Quantcast
Channel: سلامت نیوز
Viewing all 93435 articles
Browse latest View live

وضعیت کم خونی در گروههای سنی کشور

$
0
0

سلامت نیوز: مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت گفت: اجرای برنامه ملی غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک باعث کاهش کم خونی در گروههای سنی نوجوان و بزرگسال شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، دکتر زهرا عبدالهی افزود: طبق بررسی ریز مغذی ها در سال 80 توسط دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، شیوع کم خونی در همه گروه های سنی در کشور مشخص شد و اقدامات و مداخلاتی در سطح کشور به منظور رفع کم خونی در همه گروههای سنی صورت گرفت.

وی، یکی از مهمترین اقدامات صورت گرفته در جهت رفع کم خونی در کشور را، غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک عنوان کرد و گفت: برنامه غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک از سال 80 در استان بوشهر شروع شد و از سال 86 برنامه ملی غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک تدوین شد.

عبدالهی ادامه داد: براساس برنامه ملی غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک، مقرر شد تمامی کارخانجات آرد بر اساس دستورالعمل، آرد تولیدی خود را با آهن و اسید فولیک غنی کنند و باید کیسه های آرد غنی شده برچسب آرد غنی شده با آهن و اسید فولیک است را داشته باشند.

وی همچنین با اشاره به گذشت 11 سال از اجرای برنامه غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک، گفت: بررسی مجدد ریز مغذی ها در سال 91 در کشور، نشان داد که کم خونی به میزان چشمگیری در کشور در همه گروههای سنی کشور کاهش یافته است.

عبدالهی با اشاره به اینکه از سال 80 تا 91 میزان کم خونی در گروه سنی 14 تا 20 سال، 58 درصد کاهش یافته است، افزود: از سال 80 تا 91 میزان کم خونی در گروه سنی 45 تا 60 سال، به میزان 26 درصد کاهش یافته است.

وی، میانگین ذخیره آهن در بدن در این 11 سال را در گروه سنی 14 تا 20 سال، 50 درصد بیان کرد و گفت: در طی سال 80 تا91 میانگین ذخیره آهن در بزرگسالان (45 تا 60 سال) 37 درصد و در زنان باردار به میزان 65 درصد بهبود یافته است.

مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با اشاره به اینکه آرد نان سنگک به دلیل داشتن سبوس که دارای آهن است در برنامه غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک نیست، افزود: نانهای فانتزی با آهن و اسید فولیک غنی نشده اند و فقط آرد خبازی که شامل نانهای تافتون، بربری و لواش است با آهن و اسید فولیک غنی شده اند.

عبدالهی در ادامه یکی دیگر از اقدامات صورت گرفته در برنامه ملی غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک را برنامه آهن یاری هفتگی در دختران دبیرستانی عنوان کرد و گفت: در حال حاضر این برنامه همچنان در دبیرستانهای دخترانه در حال اجراست.


ورود کودکان به آشپزخانه را ممنوع کنید

$
0
0

سلامت نیوز: رئیس مرکز تحقیقات سوختگی اعلام کرد: سهل انگاری والدین، مهم ترین علت سوختگی های متعدد در کودکان به شمار می رود.

دکتر محمدجواد فاطمی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: 90 درصد موارد سوختگی در کودکان با آموزش و رعایت مسائل ایمنی قابل پیشگیری است.

وی از والدین و مراقبان کودک خواست تا از ورود کودکان به آشپزخانه ها جلوگیری کنند و خاطرنشان کرد: بسیاری از کودکان با مایعات داغ می سوزند.

رئیس مرکز تحقیقات سوختگی گفت: روش های مراقبت از کودکان در خانه ها باید تغییر کند بطورمثال بسیاری از مادران درحالیکه فرزند خود را در آغوش گرفته اند به آشپزخانه رفته و مشغول آشپزی می شوند که می تواند موجب سوختگی کودکان شود.

فاطمی افزود: گاهی نیز کودکان در اثر انتقال مایعات داغ از سوی والدین و افتادن آن از دستشان، دچار سوختگی شده اند.

وی ادامه داد: گاهی نیز غذا و مایعات داغ روی میز گذاشته می شود و کودکان خردسال با کشیدن رومیزی از روی میز موجب افتادن ظروف داغ شده و می سوزند.

وی یادآور شد: گاهی والدین کودکان را در آشپزخانه رها کرده و کودکان نیز به خاطر بازی و کنجکاوی، ظرف غذا روی گاز را به روی خود بر می گردانند.

مسوولان بیمارستان سوختگی مطهری پیش از این اعلام کرده بودند که در موارد زیادی از سوختگی های کودکان ، فرزندان لوله گاز سماور یا سیم برق آن را کشیده و با آب جوش سوخته اند.

به گفته آنان، همچنین موارد زیادی از سوختگی کودکان حین طبخ غذا در دیگ ها برای مراسم های عزاداری یا جشن اتفاق می افتد به این ترتیب که کودکان عقب عقب راه رفته و در دیگ غذا افتاده و سوخته اند.

پرداخت ديه به خانواده قربانيان سقوط آنتونف

$
0
0

سلامت نیوز: قاضي محمد شهرياري، سرپرست دادسراي امور جنايي ويژه قتل در مورد آخرين وضعيت پرونده سقوط هواپيماي آنتونف-140 در تهران گفت: تمام واحدهاي مربوطه در حال بررسي و پيگيري اين پرونده هستند و كميسيون سوانح هواپيمايي كشور در حال بررسي علت حادثه سقوط هواپيماي آنتونف- 140 است و به زودي نتيجه بررسي هايش را اعلام خواهد كرد.

وي گفت: 48 خانواده از متوفيان و بازماندگان به دستگاه قضايي شكايت كرده اند كه دستور پرداخت ديه به آنان صادر شده و به زودي پرداخت مي شود.

وي افزود: بررسي ها و كارهاي كارشناسي اين پرونده طول مي كشد ولي تمام مسوولان در حال بررسي موضوع هستند.

گفتني است: 19 مردادماه امسال يك فروند هواپيماي آنتونف-140 ساعت 9:25 صبح پس از پرواز از فرودگاه مهرآباد تهران به سمت طبس در شهرك مسكوني آزادي تهران سقوط كرد كه اين حادثه 48 كشته و مجروح بر جا گذاشت.
  

توريست قلابي با دلار تقلبي طلامي خريد

$
0
0

سلامت نیوز: سه عضو باند سارقان سابقه دار با معرفي خود به عنوان توريست، زنان را سركيسه مي كردند. آنها با خريد طلاي زنان به آنها دلار تقلبي مي دادند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،رسيدگي به اين پرونده از 25 ارديبهشت امسال همزمان با شكايت زني در پايگاه پنجم پليس آگاهي در دستور كار پليس قرار گرفت. زن ميانسال به ماموران گفت: در شهرك دريا به عنوان مسافر سوار يك دستگاه پرايد شدم. مردي كه روي صندلي جلو نشسته بود مشغول صحبت با راننده بود. مسافر لهجه خارجي داشت و از راننده خواست انگشتر طلايش را به او بفروشد. راننده هم اين كار را كرد و به جاي پول ارز گرفت. راننده مرا نيز ترغيب به فروش طلاكرد و من نيز به اصرار راننده، دستبند، گردنبند و انگشتر خود به ارزش تقريبي 7 ميليون تومان را فروخته و مسافر خارجي نيز مقداري ارز به من تحويل داد و در ميدان شير پاستوريزه پياده شدم. بلافاصله براي تبديل اسكناس هاي خارجي به پول رايج كشور به صرافي مراجعه كردم. در داخل صرافي بود كه متوجه شدم تمامي اسكناس هاي خارجي تقلبي است. با توجه به شيوه و شگرد كلاهبرداري، كارآگاهان با بررسي شكايت هاي مشابه موفق به شناسايي تعداد ديگري از شكات و مالباختگاني شدند كه به شيوه يي مشابه، طلاو جواهرات شان سرقت شده بود.

در ادامه رسيدگي به پرونده و با انجام چهره نگاري و بررسي بانك اطلاعات مجرمان سابقه دار، سه عضو يك خانواده - دو برادر و فرزند يكي از آنها – به عنوان سارقين حرفه يي و سابقه دار شناسايي شدند كه بر اساس سوابق دستگيري، هر سه نفر آنها آخرين بار در خرداد سال گذشته به اتهام همين شيوه و شگرد سرقت و كلاهبرداري، از سوي پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ دستگير و روانه زندان شده بودند. شعبان 47 ساله، مكرالدين 43 ساله و مهران 27 ساله از سارقين سابقه دار و حرفه يي هستند كه از سال 80 تاكنون به اتهام ارتكاب جرايم مختلف كلاهبرداري، استفاده از اسكناس هاي رايج خارجي تقلبي، تحصيل متقلبانه طلاجات، نزاع و درگيري، استفاده از اسناد مجعول، تخريب اموال عمومي و...، بارها دستگير و روانه زندان شده اند سرهنگ كارآگاه داوود مرادي، رييس پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با توجه به سوابق متهمان در ارتكاب سرقت هاي مشابه و متواري شدن آنها از مخفيگاه شان در منطقه شهر قدس، اقدامات پليسي براي شناسايي آخرين مخفيگاه آنها در دستور كار كارآگاهان پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و مخفيگاه هر سه متهم در منطقه قلعه حسن خان شناسايي و هر سه آنها، دستگير و به پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند.

چرا یا خشمگین هستیم یا افسرده؟

$
0
0

سلامت نیوز: متأسفانه باید گفت که اکثر ما یا این مهارت ها را یاد نگرفته ایم یا به طور تجربی و عمدتاً ناقص چیزهایی درباره آنها می دانیم. مثلاً اگر پدر یا مادر هستیم نمی دانیم با کودکی که سوالات جنسی می پرسد چه بگوییم یا اگر در یک اختلاف خانوادگی یک نفر دروغ گفت دقیقاً نمی دانیم چه برخوردی مناسب تر است یا وقتی یک ناشناس رفتار نابهنجاری در مقابل ما انجام داد به جز عصبانی شدن و احیاناً دعوا ، چه کار دیگری می توان در برابرش انجام داد؟!


به گزارش سلامت نیوز به نقل از عصر ایران، نوزاد انسان، ناراحتی های معدودی دارد ؛ او یا گرسنه است ، یا نیاز به تعویض دارد ، یا دردی را احساس می کند و ... .
او برای ابراز ناراحتی خود ، یک راه را به طور غریزی بلد است: گریه می کند و فریاد می کشدبه قول دکتر ویلیام گلاسر، بنیانگذار تئوری انتخاب در روان شناسی، نوزاد می داند که با گریه و فریاد دیگران را تحت کنترل خود در می آورد، بدین گونه که مثلاً مادرش را از آن سوی اتاق به سمت خود می کشد.
بدین ترتیب، ما مهارت ابراز ناراحتی و خشم را از کودکی به طور غریزی یاد می گیریم؛ هیچ کس خشمگین شدن را به ما یاد نداده است.

رفته رفته بزرگ می شویم و ناراحتی ها و مشکلات جدیدی بر ما عارض می شوند و این در حالی است که بیشتر ما، همان یک مهارت مادرزادی (خشم) را بلد هستیم. بنابراین در مواجهه با مشکلات، دچار خشم می شویم و خشم، در اکثر مواقع نه تنها سازنده نیست که ویرانگر هم هست.

در این میان ، مسأله دیگری رخ می دهد. ما نمی توانیم در برابر همه مشکلات خشم خود را ابراز کنیم. مثلاً امکان دارد نتوانیم در برابر رئیس مان خشم خود را فریاد بزنیم ، شاید به دلیل مصالحی مانند حفظ آبروی خانوادگی نتوانیم خشم خود را علنی کنیم ، شاید از اساس دستمان به کسی که ظلمی به ما کرده نمی رسد تا عصبانیت مان را نثارش کنیم و ... اینجاست که یک مکانیزم دفاعی به نام "افسردگی" فعال می شود.

بدین ترتیب، در مواجهه با مشکلات و رویدادهای ناگوار ،«یا قدرت ابراز خشم را داریم که عصبانی می شویم ، یا نداریم که افسرده می شویم» و زندگی ما ، در ملغمه ای از"خشم و افسردگی" می گذرد.

در چنین وضعیتی آیا باید دست روی دست گذاشت و به خشم غریزی و افسردگی دفاعی بسنده کرد تا زندگی تمام شود؟ قطعاً پاسخ منفی است ولی چاره چیست؟
پاسخ را باید در آموزش مهارت های زندگی جست. خشم جزو آموزه های نخستین ماست ، پس باید مهارت مهار خشم را آموخت. وقتی خشم را مهار کردیم، بایدحواس مان باشد که از چاله خشم در چاه افسردگی نیفتیم. این نیز مهارتی جدا می طلبد.
مابین خشم و افسردگی نیز دهها مهارت دیگر را باید آموخت که در مجموع می توان نام این مهارت ها را "سواد زندگی" گذاشت؛ مانند مهارت های عاطفی، حل اختلاف، سخن گفتن و گوش دادن، متقاعدسازی و ... .

متأسفانه باید گفت که اکثر ما یا این مهارت ها را یاد نگرفته ایم یا به طور تجربی و عمدتاً ناقص چیزهایی درباره آنها می دانیم. مثلاً اگر پدر یا مادر هستیم نمی دانیم با کودکی که سوالات جنسی می پرسد چه بگوییم یا اگر در یک اختلاف خانوادگی یک نفر دروغ گفت دقیقاً نمی دانیم چه برخوردی مناسب تر است یا وقتی یک ناشناس رفتار نابهنجاری در مقابل ما انجام داد به جز عصبانی شدن و احیاناً دعوا ، چه کار دیگری می توان در برابرش انجام داد؟!

سیستم آموزشی ما نیز آنقدر ناکارآمد است که به جز خواندن و نوشتن ، چهار عمل اصلی ریاضی و مشتی محفوظات غیرکاربردی، چیزی یادمان نمی دهد و ما می مانیم و ضرب المثل معروف "کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من" و این که باید هر کدام از ما ، خودمان برای افزایش مهارت های زندگی به فکر یادگیری باشیم.

خروج برخی هموفیلی‌ها از زمره بیماران خاص!

