرد تا اينکه پس از ساعاتي حال ناپدري حميد صفت وخيم شد و جان باخت. وي اضافه کرد: ما پيگير هستيم تا پس از تکميل گزارش پزشکي قانوني موضوع قصور پزشکي را در پرونده مطرح کنيم تا اينکه حقيقت ماجرا مشخص شود. امجدي فخر در ادامه خاطرنشان کرد: ما هنوز با خانواده مقتول برخوردي نداشته ايم و تحقيقات پرونده تکميل نشده است.
↧
سرطانیشدن غذا در مایکروویو مبنای علمی ندارد
سلامت نیوز: به گفته یک متخصص علوم و صنایع غذایی، بر خلاف آنچه درباره مضرات استفاده از دستگاه مایکرووِیو برای پخت و پز غذا گفته می شود، تاکنون هیچ مدرک و سند علمی و معتبری مبنی بر سرطانزا شدن غذا یا آسیب ژنتیک به مصرف کننده در این زمینه ثبت و اثبات نشده است. به گزارش سلامت نیوز، دکتر آراسب دباغ مقدم در گفتگو با سلامت آنلاین افزود: پرتوهای مایکروویو غیر یونیزانند و خطر سرطانزایی برای آنها وجود ندارد؛ البته اگر مایکروویو در شرایط کنترل نشده مورد استفاده قرار گیرد و این پرتوها مستقیما به بدن انسان تابیده شود، برای برخی از بافت ها یا سلول های بدن آسیب رسان خواهند بود، اما آسیب وارده از نوع سرطانی نیست. او تصریح کرد: دستگاه مایکروویو با پرتوهای مایکروویو یعنی امواج کوتاه کار می کند و این پرتوها همان امواجی هستند که رادیو، تلویزیون، رادار و موبایل هم با آن کار می کند. به گفته وی مصرف کنندگان باید بدانند، شرایط تولید امواج در مایکروویو به شرط صحیح کار کردن دستگاه، کاملا کنترل شده است و شایعاتی مبنی بر سرطانزا شدن غذاهایی که در این دستگاه قرار داده می شوند یا از بین رفتن کامل ارزش غذایی غذاهای گرم یا پخته شده با آن صحت ندارد. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی درباره شرایط استفاده صحیح از مایکروویو گفت: هنگام استفاده از دستگاه باید درِ آن به بدنه کاملا چفت شده باشد و هنگام روشن بودن آن نیز دستکم یک متر از دستگاه فاصله داشته باشیم. همچنین لازم است برای دیدن داخل مایکروویو سر و یا چشمهایمان را به آن نچسبانیم، زیرا این پرتوها ممکن است برای چشم، مضر باشند. به محض باز شدن در دستگاه نیز باید قطع کن، جریان برق آن را به طور خودکار قطع کند. با قطع برق دستگاه، امواج مایکروویو هم به طور کامل متوقف می شود. دباغ مقدم با اشاره به اینکه دستگاه مایکروویو دارای وسیله مهمی به نام مگنترون است که باعث می شود ملکول های آب در داخل غذا به حرکت سریع در بیایند و با اصطکاک شدید این ملکول ها، غذا از درون گرم شود ادامه داد: به همین دلیل است که مایعات در دستگاه های مایکروویو سریعتر از جامدات گرم می شوند. این متخصص صنایع غذایی توصیه کرد: مادامی که از مایکروویو به صورت اصولی استفاده کنیم، جای هیچ گونه نگرانی درباره سلامت غذا و استفاده کنندگان از این دستگاه وجود ندارد و برای تعمیر آن نیز باید از متخصصان کمک گرفت و از سپردن آن به دست افراد غیر حرفه ای خودداری کرد. همچنین خود افراد هم نباید با تصور جلوگیری از هزینه کرد به تعمیر آن اقدام کنند.
↧
مطالبات ششگانه جامعه کارگری از وزیر کار
سلامت نیوز: اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با ارسال نامه ای به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ تحقق مطالبه صنفی شش گانه جامعه کارگری را خواستار شد. ایجاد اشتغال پایدار، اصلاح ساختار بانکی، صیانت از سازمان تامین اجتماعی و حمایت از تشکل های کارگری و انتخاب مدیران شایسته ازجمله این مطالبات است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا، در نخستین روزهای آغاز فعالیت دولت دوازدهم؛ رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با انتشار نامه ای به نمایندگی جامعه کارگری ضمن یادآوری مطالبات صنفی بر زمین مانده سال ۹۵ کارگران، خواستار تحقق این مطالبات شد. متن کامل این نامه که در آن به موضوع ایجاد اشتغال پایدار، صیانت از سازمان تامین اجتمایع، حمایت از تشکل های صنفی کارگری و اصلاح ساختار مقررات بانکی اشاره شده و امضای حسن صادقی رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری کشور را در پای خود دارد، به شرح زیر است: "از حقوق مردم بر حاکمشان این است که حاکم هر امری را که برای خود صلاح میداند برای جامعه و مردم نیز همان را بخواهد." امام علی (ع) خداوند بزرگ را سپاسگزاریم که فرزندی از جامعه کارگری بار دیگر با کسب اعتماد مجدد از نمایندگان مردم مسئولیت یکی از بزرگترین و موثرترین وزارتخانه های دولت را عهده دار می شود. این اعتماد از یک طرف مهر تاییدی است بر سیاست های آن وزارتخانه در طول چهار سال گذشته و از سوی دیگر انتظارات به حقی است که از جمله ی مهمترین مطالبات مردم و دغدغه ی مسئولین علی الخصوص مهمترین وعده های دولت دوازدهم است که با محوریت آن وزارتخانه بایستی به سرانجام برسد و همانگونه که ریاست محترم جمهوری در اولین جلسه دولت دوازدهم اشاره کردند، مهمترین اولویت دولت بحث اشتغال است، آری مقوله اشتغال یکی از مهمترین معضلات فعلی کشور است که بایستی بسترهای مناسب آن به شکل همه جانبه انجام گیرد؛ بنابراین کار خطیری به شما محول شده است که امیدواریم به حول قوه الهی و با تلاش و پشتکاری که از شما سراغ داریم به این خواسته مهم نائل آیید، چراکه موفقیت شما باعث موفقیت و استحکام تشکیلات کارگریست لذا ضمن تشکر صمیمانه از کلیه ی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که باردیگر به جنابعالی رای اعتماد دادند و نیز از همه افراد، شخصیتها، تشکلات و ... که به انواع مختلف از جنابعالی حمایت کردند لازم می دانیم مواردی را در جهت نیل به اهداف آن وزارتخانه مطبوع به استحضار برسانیم: ۱) همانگونه که اشاره گردید مهمترین اولویت دولت دوازدهم اشتغال است. رسیدن به اشتغال پایدار نیازمند فراهم کردن بسترهای مناسب آن است که در قدم اول استفاده از مدیران کارآمد، کارآفرین و دلسوزی که دغدغه اصلی آن ها هم اشتغال باشد امری غیرقابل اجتناب بلکه ضروری است که بایستی انتخاب آنها براساس شایستگی ایشان صورت گیرد و اگر غیر از این باشد یقین بدانید که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ۲) طرح تحول نظام سلامت همانگونه که از مفهوم آن برمی آید قرار بود تحول عظیمی در حوزه درمان ایجاد نماید به گونه ای که با توزیع عادلانه خدمات درمانی در سراسر کشور، تشکیل پرونده های الکترونیکی برای هر ایرانی و با اجرای نظام ارجاع پزشک خانواده، ضمن ارائه خدمات با کیفیت درمانی باعث کاهش هزینه کرد مردم از جیب شود اما اتفاقی که رخ داد این بود که این طرح ملی براساس مولفه های از پیش تعیین شده حرکت نکرده و متاسفانه از مسیر واقعی خود خارج شد و با وجود تحمیل ده ها هزار میلیارد تومان هزینه به کشور و از جمله بالای ده هزار میلیارد تومان هزینه به سازمان تامین اجتماعی نه تنها باعث کاهش هزینه کرد مردم نشد بلکه با افزایش تعرفه های چند صد در صدی و نظام چند نرخی حاکم بر درمان کشور و از آنجایی که بیش از نیمی از خدمات درمانی به شکل سرپایی و در بخش های خصوصی صورت می گیرد، هزینه کرد مردم را به شدت افزایش داد و این در حالیست که از نظام ارجاع، پزشک خانواده و پرونده الکترونیکی هیچ خبری نیست و اما از طرف دیگر با افزایش غیرمتعارف حقوق قشرخاصی از جامعه درمان شاهد بی عدالتی و اعتراض سایرکادر درمانی نیز هستیم! به عبارت بهتر با وجود تحمیل ده ها هزار میلیارد تومان هزینه به کشورنه تنها نتیجه مورد انتظار محقق نشده است بلکه شاهد یک نابسامانی از حیث پرداخت ها در مراکز درمانی نیز هستیم که این مساله کاهش کیفیت ارائه درمان را نیز به همراه داشته است و البته آنچه که از این گفتار مورد نظر است این است که در تعریف و تعیین تعرفه های خدمات پزشکی شورای عالی بیمه نقش اساسی دارد که زیر مجموعه آن وزارتخانه است بنابراین توصیه اکید ما به جنابعالی این است که در خصوص تعرفه های پزشکی و ثانیا چند نرخی بودن آن به دولتی، خصوصی و نهادهای عمومی غیردولتی، تجدیدنظر ساختاری صورت گیرد و اینطور نباشد که قشری از جامعه این حق را داشته باشد که برای خودش حقوق و دستمزد تعیین نماید. ۳) توجه به بنگاه های اقتصادی موجود اعم از تولیدی، صنعتی و خدماتی و تعیین کارگروه های تخصصی در جهت رفع مشکلات این واحدها، حمایت از تولیدات داخلی به معنی واقعی کلمه با همکاری سایر نهادهای مربوطه در جهت کنترل ورود کالا به کشور، اصلاح ساختار بانکی پولی و مالی و حمایت از سرمایه گذاری ها، حمایت از بخش خصوصی واقعی و نه خصولتی! و فرهنگ سازی از طریق رسانه ها در جهت حمایت از تولیدات داخلی بسیار ضرورت دارد. ۴) حمایت از تشکلات کارگری، رعایت اصل سه جانبه گرایی در حوزه های مختلف کار و تامین اجتماعی و استفاده از پتانسیل نمایندگان واقعی کارگری در جهت تحقق اهداف اشتغال بسیار حائز اهمیت است. ۵) صیانت از کلیات سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک صندوق بین النسلی از لحاظ اداری، مالی علی الخصوص درمان سازمان و جلوگیری از هر گونه تعرض به آن و همچنین تسویه مطالبات سازمان از دولت با عنایت به شرایط خاص مالی سازمان و کاهش ضریب پشتیبانی از یک طرف و انجام صحیح تعهدات سازمان در قبال بیمه شدگان و مستمری بگیران و همچنین ارائه خدمات با کیفیت درمان با توجه به هزینه های کلانی که در این حوزه انجام می شود هم در بخش درمان مستقیم و هم غیرمستقیم و اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان همانند سایر بازنشستان کشوری و لشکری از مهم ترین خواسته های به حق جامعه کارگری است. ۶) پیاده کردن مدیرانی که حاضر به اجرای منویات دولت در حوزه های مختلف زیر مجموعه آن وزارتخانه نیستند مورد انتظار است که انشالله با امعان نظر شما همراه باشد. در پایان لازم است از تمام تشکلات کارگری و کارفرمائی و کانون های بازنشستگی که با تعصب تلاش نمودند حضور نماینده کارگران در دولت استمرار داشته باشد قدردانی نموده و از تمام نمایندگان محترم مجلس که برای این حضور رای مثبت دادند قدردانی و سپاسگزاری نمایم، انشالله خداوند به همه ما توفیق خدمت بی منت به نیروی کار کشور را عنایت فرماید.