$
0
0

سلامت نیوز: معاون اجرایی کانون هموفیلی ایران در انتقاد به آنچه که «خارج کردن برخی از بیماران هموفیلی از شمول بیماران خاص و عدم صدور دفترچه بیماری خاص برای آنها از سوی سازمان تامین اجتماعی» خواند، در نامه‌ای سرگشاده خواستار پاسخگویی هیات مدیره تامین اجتماعی در باره این تصمیم شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، در نامه احمد قویدل خطاب به رییس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی آمده است:« بیش از 9 ماه است سازمان تامین اجتماعی بدون هیچگونه دلیلی بخشی از بیماران هموفیلی را از شمول بیماران خاص خارج نموده و از صدور دفترچه بیماری خاص برای آنها به استناد مصوبه هیئت مدیره آن سازمان خودداری می‌نماید. این درحالیست که اساسا در ادبیات جاری در وزارت بهداشت و سرفصل‌های بودجه‌ای کشور کلیه اختلالات انعقادی تحت عنوان معروف‌ترین اختلال انعقادی یعنی بیماری هموفیلی که شامل بیمارانی است که کمبود فاکتور 8 و 9 هموفیلی هستند شناخته می‌شوند و به آنها خدمت ارایه می‌گردد.

بیش از 20 سال است که انواع اختلالات انعقادی از جمله کمبود پروتئین‌های 13 گانه خون، بیماری ون‌ویلبراند و کمبودهای ارثی پلاکت تحت عنوان هموفیلی در زمره بیماران خاص هستند و وزارت بهداشت خدمات مورد نیاز این بیماران را مورد حمایت قرار داده است. شورای عالی بیمه نیز با هدف جلوگیری از اعمال سلیقه در حمایت از این گروه متنوع بیماران طی مصوبه‌ای به صراحت از این بیماری‌ها نام برده است. حال چگونه هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی فارغ از سیاست گذاری وزارت بهداشت درحالیکه همواره در زمره پیشروترین سازمان‌های بیمه‌گر در حمایت از بیماران خاص بوده چنین تصمیمی را اتخاذ می‌نماید، واقعا نمی‌دانیم.»

در بخش دیگری از این نامه آمده است:« بی تردید حضرتعالی با توجه به سوابق مدیریتی در حوزه وزارت بهداشت و درمان و به خصوص در دوره‌ای که مدیر کل اداره نظارت بر دارو بوده‌اید، بهتر از ما بر حوزه حمایتی وزارت بهداشت از بیماران هموفیلی و دیگر اختلالات انعقادی آگاه هستید . از شما تقاضا داریم مبناهای کارشناسی این اتخاذ تصمیم هیات مدیره را منتشر بفرمائید. این تصمیم چگونه یک شبه اتخاذ شده و روند بیست و چند ساله را بر هم زده است؟ آیا صرفه‌جویی در هزینه‌های سازمان ناظر این تصمیم بوده است؟‌ اگر آمار بیماران هموفیلی و دیگر اختلالات انعقادی را 9000 نفر هم باشد، بیماران با کمبود فاکتور 8 و 9 بالغ بر 5500 نفر را شامل می‌شوند که بخشی از آن سهم سازمان تامین اجتماعی است. سوال اینست از 3500 نفر باقیمانده چند نفر تحت پوشش تامین اجتماعی هستند؟ شاید در یک شرایط حداکثری 60 درصد و در یک شرایط حداقلی 40 درصد؛ فارغ از آنکه نگاه هزینه و فایده اساسا جایگاهی در حوزه حمایت از بیماران دیر درمان ندارد و اصل بر حفظ کرامت و جایگاه انسان به عنوان خلیفه خدا بر روی زمین است، چنین مبحثی ارزش تصمیم‌گیری اقتصادی در این حوزه را داشته است؟ واقعا برای اخذ چنین تصمیماتی برای گروهی بیمار دردمند که پس از خدا پناهی به جز حمایت‌های تعریف شده دولت و سازمان‌های بیمه‌گر برای حفط سلامت خود ندارند، چقدر به جایگاه کارشناسی بها داده شده است؟ آیا کارشناسان شما نظر کارشناسان وزارت بهداشت را جهت اخذ این تصمیم در نظر گرفته‌اند؟

تقاضای ما از شما اینست که مبانی اتخاذ این تصمیم را که خلاف نظر وزارت بهداشت است، اطلاع رسانی نمایید. بی تعارف اتخاذ چنین سیاست‌هایی در مخالفت با استراتژی وزارت بهداشت و برنامه‌های وزیری است که تحولی بزرگ را در حوزه سلامت با تمام سختی‌ها و دشواری‌ها در دستور کار قرار داده است. چرا باید در شرایطی که وزارت بهداشت تمام تلاش خود را صرف کاهش هزینه‌های مردم در حوزه درمان می‌نماید، سازمانی با این وسعت و توانایی‌های مالی بزرگ تلاش خود را صرف در محدود کردن خدمات خود به بخشی از بیماران دیر درمان نماید.

ریاست محترم هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی به اطلاع شما می‌رسانیم کارشناسان وزارت بهداشت در حوزه بیماری‌های خاص کلیه بیمارانی را که سازمان شما از شمول بیمه بیماران خاص خارج نموده و دفترچه خاص آنها را گرفته است، بیمار خاص می‌شناسد. سازمان تامین اجتماعی با هر مستند قانونی که بیماران با کمبود فاکتور 8 و 9 را تحت عنوان هموفیلی مشمول دریافت دفترچه بیماران خاص می‌داند به همان استناد می‌بایست بیماران دیگر را تحت پوشش بیمه خاص قرار دهد. تعریف جدید و تولید شده هیئت مدیره محترم تامین اجتماعی نه مبنای کارشناسی و نه مبنای قانونی دارد. به نظر می‌رسد کارشناسان آن سازمان از نقص ادبیات در حوزه توصیف بیماران با اختلال انعقادی استفاده کرده و فارغ از همه توضیحات مکتوب و غیرمکتوب وزارت بهداشت و سال‌ها سابقه تامین اجتماعی در ارایه خدمت و فرم‌های اداری متعلق به این سازمان بیماری هموفیلی را به کمبود فا کتور 8 و 9 محدود کرده‌اند. ظاهر قضیه هم به نطر درست است! هموفیلی از نظر علمی تعریفی به جز کمبود فا کتور 8 و 9 ندارد.

ما شما را فردی درد آشنا و مطلع از مشکلات این بیماران می‌شناسیم و امیدواریم که با تجدید نظر در این تصمیم غیرمنطقی به مشکلاتی که برای این بیماران به وجود آمده است پایان داده شود.

از جنابعالی و هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی تقاضا داریم وزیر بهداشت را در راه تحقق طرح تحول نظام سلامت یاری رسانید. بیماران خاص را نمی‌توان از منظر تنگ صرفا بیماری خاص آنها مورد حمایت قرار دارد. این منظر و این نگاه خلاف برنامه‌های وزارت بهداشت است. خلاصه کردن حمایت یک سازمان بیمه گر از بیمار خاص در تامین داروی خاص آن، نگاهی محدود و غیرکارشناسی است و با دیدگاه‌های سلامت محور وزیر بهداشت که از موفق‌ترین و با انگیزه‌ترین وزرای بهداشت در حوزه ارایه خدمت به مردم هستند فاصله اساسی دارد. حیف است به واسطه این نوع اقدامات موجبات نارضایتی مردم از حوزه بهداشت و درمان فراهم گردد.»

موتورسیکلت شش برابر وسیله نقلیه آلودگی ایجاد می کند

$
0
0

سلامت نیوز: رییس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: حجم و قدرت موتورسیکلت ها بیش از حد نیاز کاربری شهری است و آلایندگی نسبتا بالایی دارند به طوری که یک موتورسیکلت بیش از شش برابر یک وسیله نقلیه معمولی آلودگی ایجاد می کند.

سرهنگ سید تیمور حسینی در گفت و گو با ایرنا افزود: آلاینده بودن و عدم تطابق حجم موتور و قدرت موتورسیکلت ها با نیازهای حوزه شهری از مهمترین مشکلات این وسیله نقلیه است .

 

وی اظهار امیدواری کرد با همکاری و تعامل مناسب متولیان این حوزه شاهد رفع اینگونه مشکلات در کلان شهر تهران باشیم تا شهروندان بدور از هرگونه آلودگی، هوایی پاک استشمام کنند.

 

سرهنگ حسینی، عبور از پیاده روها، عبور از معابر ممنوعه و خلاف جهت، عبور از چراغ قرمز و عدم استفاده از کلاه ایمنی را چهار تخلف عمده و حادثه ساز موتورسواران عنوان کرد و گفت: ماموران راهنمایی و رانندگی با این تخلفات به عنوان خط قرمز به شدت برخورد می کنند.

 

رییس پلیس راهور تهران بزرگ با بیان اینکه سه تخلف اول باعث آزار و اذیت جامعه می شود افزود: شهروندان غالبا از این موضوع گله مند و خواستار برخورد جدی با این تخلف هستند.

 

وی بر قانونمندی این وسیله نقلیه تاکید کرد و گفت: امروزه به دلیل تخلفاتی که از غالب موتورسواران سرمی زند و مردم از نحوه رفتار آنها ناراضی می باشند.

 

سرهنگ حسینی تاکید کرد: در حال حاضر مردم، موتور را به عنوان وسیله مزاحم و متخلف تلقی می کنند اما امیدوارم با فرهنگ سازی،آموزش و ایجاد بسترهای مناسب، موتورسیکلت هم به عنوان وسیله نقلیه مناسب تلقی شود که دارای رفتارهای کاملا قانونمند و حساب شده باشد.

 

به گفته وی بسیاری از عابران پیاده از چراغ قرمز عبور نمی کنند و این نشانه احترام به قانون از سوی عامه مردم است ولی برخی موتورسواران این مقررات را رعایت نمی کنند و با عبور از چراغ قرمز، حقوق شهروندی عابران پیاده را تضییع می کنند.

240 دقيقه عمليات مسلحانه براي پايان گروگانگيري ميلياردي

$
0
0

سلامت نیوز: ماموران با كشتن سركرده باند و دستگيري سه گروگانگير، مرد 30 ساله را آزاد كردند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، صاحب تالار عروسي زماني كه از محل كارش خارج مي شد نمي دانست چهار مرد مسلح ساعت ها منتظر او هستند تا نقشه گروگانگيري ميلياردي را اجرا كنند. پليس سه روز پس از ربودن مرد جوان در عملياتي ضربتي، يكي از گروگان ها را كشت و سه نفر ديگر را دستگير كرد.
    روز سه شنبه ماموران پليس سيرجان در جريان ربوده شدن مردي به نام همايون در اين شهر قرار گرفتند. گروگانگيران پس از ربودن طعمه خود، با خانواده او تماس گرفته و براي آزادي گروگان خود درخواست 850 ميليون تومان وجه نقد و هزار سكه طلاكردند. آنها خانواده گروگان خود را تهديد مي كردند اگر موضوع را به پليس اطلاع دهند، قرباني خود را به قتل مي رسانند.
    پس از تماس آدم ربايان رسيدگي به اين ماجرا در دستور كار پليس قرار گرفت. ماموران در نخستين گام با آموزش هاي لازم به خانواده مرد گروگان، از آنها خواستند به گونه يي برخورد كنند كه گروگانگيران متوجه حضور پليس در ماجرا نشوند.
    از سوي ديگر بررسي هاي پليس نشان مي داد، گروگانگيران قرباني خود را به صورت مسلحانه ربوده اند كه اين موضوع عمليات پليس را با مشكل روبه رو كرده بود.
    سردار «حسين چناريان»، فرمانده انتظامي استان كرمان در اين زمينه اظهار داشت: با انجام اقدامات اطلاعاتي و اشراف پليس بر موضوع، در كمتر از 72 ساعت پس از وقوع اين آدم ربايي، محل اختفاي آدم ربايان مسلح شناسايي شد. پس از اين شناسايي، تمامي اقدامات لازم از جمله هماهنگي هاي قضايي و حضور نيروهاي تخصصي براي رهايي گروگان و ناكامي گروگانگيران در صحنه فراهم شد.
    وي ادامه داد: با حضور جانشين انتظامي استان در محل و حصول اطمينان از سالم بودن فرد گروگان گرفته شده، هدايت عمليات با مد نظر قرار دادن آزادي فرد گروگان به صورت صحيح و سالم و پيشگيري از آسيب رسيدن به اهالي و شهروندان و حفظ اقتدار پليس، به اجرا درآمد. با حضور تيم نوپو يگان ويژه در صحنه، عمليات ويژه رهايي گروگان طرح ريزي شد و پس از 4 ساعت عمليات دقيق و پيچيده، دو نفر از گروگانگيران دستگير، يك نفر زخمي و عامل اصلي مسلح آن نيز به هلاكت رسيد.
    وي اظهار داشت: در اين عمليات دو قبضه سلاح به كار رفته در صحنه گروگانگيري و 13 دستگاه تلفن همراه با سيم كارت كشف شد و گروگان صحيح و سالم به آغوش خانواده برگردانده شد. وي گفت: يگان رهايي گروگان (نوپو) با موفقيت در اين عمليات حاضر شد.
   
    جزييات حادثه از زبان گروگان
   
    شب حادثه چه اتفاقي افتاد؟
    من صاحب تالار عروسي هستم و شب حادثه حدود دو نيمه شب بود كه كارم را تعطيل كردم تا به خانه برگردم. از تالار كه خارج شدم، يكدفعه چهار مرد مسلح در حالي كه صورت هايشان را پوشانده بودند و سوار ماشين بودند، به سمتم آمدند و من را به سمت ماشين خودم كه يك لندكروز سفيد است بردند. يكي از گروگانگيران جلو و پشت فرمان نشست و دو نفر ديگر هم در صندلي عقب كنار من نشستند و بعد هم چشمانم را بستند و حركت كردند. چون چشمانم را بسته بودند، نمي دانستم مسيرمان كجاست و من را به كجا مي برند.
   
    با خانواده ات هم تماس گرفتند؟
    بله با برادرم تماس گرفتند و گفتند كه بايد به ما هزار سكه طلابدهي تا برادرت را آزاد كنيم در غير اين صورت او را مي كشيم. برادرم هم با نيروي انتظامي تماس گرفت و به آنها گفت كه من را به گروگان گرفته اند.
   
    در مدتي كه گروگان آنها بودي، شكنجه ات هم كردند؟
    نه مشكلي برايم پيش نيامد. فقط مي گفتند كه اگر خانواده ات به ما پول ندهند، تو را مي كشيم.
   
    ترسيده بودي؟
    نه اصلا. نه. فقط مي دانستم كه محل نگهداري ام در اطراف شهرك هاي سيرجان است.
   
    چند روز در مخفيگاه آنها بودي؟
    سه روز.
   
    از اينكه نجات پيدا كردي چه حسي داري؟
    خدا را شكر مي كنم و خوشحالم از اينكه مملكت حساب و كتاب دارد و هركسي هركاري نمي تواند بكند.
   