↧
↧
دکتر آقاجانی با حفظ سمت رئیس دانشگاه علوم پزشکی شد
سلامت نیوز:دکتر اقاجانی با حفظ سمت، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شد. به گزارش سلامت نیوز وی در دولت یازدهم هم این سمت را داشت. دکتر آقاجانی در گذشته رئیس بیمارستان امام حسین و رئیس دانشکده علوم پزشکی شاهرود بوده است.
↧
3 بار اعدام،مجازات خفاش جاده ها
سلامت نیوز:مرد شیطان صفت که به شیوه خفاش شب، سوار بر خودروی سمند سفید، 9 زن و دختر را تحت عنوان مسافربرو در فاصله زمانی 40 روز در مسیر میدان آزادی تهران تا قزوین به دام انداخته و آنها را پس ازکشاندن به بیابان ها مورد آزار و اذیت قرار داده بود، با رأی هیأت قضایی دادگاه عالی جنایی کرج به 3 بار اعدام محکوم شد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران مرد هوسران که در جریان تعقیب و گریز مأموران و با شلیک های پلیس زخمی و دستگیر شده بود درحالی که می دانست مجازات سنگینی در انتظارش است، چند روز بعد برای فرار از پنجره بیمارستان پایین پریده بود که دست و لگن اش شکست. وی که هنگام محاکمه با ویلچر به دادگاه منتقل شده بود در برابر شاکی ها منکر آزار و اذیت شان شد. اما پزشکی قانونی پس از بررسی های علمی، ادعاهای شاکی ها را تأیید کرد و اظهارات شان را مطابق با واقعیت دانست.شکایت زن 60 ساله/ نخستین شکایت ازاین شیطان صفت توسط زنی ۶۰ ساله مطرح شده بود و آخرین قربانی تبهکارحرفه ای دختری ۱۹ ساله بود. درجریان رسیدگی به این پرونده، ۹ زن و دختر با مراجعه به پلیس از لحظات هولناک اسارت شان پرده برداشتند.شکارچی بی رحم فروردین امسال زن ۶۰ ساله ای را طعمه قرار داد. شاکی که با سر و وضعی آشفته به اداره آگاهی هشتگرد رفته بود گفت: در شهر قزوین سوار خودروی سمند مسافربر شدم. دربین راه راننده که مرا مادر صدا می زد، به بهانه سوخت گیری از مسیر اصلی خارج شد و در مسیر بیابانی مرا از خودرو پایین کشاند وپس ازاجرای نقشه شومش با تهدید به مرگ، طلا و پول هایم را به سرقت برد. به دنبال اظهارات این زن، تجسس های گسترده پلیسی برای شناسایی و دستگیری راننده فراری میانسال که قد و هیکلی متوسط داشت دردستورکارقرارگرفت و مأموران پلیس آگاهی نظرآباد با ترسیم چهره فرضی راننده سمند به تعقیب اش پرداختند.دومین شکایت/ هشتم اردیبهشت امسال دومین شکایت ازشکارچی جاده ها در اداره آگاهی نظرآباد از سوی زنی میانسال مطرح شد. او که در میدان آزادی تهران سوار خودروی مسافربر شده بود ازسوی راننده جنایتکارهدف تجاوز قرارگرفته و پس از سرقت کیف پول و اموال گرانبهایش، در بیابان رهاشده بود. این درحالی بود که راننده تبهکاربرای اینکه خودرواش ازسوی قربانی شناسایی نشود به صورت این زن خاک پاشید تا نتواند پلاک ماشین را بخواند و بعد هم فرار کرد.دخترجوان، سومین شاکیچند روز بعد دختر ۲۱ ساله ای نیز که با همین شیوه ربوده شده و هدف تجاوز و سرقت قرار گرفته بود، با مراجعه به اداره آگاهی هشتگرد اعلام کرد کرد ازسوی راننده سمند سفید ربوده شده و این شیطان صفت بی توجه به التماس هایش، وی را مورد آزار و اذیت قرار داده وبعد هم در بیابان رهایش کرده است. شکایت دختردانشجو و خانم دکتر ۲ روز بعد دختر دانشجوی ۲۰ ساله دیگری با ظاهری آشفته وچهره ای برافروخته به پاسگاه نجم آباد رفت و از ربوده شدن توسط راننده سمند سفید و آزار و اذیتش پرده برداشت. روز بعد هم خانم دکتر ۴۰ ساله ای خود را به اداره آگاهی هشتگرد رساند و از این تبهکارشکایت کرد.دو زن میانسال در دام خفاش جاده ها/ چند روز بعد یک راننده عبوری در حوالی بیابان های روستای نجم آباد با شنیدن فریادهای زنی ۴۵ ساله، به کمک شتافت. زن بیمار وحشت زده بود و روسری و کفش هم نداشت. او به دنبال خروج از درمانگاه سوار خودروی سمند سفید شده بودکه به دام افتاده بود. هشتمین قربانی راننده ارابه مرگ زن ۴۶ ساله ای بود که در مسیر بازگشت از خانه دخترش در دام راننده سمند افتاد. آخرین قربانی دختر ۱۹ ساله ای که برای خرید از خانه خارج شده بود وقتی در طول مسیر از سوی سرنشینان خودروی وانت که مزاحمش شده بودند، سوار خودروی سمند سفید شده بود، نهمین قربانی راننده شیطان صفت بود. این دختر جوان نیز در بیابان های اطراف نجم آباد بی رحمانه مورد آزار و اذیت قرار گرفت. قدم به قدم درتعقیب متهم ناشناس بدین ترتیب از آنجا که هیچ یک از قربانیان نتوانسته بودند شماره پلاک خودروی متهم را اعلام کنند، رئیس آگاهی نظرآباد، تیمی از کارآگاهان را به مرکز کنترل ترافیک راهور قزوین اعزام کرد تا دوربین های اطراف محل سوارشدن شاکی ها را مورد بازبینی قراردهند. همچنین دوربین های عوارض و مرکز پلاک خوان نیز بررسی شد تا مشخصات و شماره پلاک خودروهای سمند سفید که در ساعت های اعلام شده در آن مسیر تردد داشته اند، کشف و اعلام شود. همچنین از اداره آگاهی تهران درخواست شد به دلیل وقوع چند فقره سرقت به عنف از زنان توسط راننده سمند ناشناس، اسامی مجرمان آزاد شده و سابقه دار از زندان های البرز و آبیک، طی روزهای اخیر را اعلام کنند.اداره راه و ترابری قزوین هم مأموریت یافت تا شماره پلاک تمامی خودروهای سمند که در روزهای مشخص شده ازعوارضی الموت یا قزوین- زنجان وارد استان قزوین شده بودند را شناسایی کند. در شاخه ای دیگر، پلیس به تحقیق از رانندگان مسیر آزادی- قزوین پرداخت اما آنها گفتند در این محل رانندگان بین راهی متعددی، مسافر سوار می کنند به همین خاطر نتوانستند راننده سمند مورد نظر را شناسایی کنند. کشف سرنخ درشاخه دیگر عملیات، کارآگاهان مسیر های مشکوک به کمین راننده سمند را تحت کنترل نامحسوس قراردادند تا اینکه گزارشی از سرقت و آزار و اذیت یک زن جوان دریافت کردند. بدین ترتیب کارآگاهان به تعقیب خودروی سمند سفید پرداخته و سرانجام راننده فراری با شلیک گلوله مجروح شد و به دام افتاد. بعد هم به بیمارستان منتقل شد که تحت جراحی قرار گرفت. کارآگاهان که پیش از این با یافتن سرنخ هایی از مشخصات متهم، هویت وی را شناسایی کرده بودند، در بازرسی خودرو مدارک وی و برخی اموال قربانیان را کشف کردند. قاسم - ۴۱ ساله- که دارای همسر و ۲ فرزند است درحالی که می دانست مجازات سنگینی در انتظارش است چند روز بعد به امید فرار از پنجره بیمارستان پایین پرید اما دست و لگن اش شکست و برای دومین بار تحت جراحی قرار گرفت. اعتراف خفاش جاده ها وی در نخستین بازجویی ها در بیمارستان به ربودن ۷ زن و آزار و اذیت ۳ نفر اعتراف کرد. اما پس از معرفی وکیل در جریان محاکمه در شعبه اول دادگاه کیفری (1) کرج به ریاست قاضی هدایت رنجبر منکر آزار زنان شد ودر مواجهه حضوری با شاکی ها بدون اظهار ندامت فقط اتهام سرقت اموال شاکی ها به بهانه بیکاری و تنگدستی را پذیرفت. بدین ترتیب هیأت قضایی از پزشکی قانونی خواستند درباره اظهارات زنان و دختران بدقت تحقیق کنند و نظرات کارشناسی را به دادگاه ارسال نمایند.بدین ترتیب پس از تأیید اظهارات تکان دهنده 3 شاکی و اثبات جرم راننده سمند، قاضی هدایت رنجبر -رئیس دادگاه- و ۲ قاضی مستشار شعبه اول دادگاه کیفری (۱) کرج – ایرج خنکدار و علی یزدان پور- پس از رسیدگی فوق العاده به این پرونده، حکم 3 بار اعدام متهم را با طناب دار صادر کردند.این در حالی بود که تعدادی از شاکی ها حاضر به معرفی به پزشکی قانونی نشدند و به همین خاطر اثبات تجاوز به آنها میسر نشد.
↧
كودكان زخمخورده ای که در نبود قوانین، تبديل به زنان و مردان جامعهستيز می شوند
سلامت نیوز: به گزارش سلامت نیوز، دخترك آرام خوابيده، همه جا تاريك است. دايي ديروقت به خانه مي آيد. زندايي و دختردايي هم به مهماني رفته اند و هيچ كس در خانه نيست. سنگيني سايه اي را در اتاق احساس مي كند. با ترس از خواب بلند مي شود. نگاهش در اتاق مي چرخد، پسردايي اش را مي بيند، مهدي . زندايي هميشه مي گويد: اما داستان به این منوال پیش نمی رود و در آن شب شوم زندگی دخترک در آماج حوادث تلخی قرار می گیرد. این روایت زندگی بهاره است که در 9سالگی مورد تجاوز پسردايي 16 ساله اش قرار مي گيرد و حالا 18 سال پس از اين حادثه، در يك مركز كاهش آسيب اعتياد، رو به رويم نشسته و با اشك و اندوه خاطرات تلخ كودكي و نوجواني اش را ورق مي زند. در 9 سالگي مورد تجاوز قرار گرفتم بهاره مي گويد: يادم مي آيد از وقتي بچه بودم، من و مادرم جايي براي زندگي نداشتيم. پدرم چاپخانه دار و وضع مالياش خوب بود اما آن قدر هوس باز بود كه وقتي دوساله بودم، گذاشت و رفت. من و مادرم را بدون سرپناه ول كرد. هرروز خانه يكي بوديم. كمكم مادر به کارنامناسبی روی آورد چون كار ديگه اي نمي توانست بكند. بعد هم الكلي شد و بعضي شب ها مست به خانه مي آمد. براي اينكه آينده بهتري داشته باشم، من را فرستاد اهواز منزل دايي ام. مخارج نگهداري ام را هم برايشان مي فرستاد . دايي ام معتاد بود، وضع مالي اش خوب نبود، به همين خاطر من فقط سه كلاس درس خواندم و مهدي هم كه اصلا درس نخواند. آن ها فقط به خورد و خوراكشان اهميت مي دادند. يك سال بعد از رفتنم به خانه دايي، آن اتفاق افتاد. خيلي آسيب ديدم. آن قدر بچه بودم كه نمي دانستم دقيقا چه اتفاقي افتاده است. بسيار درد داشتم اما حتي نمي توانستم دردم را به كسي نشان بدهم. وقتي به دوستانم موضوع را گفتم، گفتند اين موضوع را به كسي نگو چون اگر به بزرگترها بگويي مي كشنت. بالاخره به زندايي و دختردايي ام گفتم. زن دايي به من گفت به دايي ات چيزي نگو وگرنه سرتان را مي برد. نگران نباش، مهدي تو را مي گيرد. خيلي ترسيدم. از طرف ديگر با خودم فكر كردم من و مهدي مال هم هستيم و من سر و سامان مي گيرم و مادرم را م پيش خودم مي آورم . مدتي بعد بهاره براي ديدن مادر به تهران مي آيد و از مادر مي خواهد كه او را دوباره به اهواز نفرستد. مادر قبول نمي كند و دخترك دوباره راهي منزل دايي مي شود. مهدي گولم زد. گفت نترس با هم ازدواج مي كنيم و كمكم اين تجاوز شد عادت شب ها، وقتي كه دايي مي خوابيد. زندايي و دختردايي از ماجرا خبر داشتند اما هيچ نمي گفتند ؛ اين ها را بهاره مي گويد. بهاره به دلیل عادت و اجبار، آینده خود را در کنار مهدی می بیند و او را همسر و تکیه گاه سال های پیش رو می داند. دوسه سال بعد دخترك متوجه رابطه پسردايي با دختر ديگري ميشود، مي ترسد و به همين علت به قول خودش، پا را در يك كفش مي كند كه ازدواج كنند. در نهايت با پا درمياني خاله، بهاره 12ساله به عقد موقت مهدي 18 ساله در مي آيد. بهاره شناسنامه ندارد. پدر در اين زمينه اقدامي نكرده و تلاش هاي مادر نيز بينتيجه بوده است، به همين دليل اين ازدواج هيچ جا ثبت نشده و به يك صيغه ساده ختم مي شود. بهاره آهي مي كشد و مي گويد: چندماه بعد فهميدم حامله ام. 13 ساله بودم كه پسرم به دنيا آمد. چقدر زایمان برايم سخت بود و گريه كردم . او ادامه مي دهد: مهدی هرز می پرید و به من خیانت می کرد. بي كار بود و كتك زدن تنها كاري بود كه خوب از پسش برمي آمد. چنان من را مي زد كه سياه و کبود مي شدم. با اين همه به خودم مي گفتم اخلاق مهدی را خوب می کنم، اگر من خوب باشم و به او برسم، سراغ زن دیگه ای نمي رود. چون من پدر و برادري نداشتم كه حمايتم كنند و به کسی نیاز داشتم که تکیه گاهم باشد اما مهدي هیچ كدام از این ها نبود، حتی مادرم حمايتم نمي كرد . دخترك به قدری تنها و بي كس است كه وقتی مادر پس از ازدواج او، ماجرای تجاوز را مي فهمد، او را مقصر می داند. بعدها به او گفتم اگر با من خوب بودی و من را از مسائل آگاه می کردی و با من راحت بودی، به جای اینکه ازتو بترسم، مشکلم را به تو می گفتم اما تو با دعواهای نابه جا و ترساندن مداوم من کاری کردی که جرات حرف زدن با تو را نداشتم. مي دانم ترس داشتي به راه خودت کشیده شوم اما با این حال باید مراعات سن من را می کردي ؛ اين ها را بهاره مي گويد. دخترك 14ساله درحالي كه كودك ديگري را در آغوش گرفته، همراه با شوهر به تهران مي آيد.از بودن كنار مادر غرق خوشحالي مي شود و فكر مي كند از اين به بعد شوهرش ديگر نمي تواند او را بزند؛ مادري كه حالا به صيغه مردي درآمده و چندان هم كنار دخترش نيست. مهدي با كمك يكي از آشناها به عنوان كارگر در يك رستوران مشغول به كار مي شود اما به دليل انجام اعمال خلاف اخلاق از آن جا اخراج مي شود. تحمل دخترك از خيانت هاي مكرر همسر تمام مي شود. قهر مي كند و به خانه دوستش پناه مي برد. در همين روزهاي قهر است كه پدر ياد او مي كند. با او تماس گرفته و مي خواهد كه براي شناسنامه اقدام كند. بهاره تاكيد مي كند: بالاخره شناسنامه گرفتم اما باز هم عقدمان وارد شناسنامه نشد چون براي اين كار مهدي بايد كارت پايان خدمت مي گرفت اما او نمي خواست برود سربازي، البته من هم آن موقع آن قدر بدبختي داشتم كه اصلا به اين موضوع فكر نمي كردم . يك روز مهدي به بهاره و مادر او خبر مي دهد كه تعدادي از رفقايش مي خواهند به تهران بيايند و بايد آبروداري كنند. مادر و دختر با قسط و قرض، وسایل خانه و پذيرايي را آماده مي كنند و به خواست مهدي از خانه بيرون مي روند تا رفقاي مرد آن ها را نبينند. من و مادرم با یك بچه آواره خیابان شدیم. قرار بود به خانه یکی از دوستان مهدي برویم که او هم خانه نبود، تا ساعت چهار صبح آواره بودیم تا اینکه دوستش به خانه اومد و ما توانستیم باقی روز را آن جا بگذرانیم . بهاره آهي مي كشد و مي افزايد: دو روز بعد برگشتیم به خانه. یكی از دوستان شوهرم به مادرم گفت که مهدی دو زن را به خانه ما آورد. مادرم فقط می خندید. خیلی هوای مهدی را داشت . از شدت غم به اعتياد روي آوردم وقتي ماجرا را فهميدم، به خانه دوستم رفتم و بچه ا م را هم نبردم. دلتنگ بچه ام بودم و مرتب گریه می کردم. سحر مادر دوستم دلداری ام می داد و می گفت نترس مشکلات حل می شود. سحر كراك مصرف مي كرد و براي اينكه حالم بهتر شود به من هم تعارف كرد. آن قدر حال روحی ام بد بود که قبول کردم. با اولین مصرف حالم بد شد اما کمکم مصرف شد کار هر روزم. بعدها فهمیدم تمام این مدت دانه می پاشید تا بعد برداشت کند. مادرم دنبالم آمد و برايم پيغام فرستاد كه برگردم خانه. گفت مهدي دارد برمي گردد اهواز و مي خواهد بچه را هم ببرد . بهاره در تماسي با مادر شرط مي گذارد كه بايد مهدي سركار رفته، خانه اي اجاره کند و دست از خيانت ها و كارهاي غيراخلاقي بكشد تا بازگردد. مهدی به همراه پسرك به اهواز بازمي گردد و در تمام اين مدت بهاره همچنان در انتظار بازگشت اوست. انتظاري كه سه سال طول مي كشد و زماني به پايان مي رسد كه پسردايي با دختر ديگري از اهواز فرار كرده و به خانه بهاره و مادرش پناه مي آورد و مدتي بعد نيز با او ازدواج مي كند. وي در اين باره مي گويد: فقط خدا می داند که آن روز درحالي كه فقط 17سال داشتم، چه کشیدم. مادرم هم به او چیزی نگفت، خیلی هوايش را داشت. به علاوه وقتی مهدي برگشت من معتاد به كراك و شیشه شده و به تازگي با یکی از مراکز کاهش آسیب اعتیاد آشنا شده بودم. براي ترك اعتياد، متادون مصرف مي كردم. با ديدن پسر پنج ساله ام ذوق زده شده بودم و او را با خودم به خوابگاه زنان كارتن خواب مي بردم. داشتن پسري كه از وجود خودم و شبيه من بود، باعث شد براي ترك اعتياد تلاش بيشتري كنم . مهدي دوباره به اهواز باز مي گردد و پسرك را هم با خود مي برد. با رفتن كودك بهاره افسرده شده و مصرف متادون را قطع مي كند و دوباره به مصرف شيشه روي مي آورد. من و مادرم آواره خيابان شديم روزها مي گذشت. بي كار بودم. من و مادرم پولي