    گروگانگيران چه درخواستي داشتند؟
    سرهنگ عبدالرضا ناظري، جانشين فرمانده انتظامي كرمان نيز در گفت وگو با خبرنگار ما با بيان اينكه چهارگروگانگير به قصد اخاذي يك ميليارد توماني از خانواده فرد گروگانگير، وي را به گروگان گرفتند، گفت: مخفيگاه گروگانگيران را با اقدامات پليسي كه انجام شد، شناسايي كرديم وپس از آن مردمي كه در محل زندگي مي كردند را تخليه و يگان مجهز ويژه پاسداران كرمان كه آموزش هاي لازم را براي آزاد سازي گروگان ديده اند، وارد عمل شده و گروگان را بدون اينكه آسيبي به او برسد آزاد كردند. البته گروگانگيران درخواست هايي هم داشتند و از پليس مي خواستند كه يك خودرو و يك راننده براي فرار در اختيار آنها قرار بدهد تا گروگان را خارج كنند. در بازرسي از مخفيگاه آنها نيز دو قبضه اسلحه و مقداري فشنگ علاوه بر آنچه در خشاب داشتند به دست آمد.
    سرهنگ ناظري در خصوص مجرم و سابقه دار بودن گروگانگيران افزود: پس ازانجام اقدامات تشخيص هويتي مشخص شد كه گروگانگيران جزو افراد سابقه دار هستند و يكي از آنها سوابقي در شرارت و اراذل و اوباش بودن دارد.
    وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر تحقيقات پليسي از متهمان دستگير شده ادامه دارد و سركرده اين گروه نيز در درگيري مسلحانه با ماموران كشته شد.


علایم تب مالت را بشناسيم

$
0
0

سلامت نیوز: تب مالت يا بروسلوز (Brucellosis) نوعي بيماري باکتريايي است که مي تواند به انسان ها هم سرايت کند. علايم بيماري شامل تب ادواري، تعريق، تب و لرز، درد و افسردگي است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان،اين بيماري در صورت درمان نشدن، مزمن مي شود. ، منبع اين بيماري حيوانات اهلي و وحشي نيز است. اين باکتري از طريق مصرف شير پاستوريزه نشده يا از طريق تماس با فضولات گاو يا زمان سقط منتقل مي شود. در کشورهايي چون آمريکاي لاتين و مديترانه، هنوز اين بيماري از طريق مصرف لبنيات پاستوريزه نشده سرايت پيدا مي کند اما در کشور آمريکا با توجه به مصرف گسترده شير پاستوريزه شده، تقريبا سرايت عفونت از دام به انسان از ۶ هزار و ۵۰۰ مورد در سال ۱۹۴۰ به ۷۰ مورد در سال ۱۹۹۴ کاهش پيدا کرده است.

علل و علايم:

اين بيماري از طريق انواع گونه هاي مختلف باکتري انگلي باعث سقط جنين در حيوانات اهلي مي شود. نوعي از آن اغلب در خوک ها يافت مي شود و نسبت به باکتري موجود در گاوها، براي انسان کشنده تر است. انسان از طريق تماس پيدا کردن با حيوان مبتلا يا از طريق وارد شدن باکتري داخل زخم، تنفس کردن باکتري يا مصرف شير پاستوريزه نشده دچار آلودگي مي شود.

به گزارش سايت «WebMD»،محققان معتقدند که اين بيماري از طريق رابطه جنسي نيز قابل انتقال است. در اغلب موارد اين بيماري کشنده نيست اما تب متناوب مي تواند باعث ايجاد خستگي مفرط شود.

اغلب علايم بين ۵ روز تا يک ماه خود را نشان مي دهد. اين علايم با تب بالا و لرز، درد، بي اشتهايي، عرق کردن، کمردرد، ضعف و افسردگي، شروع مي شود. گاهي افسردگي به قدري شديد است که مي توان احتمال خودکشي در بيمار را جدي گرفت.

درمان؛

مصرف طولاني مدت آنتي بيوتيک از جمله تتراسايکلين و سولفوناميد در درمان اين بيماري موثر است. استراحت کامل نيز الزامي است. در نوع مزمن بروسلوز علايم قابل بازگشت است و فرد به درمان نوبت دوم نياز پيدا مي کند.

تشخيص:

تشخيص به موقع براي پيش گيري از عفونت مزمن ضروري است. در صورت درمان نشدن، احتمال اين که اين باکتري سال ها در بدن بماند، وجود دارد.

پيش گيري:

هيچ نوع واکسني براي اين باکتري موجود نيست. پس بايد با کنترل وضعيت حيوان و از بين بردن نمونه هاي مريض و همچنين رعايت تمام نکات ذکر شده از ابتلا به اين بيماري پيشگيري کرد.

وجود ریزگردهای اورانیومی صحت دارد؟

$
0
0

سلامت نیوز: مجلس به جای اینکه توپ را به زمین سازمان حفاظت محیط ‌زیست بیندازد باید کار کارشناسی و اقدام عملی انجام دهد وگرنه، مواجهه‌ای که اکنون وجود دارد، تنها یک مواجهه بد دلانه است و هیچ چیز را درست نمی‌کند.
 
به گزارش سلامت نیوز،اسماعیل کهرم مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست در روزنامه آرمان نوشت: چند وقتی است در حوزه محیط ‌زیست، مسئله ورود ریزگرد‌های آغشته به اورانیوم موردتوجه قرار گرفته است. ناگفته پیداست در شرایطی که محیط ‌زیست کشور در آن قرار دارد، توجه به هر کدام از مسائلی که در این حوزه با آن رو به رو هستیم می‌‌‌‌تواند خوب و مفید باشد اما چگونگی توجه نشان‌دادن و برخورد با موضوعات از اهمیت زیادی برخوردار است.

شاهد هستیم که در این مورد برخی از نمایندگان مجلس توپ را به زمین سازمان حفاظت محیط ‌زیست انداخته‌اند و مدام از مسئولان محیط ‌زیست می‌‌‌‌خواهند در این مورد توضیح دهند. این در حالی است که هنوز صحت و سقم ورود ریزگرد‌های اورانیومی به کشور تایید نشده است. با رویکردی که برخی از نمایندگان مجلس پیش گرفته‌اند موضوع ورود ریزگرد‌های اورانیومی به کشور را می‌‌‌‌توان از دو جنبه مورد ارزیابی قرار داد. جنبه اول همین شیوه مواجهه برخی از نمایندگان مجلس با مسئله و این واقعیت است که طیفی در مجلس همواره خواسته‌اند سازمان حفاظت محیط ‌زیست به مدیریت خانم ابتکار را به چالش بکشند. در موارد متعددی شاهد بوده‌ایم که طیفی از نمایندگان مسائلی را در حوزه محیط ‌زیست مطرح کرده‌اند که غیرکارشناسانه بوده است. بحث ادغام سازمان حفاظت محیط ‌زیست آن هم با وزارت کشاورزی که در برخی از موارد عملکرد ضد محیط ‌زیستی دارد و سازمان باید جلوی این عملکرد را بگیرد یکی از این موارد است. در موردی مانند ریزگرد‌های اورانیومی که برخی نمایندگان مجلس در روزهای اخیر روی آن مانور داده‌اند نیز ماجرا به همین صورت است.

داستان ریزگرد‌های اورانیومی از یک حدس و گمان و یکسری مسائل تایید نشده نشأت گرفته است. در زمان صدام حسین وقتی عراق به کویت حمله و آمریکا مداخله کرد، شایعه‌ای مبنی بر استفاده آمریکا از گلوله‌هایی که حاوی اورانیوم ضعیف شده بود، بر سر زبان‌ها افتاد. چرخ‌های تانک از آلیاژی ساخته می‌‌‌‌شوند که در برابر گلوله‌های معمولی مقام هستند. برای اینکه حرکت تانک‌ها متوقف شود لازم است از گلوله‌های قوی‌تری استفاده کرد و برای همین این گمانه‌زنی وجود داشت که آمریکا در جنگ از اورانیوم ضعیف‌شده استفاده کرده است. آمریکا البته چنین چیزی را تایید نکرد و تاکنون هیچ آزمایشگاهی نیز چنین مسئله‌ای را تایید نکرده است.

کسانی که درباره ریزگرد‌های اورانیومی اظهار نگرانی می‌‌‌‌کنند در واقع، حدس می‌‌‌‌زنند در جنگ مذکور از گلوله‌های اورانیومی استفاده شده و حالا که باد با خود ریزگرد و شن و غبار از عراق به ایران می‌‌‌‌آورد ممکن است ریزگرد‌ها آغشته به اورانیوم باشند. در واقع، همه چیز بر اساس حدس و گمان است و هیچ تایید رسمی و مستندات علمی در این زمینه وجود ندارد. در چنین شرایطی چند پرسش پیش می‌‌‌‌آید. اول اینکه اظهار نگرانی درباره ریزگرد‌های اورانیومی بر چه اساسی است؟ و دوم اینکه اگر فرض بگیریم این ریزگرد‌ها وجود دارند، سازمان حفاظت محیط ‌زیست چه کاری می‌‌‌‌تواند انجام دهد؟ نمی‌توان منکر این شد که در صورت آغشته‌بودن ریزگرد‌ها به اورانیوم باید چاره‌ای اندیشید اما، این چاره‌ اندیشی مثلا این نیست که سازمان در مرز تور نصب کند و جلوی ریزگرد‌ها را بگیرد یا ریزگرد کم‌خطر را بفرستد داخل. چنین مسائلی نیازمند عزمی ملی، منطقه‌ای و حتی بین‌المللی است.

حل مسئله ریزگرد‌ها بسته به این است که در داخل کشور عزمی وجود داشته باشد و موضوع هم فقط مربوط به سازمان حفاظت محیط ‌زیست نیست. از طرف دیگر، لازم است تعاملاتی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی انجام شود. ما همسایگان بی‌ثباتی داریم که آنقدر گرفتار جنگ و ناامنی هستند که در مواردی عملا فرصت و امکان فکرکردن به مسائل زیست‌محیطی را ندارند. مجلس به جای اینکه توپ را به زمین سازمان حفاظت محیط ‌زیست بیندازد باید کار کارشناسی و اقدام عملی انجام دهد وگرنه، مواجهه‌ای که اکنون وجود دارد، تنها یک مواجهه بد دلانه است و هیچ چیز را درست نمی‌کند.


وعده وزیر بهداشت برای برچیدن بساط زیرمیزی

$
0
0

سلامت نیوز: وزیر بهداشت گفت: تردید نخواهم داشت در زمینه بدرفتاری‌ها و دریافت‌های غیرمتعارف در برخی مراکز درمانی، تا پایان سال شرایط تغییر خواهد کرد، البته در این زمینه به کمی زمان نیاز داریم.

دکتر سیدحسن هاشمی در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام اینکه تعرفه‌های جراحی هنوز نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است، گفت: هرچند تعرفه‌های جراحی دولتی‌ و خصوصی همچنان مانند سال گذشته است، اما اکنون عدالت در ارزش نسبی خدمات درون رشته‌ای و بین رشته‌ای اتفاق افتاده است.

وی گفت: در تعرفه‌های جراحی ارقامی که در سال گذشته وجود داشت تغییری نکرده است، اما عدالت در ارزش نسبی خدمات درون رشته‌ای و بین رشته‌ای اتفاق افتاده است و این اقدام باید 20 سال گذشته صورت می‌گرفت.

هاشمی با بیان این‌که در شش ماهه گذشته کار بسیار بزرگی در زمینه تعرفه‌های تشخیصی - درمانی صورت گرفته است، اظهار کرد: در طول این مدت بیمه‌ها، وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی یک کار بزرگ انجام دادند و هیات وزیران نیز با آن موافقت کرد و این آغاز یک روش سالم نزدیک به عدالت است.

هاشمی ابراز امیدواری کرد که با هماهنگی انجمن‌های علمی - تخصصی و سازمان نظام پزشکی رفتارهایی که در زمینه برخی دریافت‌های غیرمتعارف وجود دارد، برچیده شود و افزود: با کمک سازمان نظام پزشکی، برنامه‌های نظارتی نیز پیش‌بینی شده تا بدرفتاری‌های موجود برچیده شود. اما باید توجه داشت که در این زمینه کمی به زمان نیاز داریم.

وی با تاکید بر اینکه تردید نخواهم داشت در زمینه بدرفتاری‌های موجود تا پایان سال شرایط تغییر خواهد کرد، گفت: جهت برچیده شدن بساط تعرفه‌های غیرمتعارف از مراکز درمانی کشور علاوه بر زمان، به اطلاع‌رسانی و مراقبت نیز نیاز داریم تا این اتفاق بیفتد و شک نخواهم داشت تا آخر سال شرایط تغییر می‌کند.

خطر كمبود آب درآتش نشاني

$
0
0

سلامت نیوز: بحران كمبود آب ناشي از كاهش بارندگي‌ها طي 15سال اخير متاسفانه گريبان كشورمان را گرفته است و اين روزها چهره نازيباي آن را مي‌توان در برخي از دشت‌هاي فرو نشسته، درختان و رودخانه‌هاي خشك شده، چاه‌هاي بدون آب وروستاي‌هاو با غ‌هاي تشنه ديد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، با بحراني شدن كمبود آب در كشور، اين سوال پيش مي‌آيد كه مشاغل پايه و خرد كه وابستگي شديد به مصرف آب دارند، اين كمبود را چگونه بايد جبران كنند و آيا طرح‌هايي براي آبرساني از آب‌هاي آزاد ويا تغيير در شيوه كاري براي آنها پيش بيني شده است و آيا اين بحران در مقابل معضل بيكاري دركشور، شرايط را سخت‌تر نخواهد كرد؟ اگر ابعاد تامين آب مورد نياز مردم و در مرحله بعدي صنايع کشور دچار مشکل جدي‌تر شود، اقتصاد کشور با بحران‌هاي گوناگوني مواجه خواهد شد. ‏

شاغلان در كارخانه‌هاي بزرگ فولاد و مس، نيروگاه‌هاي بخاري، آتش نشاني، كارواش‌ها، استخرها، فرش شويي‌ها و ده‌ها شغل ديگر كه وابستگي به مصرف بالاي آب دارند، درصورت استمرار روند خشكسالي سراسري، آيا همچنان مي‌توانند به كارهاي خود ادامه دهند؟ ‏

براساس آمار رسمي و اعلام وزير و مسئولان ارشد وزارت نيرو، در حال حاضر 12 کلانشهر کشور شامل اراک، اصفهان، بندرعباس، تهران، شيراز، قزوين، قم، کرج، کرمان، مشهد، همدان و يزد با بحران کمبود آب رو به رو هستند و در شرايط « تنش آب» به سر مي‌برند. ستار محمودي قائم مقام وزير نيرو گفته است كه در اين کلانشهرها با کمبود 125 ميليون متر مکعب آب رو به رو هستيم.‏

‏ مشكل مديريت منابع آب

بررسي منابع آب کشورنشان مي‌دهد ايران از نظر اين منابع و وضعيت ذخاير آبي دردورنماي نه چندان دور، با مشکلات بيشتري رو به رو خواهد شد و اگر کشوربا افزايش جمعيت رو به رو شود، در آينده نزديك از نظر تامين آب در وضعيت خيلي بحراني قرارمي گيرد.‏

‏ بخش مهمي از منابع آبي ايران در کشاورزي به هدر مي‌رود و 92 درصد منابع آب کشور در اين بخش مصرف مي‌شود، ولي بازدهي آن فقط 36 درصد برآورد شده است. بررسي‌ها تاييد مي‌کند حتي در استان‌هايي که اقتصاد آنها هم به کشاورزي متکي نيست، همچنان بيشترين سهم مصرف آب به بخش کشاورزي تعلق دارد.