نداشتيم. صاحب خانه تمام پول ما را بابت اجاره گرفت و وسایل مان را بيرون ريخت. من پنهان از مادرم شروع به کاری کردم که او نیز می کرد. درآمدم قدري بودكه بتوانيم مخارج روزانه مان را بگذرانيم. آن زمان روزانه 100هزار تومان شيشه مصرف مي كرديم و به همين دليل نمي توانستيم به خوابگاه برويم و در خيابان، شب را صبح مي كرديم. در اين مدت بارها مورد تجاوز قرار گرفتم. حتي يك بار با تهديد چاقو من را به بيابان بردند و بعد از تجاوز به شهر آوردند و يك گوشه پرتم كردند ؛ اين ها را خودش مي گويد. در يكي از شب هاي ماه رمضان وقتي كه بهاره طبق عادت ماه هاي رمضانش از زيارت سيدنصرالدين بازگشته و به همراه مادر در انتهاي يك كوچه بن بست متروك بيتوته مي كنند، پيرمردي آن ها را ديده و احوالشان را جويا مي شود. دلش به حال مادر و دختر جوان مي سوزد و به آن ها قول مي دهد درصورت پيداكردن خانه، پول پيش خانه را پرداخت كند؛ قولي كه به آن جامه عمل مي پوشاند و به كمك او بهاره و مادرش از آوارگي در خيابان نجات مي يابند. بهاره مي گويد: خيلي انسان خوبي بود. هرجا هست خدا خيرش بدهد. با كمك آن پيرمرد اتاق را اجاره كرديم اما وسایلمان كم بود كه با كمك همسايه ها وسایل مورد نيازمان هم جور شد، مثل گاز و پتو و كمي ظروف مورد نياز . مدتی از پایان عقد موقت بهاره گذشته است که در 20سالگي با آرش آشنا مي شود كه سه سال از او كوچكتر است. درست زماني كه مادر هم با شخصي آشنا شده و رفته است و دختر تنهاي تنهاست. بهاره به عشق آرش، دست از تن فروشي برداشته و شروع به ساخت و فروش پايپ مي كند. آرش هم به قول بهار عشق خلاف است. اين کار راه امرار معاش دو جوان مي شود. مدتي بعد از زندگي با آرش، بهاره باردار مي شود و در زمستان 91 پسر دومش به دنيا مي آيد، آن هم در شرايطي كه بابت اتاق اجاره هايشان به صاحب خانه بدهكارند و آب هم قطع است. فرزندم را فروختند او ادامه مي دهد: آرش بي كار بود. من همچنان شيشه مصرف مي كردم. آن قدر شرايط بد بود كه با قرض و قوله پسرم را از بيمارستان به خانه آورديم. اوایل شير خودم را مي خورد اما به محض خوردن شير گريه مي كرد و تا صبح بيدار بود. من هم پابه پاي او گريه مي كردم. با پول هديه هايي كه برايش آورده بودند، شير خشك خريدم اما بعد از چند روز پولمان تمام شد. هرچه به آرش گفتم: برو كار كن، پولي بياور، بچه گرسنه است مي گفت: به من چه مگه بچه منه؟ . از همسايه ها قرض كردم اما ديگر كسي به من قرض نمي داد. با پول فروش پايپ هم نمي توانستم كاري كنم. پول غذا هم نداشتيم. يك روز گاز هم قطع شد و من حتي نمي توانستم پايپ بزنم. آهي در بساط نداشتيم. بچه ام مدام گريه مي كرد . يك روز پيرمرد همسايه يك جعبه شيرخشك به بهاره مي دهد و از او مي خواهد بعد از خوابيدن بچه نزد او بازگردد. زن جوان كودكش را آرام كرده نزد همسايه باز مي گردد تا تلخ ترين خاطره زندگياش رقم بخورد. وي مي گويد: وقتي رفتم پيش پيرمرد به من گفت مي خواهي با زندگي ات چه كار كني؟ آرش سر كار برو نيست. اين بچه معصوم گناه دارد كه در اين شرايط بد زندگي كند. بعدش هم گفت يك خانواده هست كه بچه دار نمي شوند. بيا بچه را به آن ها بده. اين طوري هم مي داني جاي بچه ات راحت است و هم اينكه به تو پولي مي دهند كه اجاره خانه را بپردازي و آرش هم مي تواند يك موتور بگيرد و كار كند. قبول نكردم. به خانه رفتم و گريه كردم. به آرش فحش دادم و گفتم اين قدر بي وجودي كه امروز گفتند بچه مان رو بفروشيم. فرداي آن روز حالم خيلي بد بود. از مركز ترك اعتياد شيرخشك گرفتم اما گفتند دفعه بعد، از تو آزمايش مي گيريم، اگر مصرف نداشتي شيرخشك مي دهيم . نگران از تامين شير خشك فرزندش تصميم به ترك مي گيرد: سه روز در خانه افتادم و درد كشيدم. شرايط خيلي بد بود. خانه كثيف بود، بچه ام خودش را كثيف كرده بود و آرش هم مرتب بيرون بود. بچه ام مريض شده بود. توان كار كردن نداشتم. مادرم هم نبود و سراغي از من نمي گرفت. مجبور شدم بلند شوم و پايپ بزنم. شب، آرش به خانه برگشت و گفت: بيا بچه را بفروشيم. گناه دارد. بگذار راحت شود. خانواده خوبي هستند. فردا قراره بيايند اين جا. تو هم ببينشان، اگر آدم هاي خوبي بودند بچه را بدهيم . زن جوان در حالي كه صدايش مي شكند و بغضش فرو مي ريزد با زاري ادامه مي دهد: تا صبح گريه مي كردم و شيشه مصرف مي كردم. همه اش مي گفتم خدايا من عرضه ندارم خرج بچه ام را بدهم، خدايا اين بچه چه گناهي كرده، خدايا اگه بچه ام برود ديگر نمي بينمش، نمي فهمم كجاست... فردا آن ها از يزد آمدند. آدم هاي مومني بودند. من در اتاق نشسته بودم و از شدت غم شيشه مي كشيدم. آرش بچه را به من داد تا با او خداحافظي كنم (بغض امانش نمي دهد). نمي دانستم بايد چه كار كنم. آن قدر در نااميدي شيشه كشيده بودم كه اصلا نمي فهميدم دور و برم چه مي گذرد و جگرگوشه ام را براي هميشه مي برند و ديگر نمي بينمش. بچه ام را مي بوسيدم وگريه مي كردم . به ديوار خيره مي شود و قربان صدقه بچه اي مي رود كه ديگر نيست. براي لحظاتي از من و اتاق و زمين و زمان جدا مي شود. همچنان با هقهق ادامه مي دهد: بچه ام را به زور از بغلم درآورد و برد. آن خانواده هم هيچي نمي گفتند. باور نمي كردم كه آرش با بچه مان چنين كاري كرده يعني يك ذره هم حس پدري نداشت. بعد از چند دقيقه با خوشحالي آمد گفت: بهار مي روم يك موتور بخرم. به خاطر يك ميليون تومان، بچه سه ماه هام را فروخت. جيغ كشيدم، گريه كردم، التماسش كردم كه بچه ام را برگرداند. به همسايه التماس كردم. آنها مي گفتند كه آن خانواده رفته اند. از كجا مي خواهي پيدايشان كني؟ . اين روايت زندگي دختركي است كه در كودكي مجبور به ازدواج مي شود؛ ازدواجي كه باري سنگين بر شانه هاي نحيفش تحميل كرد. بهاره مي توانست زندگي بهتري داشته باشد ولي همچنان به زندگي همراه با خلاف و اعتياد در كنار آرش ادامه مي دهد و بعد از حدود دوسال دوباره حامله مي شود. آن ها به خاطر نداشتن سرپناه به خانه يكي از دوستان خلافكار آرش مي روند. به خاطر دخترم اعتياد را ترك كردم بهاره مي گويد: خونه بمب بود يعني هرلحظه ممكن بود ماموران بريزن تو خونه تا اينكه وقتي 6ماهه حامله بودم اين اتفاق افتاد و ماموران ساعت 6صبح ريختن تو خونمون. من كه حسابي ترسيده بودم. جنس ها رو ريختم توی پيراهنم اما ماموران پيداشون كردن. بعد از دستگيري آرش اين موضوع رو كه جنس ها مال صاحب كارش بوده به گردن نمي گرفت تا اينكه با كمك مددكار به قاضي نامه نوشتم در نهايت موضوع جنس ها را به گردن گرفته و بهاره پس از 2 ماه از زندان آزاد مي شود در اين مدت مادر بهاره هواي او را در زندان دارد به ملاقاتش مي آيد و پول يارانه را به حسابش مي ريزد. يك ماه بعد از آزاد شدن دخترش به دنيا مي آيد همان جا در بيمارستان مصرف مواد را قطع مي كند و از شيردادن به نوزادش هم سر باز مي زند تا هم نوزاد به دليل خورد شير آلوده آسيب نبيند و هم اينكه خود به كودكش وابسته نشود. وي ادامه مي دهد: نمي خواستم به خاطر دل خودم تو اون شرايط بد نگهش دارم بچمو گذاشتم شيرخوارگاه تحت نظر بهزيستي تا وضع ماليم بهتر بشه شناسنامه اش رو هم به اسم خودم گرفتم و هميشه بهش سر مي زنم بيش از 2ساله كه ترك كردم و حدود 4ساله كه با مادرم زندگي مي كنم در زمينه كاهش آسيب اعتياد فعاليت مي كنم و به افرادي كه در شرايط خودم هستم آموزش مي دهم از اين راه مخارج زندگي ام رو تامين مي كنم. آرش هم از زندان اومده بيرون اما هيچ رابطه اي باهاش ندارم خدا رو شكر زندگيم درست شده حداقل از گذشته بهتر شده سقفي بالاي سرم هست مي تونم به خودم تكيه كنم و بدون وابستگي به مردا آينده ام رو بسازم مادرم هم اعتياد رو ترك كرده و به كار كاهش آسيب مشغول هست خدارو شكر بيماري نداريم و همچنان درحال جنگيدن براي زندگي بهتر هستيم. او اضافه مي كند اي كاش مرتب نمي گفتن تو زن مهدي هستي اي كاش از همون بچگي هي ما رو به هم نمي چسبوندن تا بچه باور كنه اگر اين حرفو نمي گفتن شايد مهدي به ذهنش نمي رسيد به من تجاوز كنه خانواده دا يي هم مقصرند چون به پسرشون آزادي مي دادن