براساس آمار وزارت نيرو، علاوه بر کلانشهرها 513 شهر کشور هم با کمبود منابع آب در تابستان امسال رو به رو بوده‌اند. آمار بحران آب در حالي رنگ و بوي جدي‌تر به خود مي‌گيرد كه ميانگين كاهش بارندگي در كشورمان 240ميليمتر وبارش جهاني 850 ميليمتر است،يعني بيش از3 برابر ايران! البته ايران علاوه بر جاي گرفتن در منطقه نيمه خشک و خشک جهان، با مشکل مديريت منابع آب مواجه بوده است و براساس آمارهاي جهاني از نظر مديريت منابع آب در جايگاه 131 جهان قرار دارد. حجم آب 52 سد کشور به کمتر از 30 درصد رسيده و حجم آب 20 سد مهم کشور و از جمله سدهاي زاينده رود، سفيد رود و گلستان که 9 درصد ظرفيت مخازن کشور را تشکيل مي‌دهند، 30 تا 40 درصد کاهش يافته است.

علاوه بر آب‌هاي جاري و رودخانه‌ها كه هرساله شاهد خشك شدن بسياري از آنها درگزارش مسئولان مربوطه هستيم،منابع آب‌هاي زير زميني کشور هم در شرايط بحراني به سر مي‌برند و حجم آن‌ها به دليل برداشت‌هاي بي رويه، به شدت کاهش يافته و اين موضوع سبب شده است بسياري از دشت‌هاي کشور با خطر نشست مواجه باشند. ‏

به اعتقاد کارشناسان، اگر مشکل آب در روستاهاي کشور حل نشود، به زودي شاهد موج جديدي از مهاجرت از روستاها به شهرهاي بزرگ‌تر و کلانشهرها و افزايش جمعيت شهرهاي بزرگ و بدون آب خواهيم بود.

جنگ آب در جهان‏

تحقيقات سازمان ملل نشان مي‌دهد تا سال 2025 ميلادي تعداد کشورهايي که از کمبود آب رنج مي‌برند. به 30 کشور مي‌رسد که از ميان آنها 18 کشور در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا قرار دارند كه ايران هم يکي از آن‌ها است. اين تحقيقات حتي از احتمال بروز «جنگ پنهان» در آينده‌اي نه چندان دور و با شروع بحران شديد آب در اين منطقه و کشورها خبر داده و اعلام کرده است جنگ‌هاي بعدي در خاورميانه نه بر سر نفت، که بر سر آب خواهد بود.‏

‏ بررسي‌هاي کارشناسان نشان مي‌دهد که در مناطق کم آب و خشک درسال‌هاي پر باران درمجموع ميزان تنش، درگيري و دعاوي قضايي کمترازسال‌هاي کم باران است. و برهمين اساس بررسي پرونده‌هاي قضايي درباره درگيري و مناقشات بر سرآب، نشان مي‌دهد که درتابستان‌ها که خشکسالي تاثير بيشتري دارد و منابع آبي محدود تراست، پرونده‌هاي قضايي بيشتري در اين باره تشکيل مي‌شود.

ازسوي ديگرمشکل کم آبي مي‌تواند تاثيرات گسترده‌اي را بر روند افزايش مهاجرت و تغيير مشاغل به دنبال داشته باشد. کارشناسان و مسئولان براي نمونه ازاصفهان نام مي‌برند ومعتقدند خشک شدن زاينده رود طي سال‌هاي گذشته و نبود آب کافي براي کشاورزي درحاشيه اين رودخانه، سبب از ميان رفتن برخي مزارع، تغييرشغل کشاورزان و مهاجرت آن‌ها به شهر اصفهان شده است.

اتلاف آب بالاتر از استانداردجهاني

اتلاف منابع آب در ايران در بخش‌هاي کشاورزي و شهري بسيار بالاتراز استانداردهاي جهاني است. براي مثال طبق استاندارد‌هاي جهاني ميانگين مصرف آب به ازاي هر نفر درشبانه روزحدود 150 ليتراست، درحالي که درايران اين رقم بيش از 250 ليتر در شبانه روز است. ازسوي ديگر آمار وزارت نيرو نشان مي‌دهد از 130 ميليارد مترمکعب ظرفيت سالانه منابع تجديد شونده آب 92 درصد دربخش کشاورزي، 6 درصد در بخش شرب شهري و روستايي و فقط 2 درصد دربخش صنعت مصرف مي‌شود. درشرايطي که ميانگين جهاني سهم بخش کشاورزي از ظرفيت منابع تجديد شونده آب 70 درصد، سهم بخش شرب 8 درصد و سهم صنعت 22 درصد است. ‏

به گفته کارشناسان بخش آب ،در شرايط کنوني بزرگ‌ترين ضربه‌اي که به کشور وارد مي‌شود، از ناحيه اتلاف منابع آب در زمينه کشاورزي سنتي است. دربخش كشاورزي، مي‌توان با حرکت به سوي کشاورزي مکانيزه و فاصله گرفتن از کشاورزي سنتي و آبياري سنتي، قدم‌هاي بلندي در راه نجات ذخاير آب کشور بر داشت و علاوه بر آن از خشک شدن درياچه‌ها و تالاب‌هاي مهم، که در سال‌هاي گذشته به دليل برداشت بيرويه آب خشک شده اند، جلوگيري کرد و دست به احيا اين درياچه‌ها زد. علاوه بر آن، تشويق مردم به کاهش مصرف آب و تغيير الگوي آن، اقدام ديگري است که بايد در اولويت برنامه‌هاي مسئولان وزارت نيرو قرار گيرد و شايد تشويق و کاهش هزينه آب مشترکان کم مصرف بتواند در اين راه اقدامي مناسب باشد.

نقش آب در توسعه ‏

‏ به اعتقاد کارشناسان توسعه صنعتي واقتصادي با شرايط آبي يک کشور رابطه مستقيم دارد، به شکلي که کشورهايي همچون برزيل با 8200 ميليارد مترمکعب، روسيه با 4200 ميليارد مترمکعب، کانادا با 2900 و چين با 2800 ميليارد متر مكعب ظرفيت منابع تجديد شونده آب در سال واستفاده ازاين توانمندي دربخش صنعتي، درسال‌هاي گذشته توانسته‌اند با جهش بسيار بالاي توسعه اقتصادي رو به رو باشند.

توسعه صنعتي از راه اندازي کارگاه‌هاي کوچک تا ايجاد شهرک‌هاي صنعتي و کارخانه‌هاي بزرگ مادر، مانند پتروشيمي وفولاد بدون منابع آب امکان پذيرنيست و از اينرو به اعتقاد کارشناسان، کشورهايي مي‌توانند در آينده از نظر صنعتي به سوي توسعه گام بردارند که منابع آبي کافي دراختيار داشته باشند و سهم مناسبي از منابع خود را به توسعه صنعتي اختصاص دهند، موضوعي که درتوسعه صنايع ايران رعايت نمي‌شود. درحال حاضرسهم آب مراکز صنعتي درايران حدود 6/2 ميليارد مترمکعب در سال است. درحالي که طبق استاندارد‌هاي جهاني اين عدد بايد 6/28 ميليارد مترمکعب، يعني حدود 11برابربيشتر باشد.‏

تحقيقات انجام شده درتعدادي ازمراکز صنعتي هم نشان مي‌دهد که در آن‌ها هم با اتلاف منابع آب رو به رو هستيم؛ براي مثال مطالعه مديريت منابع آب در پالايشگاه تهران نشان مي‌دهد، مي‌توان ميزان آب مصرفي دراين پالايشگاه( روزانه 20 هزار متر مکعب) را دربخش‌هاي مختلف مانند توليد بخار، تزريق به بخش‌هاي خنک کننده، شستشوي واحدها و مصارف ديگر، به اندازه 35 درصد کاهش داد و بررسي ديگري درکارخانه قند اصفهان نيز نشان داده است كه مي‌توان ميزان آب مصرفي را به شکل قابل توجهي با مديريت منابع در اين کارخانه، کم کرد.

‏ شستشوي مكانيزه فرش‌ها

برخي از مشاغل خرد، وابستگي جدي با مصرف آب دارند كه نبود ويا كمبود آن، سبب تعطيلي و بيكار شدن كارگران ومتصديان آنها مي‌شود كه قالي‌شويي‌ها و كارواش‌ها به دليل اينكه آب اصلي‌ترين عامل ايجاد آنها بوده است، از اين دست مشاغل هستند.

پوياـ مسئول يكي از كارخانه‌هاي قالي‌شويي درگفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات، درباره تامين آب براي شستشوي فرش‌ها مي‌گويد: عمده قالي‌شويي‌هاي تهران چاه آب دارند و از آن براي شستشو استفاده مي‌كنند.

از يك سال قبل هم اتحاديه قالي‌شويان درصدد ساخت شهرك‌هايي براي استقرار كارخانه‌هاي قالي شويي به صورت متمركز برآمده است كه با ساخت اين شهرك‌ها و هماهنگي با شهرداري، آب موردنياز آن‌ها هم از طريق حفرچاه تامين مي‌شود.‏

وي با اشاره به مكانيزه شدن شستشوي فرش در بيشتر قالي‌شويي‌ها مي‌افزايد:شايد قبلا بارها درخيابان‌ها وكوچه‌ها ديده باشيد كه فرش شوي‌هاي سيار با بازكردن شيرآب، اقدام به شستشوي فرش مي‌كردند و از اينرو ميزان مصرف آب براي شستن يك تخته فرش مي‌توانست با مصرف ماهانه يك قالي‌شويي برابري كند، اما درحال حاضر در قالي‌شويي‌ها با استفاده از تجهيزات مكانيكي و از جمله سرلوله‌هايي كه آب را به صورت پودر به بيرون پخش مي‌كند، ميزان مصرف آب بسيار كم شده است.

پويا درخصوص نظارت برمصرف آب چاه در قالي‌شويي‌ها هم ادامه مي‌دهد: دركنار پمپ‌هاي آب، دستگاه‌هايي براي كنترل آن‌ها وجود داردو سازمان آب هم برآنها نظارت مي‌كند؛ البته اين موضوع درتمامي قالي‌شويي‌ها ديده نمي‌شود.

اين مسئول قالي‌شويي درخصوص استفاده از روش‌هاي ديگر براي شستشوي فرش‌ها دربحران كم آبي مي‌افزايد: درحال حاضر شستشوي مبل و فرش‌ درخانه‌ها با حجم كمتري از مصرف آب هم صورت مي‌گيرد. به اين نحوكه با مصرف 20 تا 30 ليتر آب،موادشوينده برروي فرش و مبل پاشيده شدو سپس با دستگاه مكنده، جمع آوري و خشك مي‌شود كه البته دراين شستشوي موضوع كر اسلامي يعني شستشوي كامل با آب براي از ميان بردن برخي ناپاكي‌ها، رعايت نمي‌شود. ‏

مصرف 18 ليتر آب براي شستشوي هر خودرو

رشيدي ـ مسئول يك كارواش درشمال تهران هم بااشاره به اينكه كار ما ارتباط مستقيمي با مصرف آب دارد و به صورت ميانگين 10هزار ليتر آب براي شستشوي بيش از 100 خودرو در 2تا 3 روز نياز است، به گزارشگر روزنامه اطلاعات مي‌گويد: اين كارواش حدود 20كارگر دارد كه روزانه 60تا 70 خودرو را مي‌شويند و آب موردنياز براي آن هم از تانكرهاي آبرسان، خريداري مي‌كنيم بنابراين نخستين تاثير كمبود آب، كاهش مراجعان و تعديل كارگران‌مان خواهد بود.

وي بااشاره به اينكه ميانگين مصرف آب براي شستشوي هر خودرو17تا 18 ليتر است، مي‌افزايد:سرشيرهاي آب مورداستفاده دركارواش‌ها طوري تعبيه شده‌اند كه آب به صورت شبيه پودر خارج شود تا كمترين ميزان آب به مصرف برسد، اما شستشوي خودروهاي كثيف شهروندان، سبب بالا رفتن مصرف آب در كلانشهرهايي مانند تهران مي‌شود.‏

خطر كمبود آب درآتش نشاني

سيدجلال ملكي ـ سخنگوي سازمان آتش نشاني در پاسخ به اينكه درشرايط جدي بحران آب، آيا عمليات آتش نشاني درخصوص اطفاي حريق دچار مشكل نخواهد شد، اظهار مي‌دارد: بهترين و ارزان‌ترين وسيله براي اطفاي آتش، آب است. درست است كه آتش نشانان در مواقع بروز آتش در نقاط نفتي و پالايشگاهي و شيميايي از موادديگري غير از آب استفاده مي‌كنند، اما اين امر جز استثنائات است و دربالاي 90 درصد حوادث آتش سوزي در نقاط شهري، خانه‌ها و اماكن تجاري و اداري بهترين گزينه براي اطفاي حريق، آب است كه دسترسي به آن، آسان است.

وي مي‌گويد: اگر آبي دركار نباشد، ايمني تمامي شهرها با خطر بزرگي روبرو خواهد شد، وچيزي را نمي‌توان جايگزين آب كرد.البته آتش نشانان تاكنون بااين مسئله مواجه نشده اند، مثلا درجريان آتش سوزي در خانه‌ها واماكن وانبارها چندين گروه آتش نشاني با تانكر‌هاي بزرگ آب به محل اعزام مي‌شوند و از سوي ديگر تانكرهاي شهرداري هم به عنوان خودرو‌هاي پشتيباني، هميشه وجود دارند و اگر احيانا با مشكل كم آبي روبرو شديم، معمولا از شيرهاي آب شهري كه به رنگ‌هاي قرمز و زرد درسطح شهر جلب نظر مي‌كنند، استفاده مي‌شود.

ملكي بااشاره به اينكه ايستگاه‌هاي آتش نشاني مجهز به چاه آب هستندو درحال حاضر با توجه به توصيه‌هاي كشوري درخصوص صرفه جويي در مصرف آب، نظافت روزانه ايستگاه‌ها هم كاهش يافته است، مي‌افزايد: ورود تجهيزات جديد از جمله سرلوله‌هاي جديد كه آب را به ميزان حداقل و به صورت پودرگونه‌اي خارج مي‌كند، كمك زيادي به كاهش مصرف آب در جريان اطفاي حريق كرده است.

سخنگوي سازمان آتش نشاني تهران در پاسخ به اين سوال كه آيا تمهيداتي براي جايگزيني موادديگر به جاي آب درخاموش كردن حريق پيش بيني شده است يا نه؟اضافه مي‌كند: كف پاشي و پودر پاشي اين اطفاي حريق در تاسيسات پالايشگاهي، نفتي، شيميايي و الكتريكي از ديرباز مورداستفاده قرار مي‌گرفت، ولي مگر در هرشهر چند پالايشگاه وكارخانه شيميايي داريم كه مجبور به تامين موادخاموش‌كننده آنها باشيم؟ اما اگر قرار باشد به جاي آب از مواد ديگر براي خاموش كردن آتش سوزي خانه‌ها و اماكن تجاري واداري استفاده كنيم، هم آلودگي محيط زيست افزايش مي‌يابد و هم هزينه آن بسيار گران تمام مي‌شود.

اين مواد دردسترس نيست و بايد از خارج از كشور وارد شود. اگر به جاري مصرف آب دراطفاي حريق‌ها از كف خاموش كننده‌ها استفاده كنيم، هزينه‌هاي سرسام آوري را به دنبال دارد كه سازمان‌هاي مربوطه قادر به تامين آن نخواهند بود.

اين آتش نشان مي‌افزايد: براي مقابله با بحران كمبود آب، نيازمند اتخاذ تدابيرو مديريت وتاكتيك هستيم كه درحال حاضر افسران عمليات آتش نشاني درجريان آتش سوزي‌ها سعي مي‌كنند با بررسي محدوده حادثه، با سرعت عمل بالا و محاصره آتش، باصرف كمترين زمان و كمترين ميزان مصرف آب، آن را خاموش كنند.

به گفته ملكي، سازمان آتش نشاني كمترين استفاده از آب شرب رابراي عمليات خود دارد و درموضوع بحران كم آبي دركشور و به ويژه كلانشهري مثل تهران، همه بايد تدابيرو مديريت مصرف آب را جدي بگيرند.‏

سرگذشت سه دهه آموزش پزشکی در ایران

$
0
0

سلامت نیوز: یکی از مهمترین بخش‌های نظام سلامت، بحث آموزش نیروی انسانی متخصص و چگونگی توزیع این نیروها در کشور است. اینکه چه کسانی و با چه سطح علمی و نیز براساس کدام نیاز کشور باید در دانشگاه‌های علوم پزشکی تربیت شوند جزو وظایفی است که وزارت آموزش‌عالی برعهده وزارت بهداشت گذاشته است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،ظرفیت پذیرش دانشجو در علوم پزشکی، توزیع نیروی انسانی متخصص، ایجاد رشته‌های جدید در نظام سلامت، وضعیت اعزام دانشجو به خارج از کشور و سرنوشت دانشجویانی که خودخواسته برای تحصیل علوم پزشکی به خارج از کشور عزیمت کرده‌اند، موضوعاتی است که دکتر سید امیر محسن ضیایی معاون آموزشی وزیر بهداشت  در این گفت‌وگو به آن پرداخته است.

 ابتدا در خصوص وضعیت آموزش در وزارت بهداشت و به طور خاص دانشگاه‌های علوم پزشکی بگویید. در حال حاضر چه تعداد رشته، مقطع و دانشجو در این دانشگاه‌ها وجود دارد؟
وزارت بهداشت تولیت بخش بزرگی از آموزش کشور را عهده دار است، براساس قانون، آموزش علوم پزشکی برعهده این وزارتخانه است. در حال حاضر حدود 170 هزار دانشجوی علوم پزشکی در حال تحصیل، 55 دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی در کشور مستقر هستند. در این میان حدود 13 هزار عضو هیأت علمی دانشگاه در دانشگاه‌های علوم پزشکی مستقر هستند که 6 هزار نفر آن‌ها در امور بالینی فعالیت دارند و 7 هزار نفر نیز هیأت علمی غیر بالینی هستند. با وجود 231 مقطع رشته در علوم پزشکی، 27 رشته تخصصی بالینی، 24 رشته فوق تخصصی و بیش از 50 دوره فلوشیپ در کشور وجود دارد. براین اساس  بخش مهمی از آموزش عالی کشور توسط وزارت بهداشت اداره می‌شود.
علی رغم اینکه به لحاظ دانشجو و منابع اختصاص یافته از ظرفیت پایینی برخوردار هستیم، اما خوشبختانه یک سوم تولید علم کشور توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی صورت می‌گیرد.
از سویی طبق قانون برنامه پنجم توسعه باید 20 درصد دانشجویان در مقطع تحصیلات تکمیلی باشند اما در حال حاضر با وجود تحصیل 24 درصد دانشجویان در این مقطع از قانون برنامه جلو هستیم. این در حالی است که اگر دانشجویان دکتری حرفه‌ای را در نظر بگیریم 40 درصد دانشجویان در تحصیلات تکمیلی به سر می‌برند. 
 سال‌ها پیش در کشور به دلیل کمبود پزشک مردم مجبور بودند به پزشکان هندی و پاکستانی که در ایران فعالیت داشتند مراجعه کنند، تا اینکه تصمیم گرفته شد کمبود پزشک را به نحوی جبران کنند اما گویی از آن‌طرف بام افتادند. این موضوع آنقدر بحرانی شد که در حال حاضر نه در تربیت نیرو و نه در توزیع نیرو هیچگونه تعادلی وجود ندارد. علت چیست؟
در سال 1364 وزارت بهداری در ایران متولی سلامت بود. در آن زمان دو اتفاق افتاد یکی انقلاب بود و دیگری جنگ  که باعث شد کشور بشدت با کمبود نیروی پزشک مواجه شد. بسیاری از مناطق کشور فاقد نیروی انسانی متخصص بود و نقاطی هم که نیرو مستقر بود مجبور بودیم از پزشکان خارجی که از درجه‌های بسیار پایین برخوردار بودند، استفاده کنیم. این موضوع سیاستگذاران را وادار به ارائه برنامه و طرح کرد. کشور در آن زمان 7 دانشگاه علوم پزشکی داشت و اگر ما می‌خواستیم با آن روش و سرعت ادامه راه دهیم سال‌های سال طول می‌کشید تا نیروی انسانی مورد نیاز کشور تأمین شود.
چند سال بعد، موضوع ادغام پیش آمد. گفته شد ما زمینه‌ها را در وزارت بهداری داریم، نیروی انسانی هم در وزارت علوم مستقر است. بنابراین می‌آییم اینها را با هم ادغام می‌کنیم و به هدف می‌رسیم. این تصمیم منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد.
با گذشت 28 سال از این ادغام اگر بخواهیم این دوره را به سه دهه تقسیم کنیم، دهه اول از سال 65 تا 75 به تجهیز دانشگاه‌های جدید‌التأسیس و تأمین فوری نیازهای کشور سپری شد. دهه دوم زمان تثبیت بود. دراین دوره توانستیم موقعیت ایجاد شده را به تثبیت برسانیم و دهه سوم که در حال گذر از آن هستیم دوره پیشرفت است. در دهه سوم توانستیم نه تنها نیاز کشور را تأمین کنیم بلکه به تولید علم بپردازیم به طوری که الان از دریافت کننده خدمات پزشکی به صادر کننده خدمات پزشکی  در منطقه و دنیا تبدیل شده‌ایم.
می توانم به جرأت بگویم تنها بخشی در کشور هستیم که نیاز به‌ تربیت نیروی انسانی را در همه رشته‌ها می‌توانیم تأمین کنیم. همان‌گونه که اشاره کردید امروز افزایش و کاهش نیروی پزشک یا پرستار به دست وزارت بهداشت است و هیچ وزارت بهداشتی در دنیا چنین مزیتی ندارد. در همه جای دنیا وزارت بهداشت و وزارت علوم به صورت جداگانه فعالیت دارند و وزارت بهداشت هیچ دخل و تصرفی در امور تربیت دانشجو در رشته‌های پزشکی هم ندارد. ممکن است به نیاز یکدیگر رسیدگی کنند، اما در دو حوزه مختلف فعالیت دارند. این در حالی است که در ایران تفکیک دانشگاه‌های علوم پزشکی از آموزش عالی و ادغام آن در وزارت بهداشت باعث شد ایران در این حوزه سرآمد شود.
امروز تجربه جمهوری اسلامی ایران در آموزش پزشکی به جایی رسیده است که به عنوان یک الگوی بین‌المللی مطرح است. اگر در بخش درمان و بهداشت می‌توانیم خوب عمل کنیم همه رهاورد این تفکیک و ادغام است. امروز اگر می‌گوییم سیاست اصلی ما تکمیل شبکه بهداشتی و درمانی است و نیازمند این تعداد نیرو هستیم ما فوراً دانشگاه‌ها را آماده می‌کنیم تا با این سیاست نظام همقدم شود. بنابراین این توانایی بالقوه در آموزش پزشکی کشور، یک دستاورد بزرگ است.
در خصوص مشاهده آثاری از مازاد نیروی انسانی، باید بگویم تمام مطالعات تربیتی نیروی انسانی در دنیا معتقدند تربیت نیروی ارائه کننده خدمات سلامت تا کفایت فاصله دارد. در سندی که از سوی سازمان بهداشت جهانی  منتشر شد آمده است:‌  نیروی انسانی ارائه کننده خدمات سلامت، اگر در جای درست، در زمان مناسب و با مهارت کافی به کار گرفته شود به افزایش سطح سلامت مردم منجر خواهد شد. همه مطالعات به این موضوع اذعان دارد که هنوز هیچ کشوری در دنیا به این سند مهم دست نیافته است.
اشکال سیستم آموزش پزشکی ما تربیت نیروی انسانی نیست بلکه توزیع و به کارگیری نیروی انسانی است. ما تعداد زیادی پرستار تربیت یافته داریم اما نظام سلامت ما تشنه پرستار است. به این دلیل که مجوز به کارگیری نداریم. در بسیاری نقاط پزشک وجود دارد، اما نمی‌توانیم تعرفه مناسب را پرداخت کنیم.
در حال حاضرکشور با کمبود جراح مغز و اعصاب مواجه است این در حالی است که 50 درصد جراحان مغز و اعصاب کشور در تهران مستقر هستند. این توزیع نیرو به قدری نامتعادل است که  اگر بازهم پزشک دراین رشته تربیت شود، بازهم در پایتخت ساکن خواهند شد.
 پزشکان اطفالی که با توجه به نرخ رشد جمعیت در دو دهه پیش تربیت شدند، امروز به دلیل تغییر روند رشد جمعیت بیکار هستند. از طرفی با توجه به سیر جمعیت به سمت پیری طب سالمندی جزو رشته‌هایی است که مغفول مانده برای این موارد هم چاره‌ای اندیشیده شده است؟
اگر بخواهیم رشته به رشته تعیین کنیم باید جور دیگری عمل کنیم و در تربیت برخی رشته‌ها سرعت را پایین و در مورد برخی دیگر سرعت را بیشتر کنیم. بنابراین باید براساس نیاز جامعه نرخ رشد تربیت نیروی انسانی کاهش یابد. در مجموع هنوز کمبود در همه دنیا در این زمینه وجود دارد. درامریکا در مطالعه تحلیل و برآورد نیروی انسانی در بخش تخصص متوجه شده‌اند که 120 هزار نفر کمبود دارند. در سال 2020 باید امریکا 120 هزار متخصص دیگر تربیت کند اما نمی‌تواند. براین اساس این کمبود باعث شد درِ کشورشان را باز کنند و نیروی متخصص مورد نیازشان را از بیرون تأمین کنند.  
یک مسأله دیگر موضوع مهاجرت نیروی انسانی است و یکی از رشته‌هایی که بشدت با این موضوع مواجه است رشته‌های مرتبط با علوم سلامت است که ممکن است نیاز کشور را به نیروی انسانی با مشکل روبه‌رو کند. به عنوان مثال، پرستاران کشور در حال حاضر مجبور به مهاجرت هستند. با این حال برنامه‌ای در وزارت بهداشت در بخش آموزش در حال تدوین است با عنوان تحلیل و برآورد نیروی انسانی حوزه سلامت مورد نیاز کشور ظرف 10 سال آینده. ما امروز باید تعیین کنیم که تا 10 سال آینده چه تعداد نیروی انسانی و در چه رشته‌هایی نیاز داریم بعد از ارزیابی، ظرفیت‌ها را براساس تحلیل و برآورد نیروی انسانی حوزه سلامت تعیین خواهیم کرد.
در حال حاضر برآورد‌ها کاملاً ابتدایی است به عنوان مثال در دنیا به ازای هر 100 هزار نفر باید یک نفر یورو لوژیست وجود داشته باشد، بنابراین با احتساب جمعیت 80 میلیون نفری کشور باید     800 یورولوژیست در کشور تربیت شود. اگر برآورد سند راه باشد ما در این موضوع از بسیاری از کشورها جلو هستیم. اما معمولاً توزیع نیروی انسانی این‌گونه نیست بلکه موضوع اصلی میزان دسترسی مردم به خدمات سلامت است. همان‌طور که اشاره شد ممکن است در تربیت جراح اعصاب طبق نرم استاندارد جهانی نیرو تربیت کرده باشیم، اما توزیع نیرو متناسب با دسترسی عادلانه به خدمات سلامت نیست. این نوعی توسعه غیر هدفمند است. براساس برنامه تحلیل و برآورد نیروی انسانی سعی خواهیم کرد توسعه را به صورت هدفمند دنبال کنیم.


 برنامه اصلی معاونت آموزشی در حال حاضر چیست؟
ارتقای کیفی در درجه اول و در قدم بعدی توسعه کمی هدفمند. این دو برنامه اصلی ما در بخش آموزش وزارت بهداشت است که  در تربیت نیرو و چگونگی به کارگیری نیرو تأثیر می‌گذارد.