كه هركاري بخواد انجام بده و هيچ حدومرزي براي پسرشون نداشتن مردسالاري مطلق . ازدواج زودرس اصلا خوب نيست بهاره در پايان مي گويد: من وقتي ازدواج كردم كه موقع عروسك بازيم بود و بايد كودكي مي كردم و زندگي را مي شناختم. من خوشي هاي جواني و نوجواني را تجربه نكردم. ازدواج زودرس اصلا خوب نيست چون وقتي بچه ها بزرگ مي شوند به اين نتيجه مي رسند كه اخلاق شان به هم نمي خورد. تازه شخصيت هاي شان در حال شكل گيري است و بعد مي فهمند به درد هم نمي خورند و مي شوند نقطه مقابل هم و كم كم از هم متنفر مي شوند. اما وقتي دو نفر در بلوغ ازدواج مي كنند زندگي، استحكام بيشتري دارد چون ازدواج با فكر جلو رفته است و اين وسط هم يك بچه بدبخت نمي شود . بهاره اکنون آرزوهای بزرگی برای دخترش دارد؛ تنها فرزندی که اکنون برای وی باقی مانده است. او آرزو دارد دخترش درس بخواند و تحصیلات کاملی داشته باشد تا سرنوشتی چون بهاره برایش تکرار نشود. بهاره و مادرش هنوز هم درگیر مشکلات مالی و بیش از آن خاطرات تلخ سال های گذشته هستند اما در سال های اخیر، آن ها توانستند تا حدودی بر مشکلات فائق آیند و حالا هردو پاک در سازمانی خیریه کار می کنند و سعی دارند تا به زنان و کودکانی که شرایط مشابه آن دو را دارند، کمک کنند. شاید کمتر کسی باور می کرد بهاره مددجو، روزی تبدیل به مددکاری برای التیام دردهای دیگران شود. بهاره همچنان دلتنگ فرزند دوم خود است و در حرف هایش او حاضرترین غایب زندگی بهاره است.قهرمان جوان اين داستان بارها و بارها از نياز خود براي داشتن يك حامي و تكيه گاه مي گويد كه جاي خالي پدر را پركرده و حضور كم رنگ مادر در زندگي اش را جبران كند. شايد اگر در نبود افرادي كه از بهاره حمايت كنند، قوانين كشور با سختگيري و آينده نگري اين كودك را تحت حمايت خود قرار مي دادند، شايد اگر قوانين به صورت جدي لزوم داشتن شناسنامه براي هر كودك را پيگيري كرده و تلاش هاي مادر اين دختر براي گرفتن شناسنامه به نتيجه مي رسيد، شايد اگر قوانين جلوي ازدواج زودهنگام دو كودك را مي گرفت امروز زن جوان رو به روي من از زنان آسيب ديده اجتماع تلقي نمي شد و از خراب شدن دندان هايش در اوج جواني به دليل پناه بردن به اعتياد خجالت نمي كشيد.شايد اگر آن روزها بهاره به مدرسه مي رفت و سيستم آموزشي كشور به نحوي بود كه نرفتن يك كودك به مدرسه به سرعت مورد پي گيري قرار مي گرفت اولياي مدرسه از حال و روز وي متوجه اين موضوع كه او هر روز مورد تجاوز قرار مي گيرد، مي شدند و مراتب را به مراجع ذي ربط اطلاع مي دادند. چه بسا كه امروز كودكان بسياري در حاشيه شهرها و نقاط دورافتاده كشور در شرايطي مشابه شرايط دوران كودكي بهاره به سر مي برند درحالي كه همچنان از داشتن قوانين جامع و مبسوط در حوزه كودكان محروم هستيم و سال هاست لايحه حمايت از كودكان و نوجوانان در مجلس در انتظار سرنوشت نهايي خود است.حقيقت آن است كه قطار كودكي در يك ايستگاه منتظر نمي ماند، حركت مي كند و به ايستگاه جواني و سالمندي مي رسد و در نبود قوانين حمايتي، كودكان زخم خورده ديروز ، تبديل به زنان و مردان جامعه ستيز يا آسيب ديده فردا خواهند شد كه بر پشت كوله باري از خاطرات تلخ و سياه، ناكامي ها و نااميدي ها را حمل مي كنند و به احتمال بسيار زياد داستان زندگي فرزندان شان نيز قصه تكراري زندگي خودشان خواهد بود و آينه تمام نماي جامعه اي است كه نتوانسته كودكان خود را مورد حمايت قرار داده و با وضع قوانين پيشگيرانه و صد البته كه قهري، زمينه ايجاد فردايي بهتر را براي شان فراهم آورد. نبود قانوني فراگیر در مورد حقوق كودكان محمدعلي اسفناني/ قاضي ديوان عالي بحث حقوق كودكان و تدوين قوانين در مورد آن ها از مباحث مهمي است كه همواره مورد توجه دولت ها و نظام های مختلف حقوقی قرارگرفته است. بسياري از كارشناسان معتقدند كه قوانين در مورد كودكان بايد توسط افراد متخصص و خبره، تهيه و تدوين شود. حقوق کودکان و نوجوانان به دو جهت مورد توجه نظام های مختلف حقوقی قرار می گیرد؛ اول اینکه کودک به لحاظ وضعیت خاص، نبود رشدیافتگی کافی و ناتوانی در تشخیص مسائل، قدرت دفاع از خود را ندارد، پس در صورتي كه مورد آسیب و آزار قرار بگیرد، نمی تواند از خود دفاع کند و در بسياري از موارد اين شرایط مورد پذیرش کودک قرار می گیرد و ذهنیت کودک این است که زندگی، یعنی همین رفتاری که با وی می شود. دلیل دوم این است که کودکان و نوجوانان امروز، آینده سازان نسل بعد هستند و از این بابت باید مورد حمایت جدی قرار بگیرند. به اعتقاد من بحث حقوق کودک، بايد با جدیت زيادي دنبال شده و به نحوی عمل شود که شرایط قانونی و شرايط فرهنگي جامعه، به سمتی برود که کودکان در جایگاه خودشان قرار بگيرند و دیده شوند. اما امروز متاسفانه مشکل بزرگي که در جامعه ما وجود دارد، این است که در بسياري از موارد حتي والدین نيز، نحوه رفتار با کودک خود را نمي دانند.هرچند امروز علوم تربیتی، رشته بسیار مهمی در دنياست و بنیان بحث تربیت کودکان، هم درس و هم یک علم مهم است و لازم است زوج ها قبل از بچه دار شدن، درباره تربيت كودكان خود آموزش هاي لازم را فراگيرند. البته نكته مهم اين است كه به دليل خاص بودن مباحث مربوط به کودکان، قوانين نيز در اين حوزه توسط افرادي متخصص، تهيه و تدوین شوند و در اين زمينه علاوه بر تمام مباحث و الزامات قانونی، بايد حساسیت و لطافت کودک و نوجوان و نحوه برخورد با آن ها نيز مورد توجه قرار بگيرد. در اين راستا با توجه به نبود قوانين همه جانبه در مورد كودكان، لایحه حمايت از كودكان و نوجوانان از سوی هیات دولت تهيه و به مجلس نهم ارسال شد. در کمیته حقوق خصوصی، کمیسیون حقوقي قضایی که آن زمان مسئولیت آن با من بود، مورد بررسي قرار گرفت و با پیوست مطالب جدید به آن، تغییرات اساسی يافت و آن زمان به یک لایحه یا مصوبه قابل قبول و به روز تبديل شد، به نحوی که بسیاری از مشکلات كودكان و نوجوانان را دربرمي گرفت و همچنين راه حل های قانونی، براي اين مشكلات نيز در آن گنجانده شد که البته به دليل پايان مجلس نهم، این لایحه فرصت مطرح شدن در صحن را نيافت و به مجلس بعد واگذار شد و دوباره دولت لایحه را به مجلس ارسال کرد. تا آنجا که بنده اطلاع دارم، اخيرا این لایحه در کمیته حقوق خصوصي به تصویب رسيده است، البته نه با آن تغییراتی که در مجلس نهم ایجاد شده بود بلكه با نگرش و دیدگاه های جدید نمایندگان مجلس دهم و قرار است به زودي در کمیسیون قضایی مجلس نيز مطرح شود. از جمله تغییراتی که در مجلس نهم، در لايحه كودكان و نوجوانان ايجاد شده بود، تشکیل شورای عالی حمایت از حقوق کودکان بود (که البته بعدها تغییر نام پیدا کرد) كه در اين شورا مسئولیت و نقش نهادها، ارگان ها و سازمان هاي حامی کودک، به خصوص سازمان بهزیستی مشخص شده بود. مورد بعد، بحث نیروی انتظامی، پلیس ویژه کودک و نوجوانان و مباحث جدید مانند بزه دیدگی کودکان يا كودكان در معرض بزه است که متاسفانه علوم کلاسیک حقوق و در تحصیلات آکادمیک، در بحث حقوق کودک، به جز برخي مسائل كلي در حقوق مدنی مانند حجر، قیمومیت، اهلیت و گاهی نیز حمل، به مباحث دیگری در مورد حقوق كودك پرداخته نشده است. اما در اين لايحه برای اولین بار علاوه بر بزه کاری، بزه دیدگی كودكان نيز مورد توجه قرار گرفته است؛ به عبارت ديگر به کودکان در معرض بزه كه مورد آزار و اذيت واقع مي شوند، پرداخته شده و البته تکالیف والدین نيز مشخص شده است. نكته ديگر اينكه در اين لايحه برای اولین بار نقش سمن ها و سازمان های مردم نهاد مشخص شده است و همچنين به خطراتی که کودکان را تهدید می کند، مانند کودک آزاری، خرید و فروش و بهره کشی از کودکان نيز اشاره شده است كه امیدواریم ماحصل تلاش مجلس و اعضای محترم کمیسیون قضایی، قانوني کامل، جامع و مانع باشد که بتواند کودکان را در جايگاه واقعي خودشان مورد توجه قرار دهد. هرچند كه بايد گفت بحث حقوق کودک را نمی توان فقط در قالب قانون مطرح كرد بلکه در اين زمينه، فرهنگ سازی و آموزش می تواند سهم بزرگي در رعايت حقوق کودکان داشته باشد.
↧
اُتیسم بیماری نیست!
سلامت نیوز: عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: اُتیسم بیماری نیست و با چندین جلسه محدود و دارای زمان مشخص قابل درمان نخواهد بود. از خانواده ها تقاضا داریم در دام چنین تبلیغاتی قرار نگیرند چرا که امید آنها را برای بهبود وضعیت کودک شان تضعیف خواهد کرد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم،هوشنگ دادگر اظهار داشت: چندی پیش در یک مصاحبه خبری، درباره تبلیغات کذایی و دروغ پیرامون درمان اُتیسم هشدار داده بودم. اما سوء استفاده از خانواده های کودکان دارای اُتیسم پایانی ندارد. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: بارها و در مصاحبه های مختلف نسبت به لزوم نظارت دقیق تر در حوزه های توانبخشی بخصوص درمان اتیسم مواردی را مطرح کرده ام. دبیر انجمن علمی گفتاردرمانی ایران افزود: بروز و ظهور پدیده های همچون درمان قطعی بیماری خاص مانند اُتیسم یا لکنت نه محدود به زمان حال بوده و نه محدود به اتیسم، احتمالا موارد مشابه مثل انرژی درمانی و ... را همچنان به خاطر دارید. دادگر اظهار داشت: آحاد جامعه با یک جست وجوی اینترنتی می توانند از روند ثبت ابداع روش جدید و نوآوری آگاهی شوند و برای محققان و کارشناسان نیز این مقوله کاملاً شناخته شده است، بنابراین تا زمانی که روش نوینی مورد پژوهش قرار نگرفته و نتایج آن منتشر و ثبت نشده باشد فقط درحد ادعاست! دبیر انجمن علمی گفتار درمانی ایران با تحلیل علل این گونه سوءاستفاده ها تاکید کرد: علت اول، به دلیل سیستم معیوب نظارتی در حوزه درمان و سلامت است. وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی وظیفه دارند ضمن شناسایی متخلفان با آنان برخورد جدی داشته باشند. البته آنچه تا به حال شاهد آن بودیم عملکرد نظارتی سازمان های مذکور قابل دفاع نیست و آبی از آن گرم نمی شود! وی ادامه داد: از طرفی به نظر می رسد از آنجایی که ادعاهای این چنینی بیشتر با هدف سوء استفاده مالی و کیسه دوختن برای کسب درآمد بیشتر از خانواده هاست، شاید در اولویت های نظارتی و تعزیری این سازمان ها قرار ندارند! این پژوهشگر اختلال اتیسم درباره علت دوم سوء استفاده گفت: بخش دوم علت ظهور این ادعاها ناشی از آگاهی کم و نادرست خانواده ها و جامعه از ماهیت بیماری یا اختلالی هست که مدعیان متوهم و سوءاستفاده گر هدف قرار دادند. دادگر تصریح کرد: طبیعتاً افزایش شیوع اتیسم و نگرانی های زیاد والدین در کنار نبود سیستم های اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و حتی نبود مراکز توانبخشی تخصصی، باعث شده تا مدعیان با تحریک عاطفی و احساسی خانواده ها به اهداف سوء خودشان برسند. دبیر انجمن علمی گفتاردرمانی ایران تاکید کرد: برخورد اساسی و اصولی با افرادی که ادعاهای توهمی و غلط دارند، افزایش آگاهی عمومی از اختلالات و بیماری ها و کذب بودن تبلیغات است. هر چند برخورد سختگیرانه سیستم های نظارتی نیز بسیار اثر بخش خواهد بود. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: اُتیسم بیماری نیست و با چندین جلسه محدود و دارای زمان مشخص قابل درمان نخواهد بود. از خانواده ها تقاضا داریم در دام چنین تبلیغاتی قرار نگیرند چرا که امید آنها را برای بهبود وضعیت کودک شان تضعیف خواهد کرد.
↧
↧
9 راه برای خنداندن کودک دلبندتان
سلامت نیوز: تماشای لبخند و حال خوب کودک یکی از بهترین لحظات زندگی هر پدر و مادری است. برای اینکه این لحظات ناب را تجربه کنید، لازم نیست منتظر یک اتفاق خاص باشید. به گزارش سلامت نیوز به نقل از نی نی سایت، کافی است کمی همت کنید تا به دست خودتان حال خوبی را برای کوچولویتان رقم بزنید. می پرسید چگونه؟ فقط با چند راهکار ساده: 1. ساده فکر کنید یک برنامه خواب منظم، و حتی یک آغوش مهربان که اهمیت کودک برای والدین را نشان می دهد، می تواند حال او را برای ساعت ها خوب کند. بنابراین خودتان را با تلاش های مذبوحانه برای خلق لحظات غیرمنتظره و هیجان انگیز اذیت نکنید! 2. به فکر چیزی برای مکیدن باشید مکیدن یکی از رفتارهای غریزی کودک است که به زنده ماندن او کمک می کند. اما این به معنای آن نیست که بچه ها فقط موقع گرسنگی به فکر مکیدن می افتند؛ چراکه حتی بعدازاینکه شکم کودک سیر می شود، میل او به مکیدن از بین نمی رود. در این مواقع اگر فکری به حال مکیدن او نکنید به احتمال زیاد مجبور خواهید شد تا ساعت ها بدخلقی او را تحمل کنید. 3. قایم موشک بازی کنید قایم موشک بازی کردن به حالتی که دستتان را جلوی صورت بگیرید و بعد با لبخند به او رخ نشان بدهید می تواند حال فرزند شما را خوب کند. 4. تمام رخ با او صحبت کنید بچه ها دیدن صورت پدر و مادر را دوست دارند و از تماشای چهره خندان آن ها به هیجان می آیند. برای مثال یک کاری که می توانید انجام بدهید آن است که کنار او دراز بکشید و بینی او را ببوسید. 5. حرکات کششی بدهید انجام حرکات کششی کودک شما را حسابی سرِ کیف می آورد. برای آموزش این حرکات می توانید از پزشک کودکتان راهنمایی بگیرید. یکی از ساده ترین این حرکات آن است که کودکتان را به پشت، روی پتو بخوابانید و خیلی آرام پای چپ و دست راست او را به سمت بیرون دراز کنید. سپس همین حرکت را برای طرف دیگر بدن او انجام بدهید. 6. جلوی دل دردش را بگیرید اغلب پزشکانِ کودک، از همان ابتدا داروهای مناسب برای دل درد را تجویز می کنند. کاری که شما باید بکنید توجه به شیوه مصرف آن ها است. به غیراز دارو بعضی کارهای خانگی هم می تواند به رفع گاز معده کودکتان کمک کند. برای مثال خواباندن کودک روی سینه تان طوری که صورت شما و صورت کودک مماس بشود و ماساژ دادن آرام پشت او می تواند بسیار مفید باشد. 7. نگذارید پایش بسوزد علاوه بر اینکه باید حواستان به عوض کردن به موقع پوشک باشد، باید به استفاده منظم از پودرها و پمادهایی که پزشک برای پیشگیری از سوختن پای او تجویز کرده هم توجه داشته باشید. 8. چیزی برای گرفتن داشته باشد حدود سه یا چهارماهگی، اغلب بچه ها این توانایی را پیدا می کنند که به چیزی چنگ بزنند و با دست های کوچکشان آن را بگیرند. یک راه آسان و جالب برای خوشحال کردن بچه آن است که چند شی خوش آب و رنگ، نرم و بهداشتی جلوی او بگذارید و اجازه بدهید که او دستش را به سمت آن ها دراز کند و آن ها را بردارد
↧
آخرین پیام تبریک دکتر زالی به عنوان رئیس نظام پزشکی به مناسبت روز پزشک
سلامت نیوز:رییس کل سازمان نظام پزشکی، فرا رسیدن روز پزشک و داروساز را تبریک گفت. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا ، بنابر اعلام روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، در پیام دکتر علیرضا زالی آمده است: فرا رسیدن اول شهریورماه زاد روز حکیم فرزانه و اسطوره طبابت شیخ الرئیس ابوعلی سینا، روز پزشک و نیز پنجم شهریور سالروز میلاد دانشمند برجسته محمدبن زکریای رازی و روز داروساز را به پاس تلاش ها و از خودگذشتگی های پزشکان و داروسازان صدیق، سختکوش و با نجابت که با جلب رضای الهی عمر گرانبهای خود را مصروف تسکین آلام دردمندان نموده اند تبریک و تهنیت عرض می نمایم. فرهنگ بارور ایران زمین در سایه تعالیم توحیدی، بزرگ مردان و شیرزنانی را تربیت کرده است که فروغ علم و اندیشه شان و دستان شفابخش شان در سپهر دانش بشری و بر کالبد خاکی راهگشا و مرهم بوده است. آنانی که با همه بی مهری ها و ناملایمات در انبان خویش صبر و رضای پروردگار را نهاده اند و دلخوش به دعای خیر هموطنان و هم کیشان شب از روز نشناخته و بر بالین دردمندان و ناامیدان به واسطه فیض الهی امید و حیات می بخشند. چند صباحی است که دست تطاول روزگار بجای قدرشناسی و حرمت نهادن به این ارزش های والا رقم مغلطه بر دفتر دانش کشیده و میل به ناحق می کند. اما علم و آگاهی، خرد و محبت در نهاد جامعه شریف شاغلین حرف پزشکی بر سختی ها مهر بطلان زده است و ایثارگرانه در جای جای میهن به خدمت رسانی مشغول است. می طلبد که بزرگان و آگاهان و صاحبان مناصب، قدرشناس این فداکاری ها باشند. پرداخت مطالبات متراکم پزشکان و داروسازان و ایجاد فضای امنیت شغلی برای جوانان مستعد و پر تلاش این رشته از کمترین درخواست هاست. روز داروساز و پزشک فرصتی مغتم است تا با نگاهی عمیق و دقیق به مسیر پر صعوبت فعالیت های حرفه مندان پزشکی به زوایای پیدا و پنهان آن توجهی بیشتر نماییم. آینده کشور مرهون تلاش کسانی است که با سختی از سد کنکور می گذرند و دانش و هوش خود را در جاده طولانی طبابت با ارزش افزوده ای بسیار در راه آینده ای نیکو برای ملت و میهن شان هزینه می کنند. به عنوان رئیس کل سازمان نظام پزشکی این روز بزرگ را به همه پزشکان و داروسازان تبریک گفته و آرزومندم در آغاز دور جدید مدیریتی در بزرگ ترین نهاد صنفی کشور شاهد روزهای مترقی و عرصه های نوین برای اعتلای دانش فّر پزشکی باشیم و برای منتخبین موفقیت و سربلندی در این امر خطیر را از خداوند بزرگ خواهانم.