 ظرفیت‌ها امسال به چه شکل بود؟ آیا بازهم رشته‌های درآمد زا مانند دندانپزشکی و پلاستیک در صدر بودند و برخی رشته‌ها بدون دانشجو ماندند؟
ظرفیت را وزارت بهداشت تعیین می‌کند اما اقبال به رشته را ما تعیین نمی‌کنیم و شرایط جامعه در این موضوع نقش دارد. در حال حاضر مد شده که جوانان، علاقه‌مند به  رشته‌ها و فعالیت‌های آسان و درآمدزا باشند. البته در دنیا همین طور است و برخی رشته‌ها مانند رادیولوژی و پوست از استقبال بیشتری برخوردار هستند. اما رشته‌هایی که در نظام سلامت بسیار مهم است مانند جراحی عمومی، زنان، اطفال، بیهوشی و طب اورژانس اولین انتخاب افراد برای کسب تخصص نیست. به این علت که جزو رشته‌های سخت و در عین حال غیر درآمد زا هستند. اینجاست که اهمیت موضوع تعرفه‌گذاری خدمات پزشکی مطرح می‌شود. کسی که تخصص اطفال کسب کرده است باید درآمد مناسب داشته باشد، نباید یک متخصص چشم با یک یا دو عمل جراحی در ماه درآمدش برابر کل ماه یک متخصص اطفال باشد. وزارت بهداشت وظیفه دارد به این اتفاقات تن دهد ما باید تعرفه را اصلاح کنیم.

 در حال حاضر این ظرفیت‌ها چگونه تعیین می‌شود؟
 در سال‌های گذشته فقط تعداد دانشجو روی کاغذ تعیین می‌شد بدون در نظر گرفتن صندلی، استاد یا هر نوع امکاناتی که مورد نیاز بود.
اما از ابتدای دولت یازدهم، در فاز اول ظرفیت دانشجویی را معادل سال گذشته در نظر گرفتیم و به دستور مستقیم وزیر بهداشت افزایش ظرفیت متوقف شد. یعنی 20 درصد افزایش ظرفیت در رشته‌های علوم پزشکی که به طور معمول اتفاق می‌افتاد، امسال اعمال نشد.  از سویی به دلیل اینکه هدف غایی ما ارتقای کیفی آموزش پزشکی است سال آینده در برخی ظرفیت‌ها  تعدیل اتفاق خواهد افتاد.


 برای ایجاد رشته‌های بین رشته‌ای که نیاز امروز نظام سلامت است برنامه‌ای خواهید داشت؟
ضعف ما در آموزش پزشکی کشور رشته‌های بین رشته‌ای است. ما از دانشگاه‌های وزارت علوم جدا شده‌ایم اما این ضعف در آن دانشگاه‌ها هم دیده می‌شود. وزارت بهداشت  نیاز به برخی رشته‌های وزارت علوم دارد و بالعکس. رشته‌هایی نظیر مهندسی پزشکی، ریاضیات و پزشکی، مدیریت و پزشکی، ژنتیک و ریاضیات رشته‌هایی هستند که امروز به هم گره خورده‌اند و جزو رشته‌های مشترکی هستند که بیشتر به مباحث فنی می‌پردازند.  ضمن اینکه بیشترین ظرفیت توسعه علم هم در همین رشته‌های بین رشته‌ای گنجانده شده است.


 آیا در وزارت بهداشت  سند بالا دستی وجود دارد که براساس آن دانشجویانی که قرار است بورسیه خارج از کشور شوند  مشخص باشد که باید در چه رشته و مقطعی تحصیل کنند؟
براساس اسناد بالادستی شامل سند چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، نقشه جامع سلامت و برنامه پنج ساله توسعه و سیاست‌های کلی نظام که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، رشته‌های استراتژیک را تعیین کردیم که رشته‌هایی هستند که در حال حاضر در کشور وجود ندارند و متناسب با اهداف نقشه ما باید اینها را ایجاد کنیم. بنابراین تا سال 1404 توسعه رشته مقطع در رشته‌های علوم پزشکی کاملاً مشخص است که حدود 380 رشته مقطع تعیین شده است.
بین این رشته‌ها تعدادی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و ما اگر بخواهیم بورسیه بدهیم باید از این رشته‌ها باشد.


 برنامه وزارت بهداشت برای اعزام دانشجو به خارج از کشور چیست، دانشجویان در چه رشته‌ای بورسیه می‌شوند؟
خوشبختانه کشور به لحاظ تربیت دانشجو در رشته‌های بالینی خودکفا شده است اما در زمینه رشته‌های بین رشته‌ای که اشاره شد ما به توسعه سریع نیاز داریم. زیرا لازمه رسیدن به اهداف برنامه بالا دستی است. بنابراین اعزام دانشجو به خارج از کشور نیز در همین رشته‌ها خواهد بود. رشته‌هایی مانند نوروساینس(علوم شناختی)، بیو انفورماتیک، بیو تکنولوژی و نانو تکنولوژی‌... این‌ها رشته‌های جدیدی هستند که هر چند کشور در آن‌ها توانمند است، اما برای توسعه دادن نیاز است دانشجویان اعزامی ما در این رشته‌ها کسب علم کنند. حتی طبق برنامه جذب هیأت علمی در دانشگاه‌های علوم پزشکی براساس این رشته‌ها است.


 افرادی که خارج از کشور سال‌ها تحصیل کرده‌اند و در یکی از رشته‌های پزشکی از دانشگاه آن کشور فارغ‌التحصیل شده‌اند با ورود به ایران چه امکاناتی در انتظارشان است؟ آیا می‌توانند در ایران به‌عنوان پزشک فعالیت کنند؟
وضعیت علمی این افراد با ورود به کشور و قصد فعالیت در حوزه سلامت مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این موضوع در همه جای دنیا وجود دارد. زمانی که فردی ادعای خلبانی دارد، به یکباره هواپیما به دستش نمی‌دهند تا پرواز کند. لازم است قدری مورد آزمایش قرار بگیرد تا صحت ادعای فرد روشن شود. نظام سلامت با سلامت مردم شوخی ندارد و اجازه نمی‌دهد هر کسی از هر کشوری بیاید (مهم نیست از چه کشوری) بدون ارزشیابی اجازه فعالیت داشته باشد. 
ما از قبل اعلام کرده‌ایم برخی دانشگاه‌ها در دنیا هستند که از نظر وزارت بهداشت شناخته شده است و در صورتی که  اتباع ایرانی دراین دانشگاه‌ها تحصیل کنند مدارک این افراد مورد ارزشیابی قرار خواهد گرفت. این دانشگاه‌ها در سایت وزارت بهداشت آمده است.  قبل از سال 2009 این افراد بعد از ورود به ایران آزمونی می‌دادند فقط با عنوان آزمون جایابی، یعنی از این آزمون استفاده می‌کردیم تا این افراد را جا بدهیم و به دانشگاه علوم پزشکی معرفی کنیم. از آگوست  سال 2009 به بعد اعلام شد هر تحصیلکرده‌ای در خارج از کشور که بخواهد در ایران دندانپزشکی، دارو‌سازی و پزشکی بخواند یا در این عرصه فعالیت کند، باید در آزمون ملی ایران که دارای سه مرحله کتبی، پاراکیلینیک و کلینیک است، شرکت کند. امسال اولین دوره این آزمون در رشته دندانپزشکی برگزار شد و حدود 70 درصد شرکت کنندگان دراین آزمون در بخش دانش قبول و
پذیرفته شدند.
هرسال 10 درصد ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی به این افراد اختصاص می‌یابد دو امتحان در سال گرفته می‌شود، مثلاً در دندانپزشکی که ظرفیت 900 نفر است 90 نفر در دو نوبت هر بار 45 نفر پذیرفته می‌شوند. امتحان این افراد ردی و قبولی ندارد و فقط از رتبه یک تا 45 پذیرفته می‌شوند. دلخوری‌هایی هم هست و  افراد انتظار دارند بعد از ورود به ایران در دانشگاه‌های ایران پذیرفته شوند. در حالی که ما باید طبق تعهدات قانونی عمل کنیم.


 ملاک شما در ارزشیابی چیست؟ آیا هیچ دانشگاهی در دنیا وجود ندارد که ایران مدرک آن را بدون چون و چرا بپذیرد؟
فقط دو کشور انگلیس و امریکا هستند که مورد تأیید ما هستند. کسی که بورد انگلیس و امریکا را داشته باشد مانند دانش آموختگان ایران است و مدارک این افراد مورد تأیید وزارت بهداشت ایران است و مدارکشان ارزشیابی می‌شود. البته این افراد هم باید دوره کوتاه مدتی را بگذرانند.
غیر این دو کشور اگر افراد در کشورهای دیگر دنیا تحصیل کرده باشند باید در ایران مورد ارزشیابی قرار بگیرند. همان‌گونه که دانش آموختگان ایران برای ادامه تحصیل باید در آن کشورها مورد ارزشیابی قرار بگیرند. بنده که امروز استاد تمام هستم و 30 سال سابقه دارم و تدریس می‌کنم اگر بخواهم به کشور دیگری برای فعالیت پزشکی بروم از من آزمون خواهند گرفت و میزان توانمندی من را مورد ارزشیابی قرار خواهند داد.
ما ارزیابی فراگیر می‌کنیم نه ارزیابی دانشگاه، البته اولین شرط برای ارزیابی این است که فرد در دانشگاه معتبر کسب مدرک کرده باشد، در غیر این‌صورت حتی مورد ارزشیابی هم قرار نمی‌گیرد. 
‌ متأسفانه به دلیل نوسانات نرخ ارز بسیاری از دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته‌اند امروز دچار مشکل شده‌اند و قصد بازگشت و ادامه تحصیل در ایران دارند، برای پذیرش این افراد برنامه دارید؟
دانشجویانی که در کشور دیگری
72 واحد معادل 2 سال تحصیلی گذرانده باشند، می‌توانند در ایران به یک دانشگاه معتبر انتقال یابند. از این افراد آزمونی هم گرفته نمی‌شود و دانشجو محسوب می‌شوند. بنابراین ضرورت دارد به این تعداد واحد برسند بعد درخواست انتقال دهد. اگر غیر این تعداد واحد گذرانده باشند به هیچ عنوان در دانشگاه‌های ایران پذیرش نمی‌شوند.
 افرادی که از کشورهای دیگر قصد ادامه تحصیل در ایران دارند چگونه پذیرش می‌شوند؟
در حال حاضر دانشگاه علوم پزشکی تهران 100 دانشجوی خارجی اعم از پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی و تخصصی پذیرش کرده است. بیشترین تقاضا برای ادامه تحصیل در ایران در رشته‌های دکتری، فلوشیپ و تخصص است. این امکانات فراهم شده است تا این افراد به ایران بیایند. اگر کسی به عنوان دانشجوی خارجی قصد دارد به ایران بیاید خوشبختانه امسال این تسهیلات ایجاد شد و دانشگاه‌های علوم پزشکی اجازه پیدا کرده‌اند که دانشجوی خارجی پذیرش کنند.

 

این همه آگهی برای فروش کلیه چه معنی می‌تواند داشته باشد؟

$
0
0

سلامت نیوز: مسئولان انجمن البته در مورد اینکه اگر واقعاً بنا بر ادعای آنها بدون وجود پرونده در این انجمن امکان اهدای عضو وجود ندارد، پس این همه آگهی برای فروش کلیه چه معنی می‌تواند داشته باشد؟ حاضر به مصاحبه نیستند.

به گزارش سلامت نیوز، ایسنا نوشت: احساس بدبختی می‌کنی، دلت می‌خواهد به اولین کسی که سر راهت سبز شد هرچه از دهنت درمی‌آید بگویی و بر سر اولین کسی که حالت را پرسید فریاد بکشی که این چه حال و روزی است داریم؟ این چه اوضاعی است که مردم محتاج، آگهی فروش اعضای بدنشان را به دیوار می‌زنند؟ «کلیه فروشی، فوری، 28 ساله، سالم، قیمت توافقی»

پیچ کوچه فیروزگر را که رد کنید، از روی پُست برق بگیر تا نرده‌های افقی پارکینگ‌ها و حتی روی آجر دیوارها و تابلوهای تبلیغاتی، شماره تلفن‌ها را افقی و عمودی روی کاغذ و دیوارها نوشته‌اند، بعضی‌ها را البته با اسپری سیاه پوشانده‌اند، اما هنوز ان قدر هست که بتوانید کدهای مختلف تلفن، کدهای شهرستان‌های مختلف و همه نوع گروه خونی را دسته‌بندی کنید. زیر آگهی‌ها، تاریخ هم نوشته‌اند؛ اغلب با ماژیک، روی چندین دیوار، بیشتر همین شماره‌ها هم البته روی دیوارهای باقی بیمارستان‌ها تکرار شده‌اند. اغلب اپراتورهای اعتباری، اغلب با آهنگ پیشواز برنامه تلویزیونی «ماه عسل»!

یکی‌شان زنی است که روی آگهی‌اش دو گروه خونی مختلف را نوشته است، «کلیه فروشی، فوری، -O و +B» می‌گوید کارگاه همسرش گروی بدهی است و چون هیچ راه دیگری برای جور کردن 50 میلیون پول به ذهنشان نرسیده است، می‌خواهند کلیه‌هایشان را بفروشند.

- کلیه‌ها سالم‌اندها...؛ خیالتون راحت.

- همین جوری که نمی‌شه گفت کلیه‌ها سالم‌اند. خب شما آزمایشی چیزی انجام دادیدن؟

- آزمایش‌هاش که چیز خاصی نیست، فقط آزمایش خون لازم داره که اگر سر قیمت تفاهم کردیم، می‌ریم با هم آزمایش می‌دیم.

- خب شما چه قیمتی گذاشتید؟

- ما 50 میلیون لازم داریم برای دوتاش.

- یعنی من فقط اون که b بود رو بخوام می‌شه 25 میلیون؟ ولی خانم، قیمت این چیزی نیست که شما می‌گید.

- چرا، ارزون‌تر از این نیست اصلا.

- خب حالا کس دیگه‌ای هم بهتون زنگ زده؟

- نه هنوز؛ شما اولین نفری.

قیمت واقعاً این قدرها هم بالا نیست. بیشتر آگهی‌دهنده‌های اطراف بیمارستان‌ها رقم بیست میلیون را برای فروش کلیه‌شان عادلانه می‌دانند، اما هستند کسانی که قیمت‌های بالاتری هم در نظرشان هست.

زنی که آگهی‌اش را روی برچسب‌های بزرگ نوشته و به علمک‌های گاز اطراف مجتمع محک و بیمارستان هاشمی‌نژاد چسبانده، می‌گوید با گروه خونی AB منفی، که کمیاب است، رقمی کمتر از سی و پنج میلیون تومان نمی‌پذیرد، اما مدارکش کامل است.