↧
گفتگو با زن میانسالی که قربانی اسید پاشی قاتل فراری شد
سلامت نیوز: کارآگاهان جنایی استان البرز در جریان تحقیقات تخصصی از مرد جوان جنایتکار که چهار سال پس از قتل همسرش و تبرئه در این پرونده، دلبسته زن میانسال شده و با شنیدن جواب رد، نقشه اسیدپاشی به او را طراحی کرده بود، به جزییات تازه ای درباره این دو جنایت هولناک دست یافتند. این جنایتکار، چهار سال قبل در جریان مشاجره خانوادگی، همسرش را به قتل رسانده و با زیرکی خود را بیگناه نشان داده و از مجازات گریخته بود تا اینکه سال قبل دلبسته زن میانسالی شد. اما وقتی زن آرایشگر با درخواست ازدواجش مخالفت کرد، پسردایی نوجوانش را اجیر کرد و زن میانسال را اردیبهشت امسال، شبانه هدف اسیدپاشی قرار داد.
زن میانسال دیروز در گفت و گو روزنامه ایران به تشریح نحوه آشنایی اش با فرهاد و جزییات ماجرای اسیدپاشی پرداخت: من قربانی عشق یکطرفه مردی شدم که از کینه اش و جنایتی که چندسال قبل مرتکب شده بود اطلاعی نداشتم و حالا به خاطر انتقامجویی این سنگدل سلامتی جسمی و روحی ام را از دست داده ام و زندگی خود و خانواده ام فنا شده است. ضمن اینکه هزینه های زیادی برای جراحی های مختلف صرف کرده ام و هنوز هم این جراحی ها ادامه دارد. اما من و خانواده ام دیگر پولی نداریم که خرج درمان کنیم.به همین خاطر از مسئولان و مردم می خواهم به داد من و خانواده ام برسند. چند وقت بود که فرهاد را می شناختی؟ تقریباً من و او یک سال قبل آشنا شده بودیم. قبلا ازدواج کرده ای؟ بله من 44 ساله هستم و نوه هم دارم. فرهاد چند ساله است؟ 10 سال از من کوچک تراست. چرا با تو دوست شد؟ نمی دانم می گفت با من احساس آرامش می کند. چرا؟ من آدم شادی بودم و روحیه خوبی داشتم. چرا به پاسخ ازدواجش جواب رد دادی؟ او 10 سال از من کوچک تر بود و اصلاً تناسبی با هم نداشتیم. آیا متوجه احساسش شده بودی؟ می فهمیدم که زیادی به من لطف می کند اما او دچار عشق یکطرفه بود. در حالی که من هیچ حس خاصی به او نداشتم. شغل شما چه بود؟ آرایشگر هستم. از شب حادثه بگو که چه اتفاقی افتاد؟ آن شب قرار بود فرهاد به خانه ام در کرج بیاید و چیزی بگیرد. به همین خاطر وقتی زنگ زدند با خودم گفتم فرهاد است.اما وقتی در را باز کردم پسر نوجوانی را دیدم که بدون هیچ حرفی ظرف اسید را روی صورتم پاشید و فرار کرد. وقتی با صدای بلند فریاد کشیدم، دختر 22 ساله ام که در آپارتمان بود خودش را با عجله به من رساند. بعد هم همسایه ها آمدند و مرا با کمک اورژانس به بیمارستان انتقال دادند. چرا فرهاد با تو این کار را کرد؟ نمی دانم شاید به خاطر اینکه نمی خواستم با او ازدواج کنم. الان وضعیت ات چگونه است؟ آسیب زیادی به من وارد شده. گوش هایم از بین رفته و صورتم کاملاً سوخته. نمی توانم سرکار یا بیرون از خانه بروم. هزینه های درمانی ام بشدت سنگین بوده و نمی دانم با این همه بدهی و مشکلات آینده چه کار کنم. امیدوارم مسئولان به دادم برسند. چند فرزند داری؟ سه فرزند. چرا جدا شدی؟ من و شوهرم با هم مشکل داشتیم و با هم نمی ساختیم. چند سال قبل جدا شدی؟ چهارسال پیش. از کی با فرهاد آشنا شدی؟ یک سال پیش موقع خرید لوازم کارم با او آشنا شدم. از قتلی که قبلاً مرتکب شده بود خبر داشتی؟ نه، اصلاً خبر نداشتم و فقط می دانستم که مظنون به قتل بوده و بعد از زندان آزاد و تبرئه شده. اما امیدوارم هر چه زودتر به سزای اعمالش برسد. ماجرای اسیدپاشی نوجوان اجیرشده سرهنگ جواد صفایی رئیس پلیس آگاهی استان البرز نیز صبح دیروز گفت: این اسیدپاشی شامگاه پنجم اردیبهشت امسال در محدوده خیابان گوهردشت کرج رخ داد. پس از تحقیقات تخصصی و بررسی تصاویر دوربین های مداربسته، ردپای پسر نوجوانی دراین ماجرا به دست آمد تا اینکه در جریان تحقیقات گسترده پلیسی، سرانجام پسر16 ساله شناسایی و دستگیر شد. اشکان پس از دستگیری و در نخستین بازجویی ها ادعا کرد که از سوی پسر عمه اش فرهاد، برای اسیدپاشی اجیر شده است. بدین ترتیب مرد جوان بلافاصله دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا منکر اظهارات پسردایی 16 ساله اش شد، اما وقتی راز خود را فاش شده دید به ناچار لب به سخن گشود و اعتراف کرد. فرهاد در اظهاراتش گفت: من به رکسانا علاقه داشتم اما وقتی دیدم پای فرد دیگری در میان است و به درخواست ازدواجم پاسخ رد داد از پسردایی ام خواستم که با ریختن اسید به صورتش انتقام مرا بگیرد. چرا که او نباید به یک سال عاشقی من جواب رد می داد و با احساساتم بازی می کرد.به همین خاطر نقشه اسیدپاشی را طراحی کردم تا برای همیشه او هم مثل من بسوزد. بعد هم از پسردایی ام خواستم کمکم کند. اول قبول نکرد اما وقتی گفتم راز رابطه سیاه دونفره مان را فاش خواهم کرد به ناچار حاضر به همکاری شد. بنابراین شب حادثه مقداری اسید خریدم،بعد هم با رکسانا قرار گذاشتم. اما قبل از قرار همراه پسردایی ام، سوار بر موتور راهی محل زندگی رکسانا شدیم. طبق نقشه پسردایی ام را به مقابل خانه اش فرستادم و به محض اینکه در باز شد ظرف اسید را روی صورتش پاشید و بعد هم فرار کردیم. اما دقایقی بعد در حالی که وانمود می کردم از هیچ چیز خبر نداشته ام به محل حادثه بازگشتم و به محض دیدن رکسانا که فریاد می زد و کمک می خواست، او را به بیمارستان رساندیم. راز قتل زن اول چگونه فاش شد؟ سرهنگ امیر امیدی رئیس دایره جنایی پلیس آگاهی استان البرز نیز در این باره گفت: در حالی که رسیدگی به پرونده اسیدپاشی با دستگیری دو متهم ادامه داشت، ناگهان درجریان تحقیقات تخصصی پی بردیم متهم چهار سال پیش نیز به اتهام قتل همسر جوانش بازداشت بوده است. اما پس از تحقیقات گسترده و به دلیل نبود دلایل و مدارک کافی، تبرئه شده بود.با این حال پرونده مریم همچنان باز بود. بنابراین پس ازافشای دسیسه شوم اسیدپاشی فرهاد، او بار دیگر تحت بازجویی های فنی، تخصصی قرار گرفت و این بار با صراحت لب به سخن گشود و راز قتل همسر اولش را نیز افشا کرد. او گفت: وقتی به خاطر مسائل خانوادگی داخل خودرو با همسرم مشاجره کردیم در محدوده آتشگاه کرج نگه داشتم و او را کشتم، چرا که به من و فامیل هایم ناسزا می گفت به همین خاطر از او انتقام گرفتم. با اعتراف هولناک فرهاد به قتل همسرش، وی به اتهام قتل عمد و مشارکت در اسیدپاشی بازداشت شده است و بازجویی های فنی، تخصصی از او و همدست 16 ساله اش همچنان ادامه دارد.