- مدارک چی لازم داره؟ آزمایش‌ها رو انجام دادید؟

- آزمایش‌ها رو اگر پیش‌پرداخت رو بریزی می‌ریم با هم انجام می‌دیم.

- خوب پس این مدارک کامل که توی آگهی نوشتید یعنی چی؟

- برای این که بستری بشم برای اهدا، مدارک رو دارم، طلاق‌نامه و شناسنامه و این‌ها رو که لازم داره. حالا اگه با من هم نشد، شما که به دیگران زنگ می‌زنی بپرس مدارک رو دارن یا نه.

- ولی این رقمی که نوشتید خیلی زیاده، بیشتر آگهی‌ها فقط بیست میلیون نوشتن.

- خوب از همون بیست تومانی‌ها بگیرید، ولی شاید کلاهبردار باشن، بیان پول رو بگیرن بعد نیان بیمارستان.

- اِ! مگه این جوری هم می‌شه؟

- بالاخره، باید حواست جمع باشه.

مدارکی که می‌گوید لازم است، مفصل است، اگر اهدا کننده خانم باشد، برای بستری شدن در بیمارستان، رضایت محضری پدر، رضایت محضری شوهر یا طلاق‌نامه رسمی لازم است.

تلفن بعدی را هم باز یک خانم جواب می‌دهد که در آگهی‌اش نوشته است: «سی و سه ساله، گروه خونی O» تاریخ آگهی مربوط به دو هفته پیش است و با رنگ قرمز تاکید کرده است که «قیمت منصفانه» است و منصفانه به نظرش یعنی همان بیست میلیونی که در اغلب آگهی‌ها ذکر شده: لَنگ همین بیست میلیونیم دیگه؛ بابام افتاده زندان، همه پولی که باید جور می‌کردیم رو کردیم، همین بیست تومانش مانده.

- خوب حالا کسی هم زنگ زده؟

- نه هنوز، هیچ‌کس زنگ نزده. ما هم محتاج موندیم تا ببینیم چی می‌شه.

- حالا اگه مشتری پیدا بشه باز هم یه مدت زمانی طول می‌کشه دیگه، نه؟

نه دیگه، قرار رو بذاریم سختی نداره، بعد از عمل یه هفته‌ای بستری داره، ولی پول رو قبل از عمل می‌گیرم بابام درمی‌یاد از زندان دیگه.

درست است که فرآیند ریکاوری برای اهداکننده کلیه بعد از جراحی شش یا هفت روز طول می‌کشد اما نه اهدا به این سرعت انجام می‌شود و نه مقدمات آن؛ البته در مورد پرداخت مبلغ موردنظر اهداکننده پیش از انجام جراحی هم حرف و حدیث زیاد است.

با اینکه اغلب آگهی‌دهنده‌ها فکر می‌کنند که قدم اول در «فروش کلیه» نوشتن شماره و گروه خونی و قیمت موردنظرشان روی دیوارهای اطراف بیمارستان‌هاست، روند دقیق اهدای کلیه از جای دیگری آغاز می‌شود. این را مردی که از گرمای سر ظهر خیابان ولی‌عصر عرق می‌ریخت و تازه از در بیمارستان هاشمی‌نژاد بیرون آمده بود می‌گوید.

- طلبکارهام پدرم را درآورده‌اند. دیگر هیچ راهی به ذهنم نرسیده. امروز مغازه‌ام را در بازار گلوبندک تعطیل کرده‌ام، آمدم بیمارستان که ببینم چه طور می‌شود کلیه‌ام را بفروشم. حالا این‌ها می‌گویند باید بروم انجمن حمایت از بیماران کلیوی و آنجا مشاوره بگیرم.

انجمن کمی پایین‌تر از میدان ولی‌عصر است؛ جایی که قدم اول اهدای کلیه به صورت رسمی باید از آنجا اغاز شود. پذیرش پزشک مشاور، بررسی وضعیت سلامت جسمی، تناسب قد و وزن و بعد از آن بررسی بیماری‌های واگیردار خونی و تازه همه این‌ها به شرطی است که در محدوده سنی مشخصی قرار داشته باشید که بیشتر از 40 سال نباشد.

اگر شرایط جسمی توسط پزشک انجمن تأیید شود، تازه مرحله ثبت‌نام آغاز می‌شود. مدارک مفصلی شامل مدارک شناسایی، رضایت‌نامه‌های محضری برای اهدا‌کننده‌های خانم و بعد از آن هم آزمایش‌های تأیید شده توسط پزشک متخصص که تصدیق کند کلیه‌ها سالم است و امکان اهدای آن وجود دارد.

با این حال، کارکنان انجمن، همان ابتدای راه تأکید می‌کنند که تمام پولی که از طریق اهدای کلیه به انجمن حمایت از بیماران کلیوی و اهدا کننده پرداخت می‌شود، 9 میلیون تومان است؛ 8 میلیون را گیرنده کلیه می‌پردازد و یک میلیون دیگر، هدیه اهدا است که از محل اعتبارهای دولتی پرداخت می‌شود.

هزینه‌های انجام آزمایش‌ها هم وقتی از طریق انجمن برای اهدا اقدام کنید، به عهده گیرنده کلیه خواهد بود، منتها روند پرداخت کاملاً مشخص است. ظاهراً به خاطر تجربه‌های قبلی از درگیری‌های مالی بین اهداکننده و پذیرنده کلیه، در حال حاضر گیرنده باید سهم هشت ملیونی خودش را به عنوان امانت به حساب انجمن واریز کند و روز بعد از انجام جراحی است که پول به حساب اهدا کننده واریز می‌شود.

اما 9 میلیون تومان کجا و رقم‌های بیست و چند میلیونی کجا؟ این را آقایی که از بیمارستان هاشمی‌نژاد به انجمن فرستاده شده است می‌گوید: «اگه بیرون بیست میلیون می‌خرن، چرا باید تو انجمن ثبت‌نام کنم؟»

انجمن البته پاسخ این سوال را به روشن‌ترین شکل ممکن در آستین دارد. می‌گویند حتی اگر بتوانید با همین آگهی‌های روی دیوار خریداری پیدا کنید، باز هم باید در انجمن پرونده داشته باشید، بدون کارت اهدای عضو و نامه انجمن، در هیچ بیمارستانی برای اهدای کلیه پذیرش نخواهید شد. اگر هم بخواهید از طریق انجمن اقدام کنید، تعیین گیرنده کلیه به عهده انجمن است که باز احتمالا امکان اغلب توافق‌های بیرون از انجمن را کمرنگ می‌کند. با این حساب آن‌طور که انجمن می‌گوید، آن چیزی که عنوانش را «بازار آزاد کلیه» گذاشته‌اند، عملاً نمی‌تواند وجود داشته باشد.

مردی که از بیمارستان هاشمی‌نژاد به انجمن فرستاده شده است تا مشاوره اهدا کلیه دریافت کند، حتی بعد از شنیدن این که با 15 کیلو اضافه وزن نمی‌تواند همین حالا در صف اهدا کنندگان کلیه قرار بگیرد، می‌خواهد شانسش را در یک مرکز شناخته شده دیگر برای اهدای کلیه امتحان کند که سر از بیمارستان لبافی‌نژاد درمی‌آورد.

وقتی هنوز منتظر دیدن پزشک در بیمارستان است، می‌گوید از یک نفر 37 میلیون تومان طلب دارد و دوباره می‌گوید که به شخص دیگری 20 میلیون بدهکار است، اما برای یکی از نظافتچی‌های بیمارستان که می‌نشیند روی صندلی کنار دستش می‌گوید که نمی‌تواند یکی از دو آپارتمانی را که در مهرشهر دارد فقط برای 20 میلیون بدهی بفروشد.

با تلفن که حرف می‌زند، قسم و آیه می‌آورد که دیگر راهی برایش نمانده است و آمده است که کلیه‌اش را حراج کند و در نهایت وقتی دوباره از مطب دکتر درمی‌آید از پرستاری که پشت پیشخوان ایستاده می‌پرسد هیچ راهی وجود دارد که گواهی یا نامه‌ای برای اینکه می‌خواهد کلیه‌اش را بفروشد از بیمارستان بگیرد یا نه.

جواب بیمارستان لبافی‌نژاد البته همان «نه»یی است که هم از بیمارستان هاشمی‌نژاد شنیده است و هم از انجمن حمایت از بیماران کلیوی؛ حتی اگر مرد اصرار کند که چنین نامه‌ای شاید دلِ طلبکارش را به رحم بیاورد و بدهکارش را به صرافت پرداخت بدهی بیاندازد، ظاهراً برای کسی فرقی نمی‌کند.

مسئولان انجمن البته در مورد اینکه اگر واقعاً بنا بر ادعای آنها بدون وجود پرونده در این انجمن امکان اهدای عضو وجود ندارد، پس این همه آگهی برای فروش کلیه چه معنی می‌تواند داشته باشد؟ حاضر به مصاحبه نیستند.

آگهی‌های فروش کلیه، حتی اگر در عمل منجر به اهدای کلیه هم نشود، هر روز روی دیوارها نوشته می‌شوند و مردمی هم هستند که حتی با وجود شبهه کلاهبرداری‌ها، جلوی این دیوارها توقف می‌کنند و شماره برمی‌دارند.

همان مرجع رسمی هماهنگی برای واگذاری کلیه، یعنی انجمن حمایت از بیمارن کلیوی، هر روز شاهد آدم‌هایی است که برای همان 9 میلیون تومانی که می‌شود با فروش کلیه بدست آورد در صف این‌گونه از تَن‌فروشی می‌ایستند.

می‌شود به اولین کسی که سر راه آدم سبز می‌شود، فحش داد، می‌شود سر اولین کسی که از راه می‌رسد فریاد زد؛ حتی می‌شود آن‌طور که بیمارستان‌ها عمل می‌کنند، هر چند وقت یک بار با اسپری سیاه و رنگ سپید آگهی‌های فروش کلیه را پوشاند، اما زنی که آگهی فروش کلیه‌اش را با ماژیک روی بریده‌های کاغذ دفتر نوشته و با چسب کاغذی به پست برق جلوی بیمارستان می‌چسباند می‌گوید:

چه کار کنم؟ وقتی ندارم، ندارم دیگر؛ حالا این هم تیری در تاریکی، شاید شد.

مایعات گرم یا سرد، کدام برای صبحانه بهتر است؟

$
0
0

سلامت نیوز: تحقیقات نشان داده است که اگر موادغذایی لازم برای آماده کردن صبحانه در اختیار باشد، بچه های مدرسه ای تمایل بیشتری به خوردن صبحانه دارند.

 تکراری و یکنواخت بودن صبحانه:

کودکی که هر روز مجبور است همان نان و چای و پنیر را در همان ظرف‌ها و شکل همیشگی میل کند (به عنوان صبحانه بخورد) ممکن است علاقه و میل خود ار از دست بدهد. در این روزها که اکثر مادران به دلیل اشتغال،‌ صبحانه را به صورت حاضری و سریع در اختیار کودک قرار می‌‌دهند، این مشکل حادتر به نظر می‌رسد.

با تغییرات کوچکی می‌توان کودک را به یک صبحانه‌خور حرفه‌ای تبدیل کرد، کار چندان دشواری نیست،‌ بچه‌ها خیلی راحت راضی می‌شوند، فقط کافی است شما در روزهای مختلف هفته، صبحانه‌های مختلفی را مثل تخم‌مرغ و نان،‌ شیر و پنیر و نان و یا حتی فرنی را تهیه کرده و همچنین برای صرف صبحانه به کودک فرصت دهید و تند‌تند نگویید :«زود باش، دیر شد!

ترس و اضطراب کودک

بعضی از کودکان به دلیل ترس و نگرانی از رفتن به مدرسه، صبح‌ها علاقه‌ای به خوردن صبحانه نشان نمی‌دهند. همچنین مشاجرات و دعواهای پدر و مادر می‌تواند بر اشتهای کودک برای خوردن صبحانه اثر بگذارد.

علاقه کودک به غذاهای دیگر به عنوان صبحانه

بعضی کودکان غذاهای رایج و معمول برای صبحانه مثل شیر، پنیر، کره و... را دوست ندارند و ممکن است به دلایل مختلف مانند الگوهای غذایی و مصرفی اعضای خانواده، غذاهای گرم (ساندویج حلیم،‌عدسی،‌ فرنی، شیربرنج) را برای صبحانه ترجیح بدهند،اگر کودک شما در این گروه از بچه‌ها قرار می‌گیرد، منعی ندارد که با رعایت ملاحظات سلامتی و نوع سلیقه و ذائقه کودک این غذاها را به عنوان صبحانه در اختیار کودک قرار دهید. شاید شما تصور کنید این غذاها سنگین و حجیم هستند، ولی بهتر از آن است که کودک گرسنه راهی مدرسه شده و دچار اختلالاتی مانند سرگیجه، تهوع و ضعف شود. به علاوه بسیاری از این غذاها مانند فرنی و حلیم مواد غذایی غنی و کاملی هستند و انرژی لازم را تا ظهر برای کودک فراهم می‌کنند.

یکی دیگر از دلایل بی‌اشتهایی کودکان برای خوردن صبحانه، خوردن شام در ساعات انتهایی شب است، بنابراین سعی کنید کودک شما سرشب شام بخورد و شب‌ها در ساعت معینی بخوابد تا بتواند صبح زود، به راحتی از خواب بیدار شده و میل کافی به صبحانه داشته باشد. همچنین والدین باید صبحانه را وعده غذایی مهم تلقی کنند و کودکشان را به خوردن آن تشویق کنند. مطالعات نشان می‌دهند پدر و مادرهایی که صبحانه را حذف می‌کنند، فرزندانشان نیز معمولا چنین کاری انجام داده و از الگوی رفتاری والدین خود تبعیت می‌کنند.

کودکان را به خوردن صبحانه تشویق کنید

تشویق و ترغیب بچه ها به خوردن صبحانه بسیار خوب است. داشتن خواب کافی و باکیفیت در شب و به دنبال آن یک صبحانه خوب و مقوی، به بچه ها کمک می کند فعال باشند و بتوانند در مدرسه روی درسهای خود خوب تمرکز کنند. صبحانه همچنین کمک می کند که بچه ها در طول روز کمتر احساس گرسنگی کنند. شما می توانید الگوی خوبی برای فرزندان خود باشید. اگر شما صبحانه بخورید بچه ها هم از شما یاد میگیرند. یک کاسه سیریال صبحانه به همراه میوه های تازه و شیر می تواند نقطه شروع خوبی برای همه اعضای خانواده باشد.