↧
همه پزشکها «پولکی» نیستند
سلامت نیوز:شاید بد نباشد در میان گلایه های هر روز مردم از پزشکان و جراحانی که تا اسکناس نبینند دست به چاقو نمی شوند، از پزشکانی گفت که سفیدی وجدان و مناعت طبعشان، سیاهی پزشکان پولکی را از دامن جامعه پزشکان، پاک می کند؛ پزشکانی که پول ، همه زندگی شان نیست. به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم، دروغ نیست اگر ادعا کنیم کم نبوده اند کودکان با استعدادی که به واسطه نداری و فقر مالی، استعداد و نبوغ شان هرز رفته و نه تنها این استعداد و نبوغ، در زندگی به مددشان نیامده بلکه در جهتی عکس، عمل کرده و زندگی شان را به بیراهه کشانده؛ اما در این میان هم هستند کودکان و نوجوانان کم بضاعتی که با اندک حمایت و کمک، استعدادشان شکوفا و مسیر زندگی شان عوض شده است. علی اکبر صادقی نیز از همین ها است؛ پزشک متخصصی که شاید گفتن از شرایط او به بهانه روز پزشک، قدرشناسی باشد از تمام پزشکان زحمت کشی که فراموش نکرده اند رسالت اصلی شان خدمت به تمام انسان ها فارغ از داشته ها و نداشته هایشان است. پزشکی که در شرایط بد مالی و اقتصادی دوران کودکی اش، درس خواندن و تحصیل جزو آخرین اولویت های زندگی اش بوده ولی با کمک کمیته امداد امام خمینی (ره) و حمایت های این کمیته، موفق شد تا استعداد ذاتی اش را با سختکوشی و تلاش، بارور کند و تا دوره تخصص، ادامه تحصیل دهد. ادامه تحصیل او در حالی بود که برادر بزرگترش علی رغم تمام توانمندی ها، مجبور شد تا به واسطه شرایط بد اقتصادی و مالی، پس از گرفتن دیپلم تجربی، ترک تحصیل کند و برای گذران امورات زندگی خانواده، به کشاورزی بپردازد؛ اما در این میان بخت یار پسر کوچک خانواده بود که توانست با همت و پشتکار خود در یکی از دانشگاه های دولتی در رشته پزشکی پذیرفته شود. ولع پسر کوچک خانواده به تحصیل تا جایی بود که بلافاصله پس از اتمام دوره پزشکی عمومی، در رشته گوش و حلق و بینی و در مقطع تخصصی پذیرفته شد. امروز این پسر کوچک، تبدیل به یکی از پزشکان خوش نام در میان مددجویان شمال شرق کشور شده و ماهانه ده ها بیمار نیازمند مددجوی کمیته امداد را به صورت رایگان ویزیت می کند و هر ماه 2 جراحی تخصصی رایگان را به بیماران نیازمند اختصاص داده است. به هر حال گرچه کم نیست گلایه های مردم از پزشکان و جراحانی که تا دستمزد خود را نگیرند دست به چاقو نمی شوند ولی نباید اجازه داد تا سیاهی رفتار این پزشکان، دامن سفید تمام پزشک های این مرز و بوم را لکه دار کند و شاید این روز تنها بهانه ای باشد برای نشان دادن مرام و وجدان پاک این پزشکان.
↧
↧
ابلاغ سند ملی نقشه راه درمان طی چند روز آینده
سلامت نیوز:معاون سابق وزیر بهداشت و سرپرست دانشگاه شهید بهشتی از ابلاغ سند راه درمان طی چند روز آینده خبر داد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس،محمد آقاجانی معاون درمان وزیر بهداشت و سرپرست دانشگاه شهید بهشتی ، اظهارداشت: به منظور اجرایی شدن بند 1-8 سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه سلامت مبنی بر استقرار نظام سطح بندی خدمات سلامت و اجرای بند الف ماده 72 و بند ث ماده 74 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران (مصوب 14/12/1395 مجلس شورای اسلامی)، سند نقشه راه درمان 1404 (سطح بندی خدمات درمانی نظام سلامت) کشور؛ که براساس مطالعات جمعیتی، محاسبه بار بیماری ها، مهاجرت و دسترسی بیماران، وضعیت جغرافیایی کشور و مقایسه با سایر کشورهای منطقه و کشورهایی با درآمد سرانه مشابه تدوین و نهایی شده است و در چند روز آینده ابلاغ خواهد شد. وی افزود: این سند نقشه آینده خدمات تشخیصی درمانی را تا سال 1404 در کشور ترسیم نموده و اجرای آن سهم بزرگی در رشد و توسعه کشور خصوصاً ایجاد عدالت در توزیع منابع و خدمات سلامت و دسترسی آحاد مردم به ویژه در مناطق محروم خواهد داشت. معاون سابق درمان وزارت بهداشت ادامه داد:سطح بندی خدمات درمانی شامل بیمارستان ها، مراکز جراحی محدود، برخی دیگر از موسسات پزشکی، 8 نوع تجهیزات پزشکی سرمایه ای سنگین و نیروی انسانی شامل پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان و کادر پزشکی می شود. بر اساس این سند حداقل جمعیت یک شهرستان برای تأسیس بیمارستان جدید با تعرفه دولتی 50.000 نفر و حداقل تخت این بیمارستان¬های جدید 60 تخت خواهد بود. آقاجانی گفت:در شهرهای مرکز استان به ازای هر 1000 نفر جمعیت 1.5 تخت بستری با تعرفه دولتی و در سایر شهرهای کشور به ازای هر 1000 نفر جمعیت، 1 تخت بستری با تعرفه دولتی ضرورت دارد. تخت های باقیمانده یعنی فاصله تعداد تخت های با تعرفه دولتی با تعداد کل تخت های برآورد شده برای هر شهرستان با منابع بخش خصوصی، عمومی و یا خیریه ایجاد می شود. وی افزود:مدیران، اندیشمندان و کارشناسان حوزه درمان وزارت بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمان و سایر دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور طی یک سال و نیم کار عملیاتی و کارشناسی این سند مهم و ملی را تدوین کرده اند. سرپرست دانشگاه شهید بهشتی گفت: این سند تا سال 1404 در کشورمان فرصت ایجاد 73 هزار تختخواب بیمارستانی جدید با تعرفه دولتی و 40 هزار تختخواب با تعرفه خصوصی را فراهم می کند و موجب بهبود دسترسی آحاد مردم در سراسر کشور به ویژه نقاط محروم به خدمات درمانی به صورت عادلانه می شود و نقش بسزایی در توسعه پایدار و همه جانبه مناطق محروم کشور خواهد داشت. آقاجانی خاطرنشان کرد: این موضوع بستر بزرگی برای اشتغال به ویژه در گروه های بهداشتی، درمانی ایجاد می کند و فقط به صورت مستقیم می تواند بیش از 300هزار فرصت شغلی جدید ایجاد کند.
↧
اطلاع ندادن کودک آزاری جرم است
سلامت نیوز:معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به تلفن اورژانس اجتماعی با شماره 123، گفت: اگر کسی می داند که جایی کودک آزاری اتفاق افتاده حتما باید آن را خبر دهد و عدم اطلاع آن جرم است به آن معنا که برای آن حبس و جزای نقدی در نظر گرفته اند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،حبیب الله مسعودی فرید روز چهارشنبه افزود: اگر در همسایگی فردی، موردی از کودک آزاری اتفاق افتاد، او نمی تواند بگوید به من ارتباطی ندارد چرا که طبق قانون ارتباط دارد. وی تصریح کرد: متاسفانه برخی افراد هنگام مشاهده موارد کودک آزاری می گویند که بچه خودش است یا در موارد همسرآزاری می گوید این مساله به من ربطی ندارد در صورتی که طبق قانون این موارد به ویژه کودک آزاری باید با شماره تلفن 123، اطلاع داده شود. وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اقدامات برای مبارزه با کودک آزاری، افزایش توجه حوزه های انتظامی و قضائی و شدت عمل با اینگونه موارد و اطلاع رسانی درباره تبعات کودک آزاری هست. یعنی کسی که کودک آزاری می کند ، چه از نزدیکان کودک باشد و چه حتی پدر و مادر کودک درصورت کودک آزاری باید بدانند که چه تبعاتی دارد و این مساله می تواند اثر بازدارندگی داشته باشد. **کودک آزاری نیاز به شاکی خصوصی ندارد معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اظهار داشت: طبق قانون مصوب مجلس در سال 81 درباره حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان ، کودک آزاری یک جرم عمومی است به آن معنا که نیاز به شاکی خصوصی ندارد و اگر بطورمثال اورژانس اجتماعی یا هرکس دیگر به قوه قضائیه و دادگستری خبر دهد که یک کودک آزاری اتفاق افتاده است، قوه قضائیه حتما آن را پیگیری می کند و نیازی به این ندارد که حتما باید شاکی خصوصی بیاید شکایت کند. مسعودی فرید افزود: با اعلام اورژانس اجتماعی به قوه قضائیه ، طبق قانون ، قوه قضائیه باید پیگیری های خود را بکند و مردم نیز باید حتما خبر دهند و این اطلاع رسانی و بحث های حقوقی ، قضائی و انتظامی و شدت عمل به خرج دادن در عرصه انتظامی و قضائی با موارد کودک آزاری می تواند اثر بازدارنده داشته باشد.
↧
نقش پزشکان در شبکه سلامت برجسته و بااهمیت است
سلامت نیوز: رئیس جهاد دانشگاهی در پیامی به مناسبت روز پزشک گفت: در شبکه پیچیده، بزرگ و به هم پیوسته سلامت که متشکل از موضوعاتی نظیر بهداشت و پیشگیری، تامین سلامت فیزیکی، عاطفی، ذهنی، محیطی، معنوی، شغلی و درمان، احیا و بازتوانی بیماران و آسیب دیدگان است، نقش پزشکان به عنوان ملجا بیماران در آخرین حلقه از این زنجیره، بسیار برجسته و دارای اهمیت است. به گزارش سلالمت نیوز به نقل از ایرنا ، دکتر حمیدرضا طیبی در پیام خود ضمن تبریک روز پزشک به جامعه پزشکی به ویژه جهادگران پزشک عضو جهاد دانشگاهی تاکید کرده است: حفظ موهبت الهی سلامت در جامعه، مرهون تلاش مجموعه ای از انسان های فداکار، سخت کوش و خستگی ناپذیر است. به گزارش جهاد دانشگاهی،در این پیام آمده است: فلسفه نامگذاری اول شهریورماه زادروز حکیم ابوعلی سینا با عنوان روز پزشک، دلیلی بر اثبات این مدعا است؛ اگرچه این دانشمند اسلامی ایرانی به حوزه های مختلف علوم تبحر داشته به طوری که از او به عنوان یک عالم همه چیزدان یاد می شود، اما جهد مثال زدنی و فداکاری وی برای سلامت جامعه عصر خود و نیز پیشرفت علم طب برای تمامی اعصار، باعث تجلی بیشتر این ستاره پرفروغ ایران در حوزه پزشکی شده است. رئیس جهاد دانشگاهی در این پیام همچنین یاد و خاطره پزشکان شهید، اساتید و معلمان پیشکسوت آموزش پزشکی راکه به دیار باقی سفر کرده اند، گرامی داشت.
↧