موادغذایی مخصوص صبحانه

تحقیقات نشان داده است که اگر موادغذایی لازم برای آماده کردن صبحانه در اختیار باشد، بچه های مدرسه ای تمایل بیشتری به خوردن صبحانه دارند. برخی از این موادغذایی عبارتند از:

سیریال های گندم مخصوص صبحانه

فرنی

نان گندم کامل

شیرینی و کلوچه های کم چربی

چیزی که با نان خورده شود مثل تخم مرغ، پنیر، مربا، و...

ماست

آبمیوه تازه

شیر کم چرب

عسل

ای

شیر و لبنیات

نان

آیا با صبحانه حتما باید چای بخوریم؟

مایعات گرم یا مایعات سرد کدام برای صبحانه بهتر است . اول این نکته را بگوییم که بهتر است صبح حتما همراه غذا مایع مصرف گردد اما در رابطه با نوع مایع ، می توان چای خورد و هم می توان آب مصرف کرد البته مصرف چای یا مایعات گرم مورد پسند اکثر افراد است . مصرف مایع سرد مانند مایعات داخل یخچال مانند شیر سرد به هیچ عنوان توصیه نمی شود .

نکته آخر

کودکانی که از خوردن صبحانه غفلت می کنند معمولاً با کمبود برخی ویتامین ها و موادمعدنی، مثل آهن، کلسیم، روی، و ویتامین B۲ مواجهند.



سالمندان آینده ناامیدتر از سالمندان کنونی خواهند بود

$
0
0

سلامت نیوز: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی معتقد است: سالمندان آینده متوقع تر، عاصی تر و ناامیدتر از سالمندانی هستند که هم اکنون به سن سالخوردگی رسیده اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، علی ربیعی در نشست ملی شورای سالمندان که در محل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با حضور مدیران و کارشناسان حوزه رفاه اجتماعی تشکیل شد، بر ضرورت انسجام سیاست های رفاه اجتماعی دولت تدبیر و امید تاکید کرد.

وی بروز پدیده های سالمندی را یکی از مسائل مهم کشور ذکر و تصریح کرد: فعال شدن شورای ملی سالمندان در راستای سیاست های رفاهی دولت است و نتایج برنامه ها و مطالعات این شورا به شورای عالی رفاه، منعکس خواهد شد.

وی با بیان آنکه رسیدگی به مشکلات کودکان، سالمندان و کاهش فقر و نابرابری و درمان از مولفه های اصلی سیاست های رفاهی است، گفت: مطالعات نشان می دهد که ما با پدیده سالمندی مواجه هستیم.

ربیعی با اشاره به اینکه هم اکنون 6 میلیون سالمند در کشور وجود دارد، گفت: برای مقابله با سالمندی باید مطالعات گسترده ای را آغاز کنیم، هرچند در این حوزه ها با پدیده های جدیدی نظیر افزایش زندگی مجردی مواجه هستیم.

وی زنانه شدن سالمندی در کشور را یکی از مسائل مهم عنوان کرد و افزود: در آینده جامعه با پدیده زنان سالمند روبرو است.

ربیعی ادامه داد: درصد زنان بیسواد سالمند نیز بسیار بیشتر از مردان بیسواد سالمند است و پدیده زنان سالمند در استان های محروم بیشتر است.

وی با اشاره به تغییر سبک زندگی در کشور، گفت: باید برای حل مسائل سالمندی آمادگی نهادی، ساختاری و فرهنگی داشته باشیم.

وی یکی از ویژگی های مهم دولت تدبیر و امید را پیش بینی پدیده های آینده در کشور عنوان کرد و گفت: دبیرخانه شورای ملی سالمندی به طور جدی فعال خواهد شد و طرحهای مطالعاتی لازم را برای تدوین سند راهبردی سالمندی به انجام خواهد رساند.

در نخستین نشست مربوط به سالمندان در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، کارشناسان دیدگاههای خود را در خصوص مسائل سالمندی مطرح کردند.

مخازن سدها به آب مرده ای تبدیل شده است

$
0
0

سلامت نیوز: سخنگوی مجمع نمایندگان استان تهران، ضمن هشدار نسبت به کمبود آب در تهران،‌ گفت: باید این واقعیت را پذیرفت که اگر مردم و به ویژه شهروندان تهرانی کمبود آب را جدی نگیرند تهران با مشکلات حادی در زمینه کمبود آب مواجه خواهد شد؛ متاسفانه مخازن سدها تقریبا به آب مرده ای تبدیل شده و نیازمند همکاری مردم درمدیریت مصرف آب است.

حسین طلا در گفت وگو با خانه ملت، در تشریح دستور کار امروز مجمع نمایندگان استان تهران،‌ افزود:‌جلسه امروز در راستای بحث بحران آب شهر تهران و با حضور جانباز معاون وزیر نیرو و ترکی معاون برنامه‌ریزی استانداری تهران برگزار شد.

 

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه موضوعاتی همچون اصلاح الگوی مصرف از جمله موضوعات مطرح شده در جلسه امروز به شمار رفت، گفت: کشورمان در یک اقلیم خشک قرار دارد اما مصرف آب در مقایسه با دیگر کشورها بسیار بیشتر است.

 

این نماینده مردم در مجلس نهم، با انتقاد از مصارف عدیده‌ای که از آب شرب صورت می‌گیرد ، یادآور شد: آب‌دادن باغچه‌ها یا استحمام از مواردی است که در مصارف آب شرب بسیار دیده می‌شود و باید مدنظر قرار گیرد از سویی دیگر بخشی از مصارف منابع آب در بخش کشاورزی است که هر استان مصارف خاص خود رادارد به عنوان مثال 7 میلیارد مصرف آب کشاروزی که مورد استفاده قرار می‌گیرد از آب شرب کل کشور بوده و لذا باید در حوزه بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری در حوزه مصرف آب داشته باشیم.

 

طلا تصریح کرد: در مجموعه شهر تهران از 5 سد لار، طالقان، لتیان، امیرکبیر و سد ماملو که امیدواریم از 15 مهرماه حدود 2 هزار لیتر در ثانیه آب وارد مدار تهران شود.

 

وی با بیان اینکه سال گذشته فعالیت‌های زیادی از سوی مجموعه آب منطقه‌ای و آب‌فای تهران صورت گرفت، تاکید کرد: اگر امروز علی‌رغم کاهش شدید آب تهران سهمیه‌بندی آب انجام نشده به دلیل همان مدیریت و برنامه‌ریزی در سال گذشته است.

 

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس نهم،‌ ادامه داد: تقریبا می‌توان گفت در مجموعه تهران متوسط از یک میلیارد و 50 میلیون مترمکعب آبی که مصرف است حدود 750 میلیون آن از طریق سدها بود و 300 میلیون آن از طریق منابع زیرزمینی صورت گرفته است.

 

این نماینده مردم در مجلس نهم، به مجموعه اقداماتی که در حوزه مدیریت آب استان تهران صورت گرفته است اشاره کرد و گفت: تکمیل طرح آب‌رسانی قمربنی هاشم، خط انتقال آب از سد ماملو، موضوع تکمیل تصفیه خانه هفتم آب  تهران و 100 حلقه چاهی که در تهران زده شده از اقداماتی بود که صورت گرفت.

 

وی یادآور شد: باید این واقعیت را پذیرفت که اگر مردم و به ویژه شهروندان تهرانی کمبود آب را جدی نگیرند تهران با مشکلات حادی در زمینه کمبود آب تهران مواجه خواهد شد؛ متاسفانه مخازن سدها تقریبا به آب مرده ای تبدیل شده و نیازمند همکاری مردم درمدیریت مصرف آب است.

 

سخنگوی مجمع نمایندگان استان تهران، گفت: توجه به بحث اعتبارات نیز از جمله مسایلی است که لازم است رئیس جمهور عنایت ویژه‌ای به این مهم داشته باشد.

ادغام درمان، تامین کننده عدالت اجتماعی و پیشرفت‏ نیست‏

$
0
0

سلامت نیوز: گویا قرار نیست که جامعه ما روی آرامش بخود ببیند وهرروز ازهرگوشه ای سازی ناکوک نواخته می شود که جز تشویش اذهان عمومی وبی اعتمادی به تصمیم گیران وسیاست گذاران وازهمه مهمتر ایجاد جو بی اعتمادی عمومی هیچ پیامد دیگری ندارد.یک روز از روغن پالم روز دیگر از خمیر مرغ ؛ یک روز از کسر حقوق بازنشستگان وحالاهم موضوع نخ نما شده ادغام درمان سازمان های بیمه گر!

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، معلوم نیست چه دست هایی درکار است تا هرروز با ایجاد این قبیل جوسازی ها فضای عمومی جامعه را متشتت نشان دهند واینگونه تصمیمات غیر کارشناسی را به جامعه حقنه نکنند.اینروزها باردیگر موضوع ادغام درمان سازمان های بیمه گر مطرح شده است ودراین میان موضوع ادغام درمان سازمان تامین اجتماعی با بیش از 60سال سابقه وتجربه دریک سازمان جدید التاسیس وبی هویت که معلوم نیست اهداف ووظایفش چیست وچه خواهد بود؟

کارگران وبازنشستگان مالکین واقعی سازمان تأمین اجتماعی هستند . این اقشار را مانند توپ فوتبال یک روزدر وزارت بهداری(قبل از انقلاب) و یک روز در وزارت بهداری و بهزیستی یک روز در وزارت کار و یک روز در وزارت رفاه و تأمین اجتماعی یک روز در وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی ادغام و به همدیگر پاس می دهند!انها ازاین بازی "من ؛تو ؛من " سیستم دولتی خسته شده اند و حالا که مدتی‏است‏ به‏‏‏جایگاه اصلی خود بازگشته، مجدداً ساز ناکوک ادغام نواخته شده ومی خواهند بازی دیگری را از نو شروع کنند . خواست حداقلی این صاحبان واقعی سازمان تامین اجتماعی این است که با امانت های آنان که دسترنج سال ها عرق جبین شان است اینگونه بازی نشود وآن را بین دوایر دولتی پاسکاری نکنند و بخاطر خدا هم که شده چشم از اموال واملاک این سازمان که طی سال ها برایشان ایجاد شده بردارند.

مجموعه رفاه و تأمین اجتماعی طی یک دهه اخیر (از سال 1383 تاکنون) راهبری سه وزارتخانه را تجربه ‏‏‏نموده ‏است‏ و تغییرات اساسنامه ای،‏ ساختاری و مدیریتی را بخود دیده‏است‏ و اکنون مدتی‏است‏ که به‏‏‏ثبات و آرامش رسیده و حوزه "خدمات اجتماعی" در کنار "تعاون" و "کار" دارای یکپارچگی و انسجام تخصصی و مدیریتی شده و هرگونه تغییر در این منظومه و سپهر خدمات اجتماعی باعث برهم خوردن یکپارچگی نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی می‏شود.‏‏ بویژه آنکه بر اساس سند چشم انداز و اصول و سیاست‏ها‏ی کلی نظام و نیز موارد تبیین شده از "الگوی اسلامی‏– ایرانی" پیشرفت در خصوص "سبک زندگی اسلامی‏– ایرانی"،‏ اولویت دولت محترم بایستی بر تدوین برنامه اجرایی مربوط به‏‏‏تحقق"نظام چند لایه تأمین اجتماعی" قرار گیرد که می‏تواند شهد شیرین رفاه مدنظر اسلام را در کام مردم بنشاند.‏‏

ادغام درمان تامین کننده عدالت اجتماعی و پیشرفت‏ نیست‏

بی شک حوزه رفاه و تامین اجتماعی یکی از مراکز ثقل تحقق عدالت اجتماعی‏است‏ که بایستی یک مرجع تخصصی منادی و پاسخگوی این بخش در دولت باشد و نبایستی این وظیفه در سلطه وسایه سایر وظائف وزارت بهداشت قرار گیرد؛تحقق این امراین باور را درافکارعمومی ثبت خواهد کرد که موضوع رفاه و تامین اجتماعی وظیفه دست چندم به‏‏‏حساب آمده و رویکرد عدالت در فرآیند نظام تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرای کشور جایگاه خاص ومتولی مشخصی ندارد واصولا امری باری بهر جهت شده است!

لذا تفکیک در حوزه رفاه اجتماعی و انتقال بخشی از آن به یک وزارتخانه دیگرنه منجر به‏‏‏تداوم هزینه‏ها‏ و مصارف دولت می شود بلکه عملا نابسامانی های تازه تری را برای دولت یازدهم به ارمغان می اورد که این اقدام با روح کلی حاکم بر اصول و سیاست های ابلاغی نظام در حوزه اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد.

نگاهی گذرا به‏‏‏قانون اساسی از منظر حوزه رفاه و تأمین اجتماعی بخوبی مبین این مطلب‏است‏ که تحقق عدالت اجتماعی بعنوان آرمان انقلاب و امام راحل(ره) که در رهنمود‏ها‏ و اصول و سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری نیز از جایگاه رفیعی برخوردار‏است‏،‏ در قالب یک نظام چند لایه تعریف شده‏است‏ بدین ترتیب که در بندهای 12 و 9 اصل سوم "رفع فقر و تبعیض" و در بندهای 1 و 2 اصل چهل و سوم "تأمین نیازهای اساسی و ایجاد فرصت شغلی" و در بندهای 2 و4 اصل بیست و یکم و اصل 29 حمایت‏ها‏ و بیمه‏ها‏ی اجتماعی مد نظر قرار گرفته‏است‏ و از نظر قانونگذار مقرر شده‏است‏ تا مردم بطور اعم و اقشار و گروههای هدف بطور اخص در قالب یک پیوستار از امور امداد اجتماعی، حمایت ها و مساعدت های اجتماعی و بیمه‏ها‏ی اجتماعی بهره مند شوند.‏‏

غیر حاکمیتی بودن درمان

در گذشته مقوله درمان و سلامت یک موضوع وظیفه ای، ماموریتی و تکلیفی محسوب می شد ولیکن در حال حاضر با توجه به‏‏‏پیشرفت های تکنولوژیکی، تفوق بخش خصوصی، عدم تقارن و توازن اطلاعات بین متولیان و مجریان (تولید و ارائه درمان) با خدمت گیرندگان (مردم، بیماران و.‏‏..) در حال حاضر، موضوع درمان و سلامت یک مقوله اقتصادی و کالائی شده‏است‏ و کشور هم اکنون با یک «صنعت-بازار» درمانی مواجه‏است‏ و پرواضح‏است‏ که اعمال رویکرد اجتماعی و پی جوئی مقوله عدالت اجتماعی در ذیل مجموعه ای که کارکرد صنعتی و اقتصادی پیدا کرده‏است‏، میسر نیست و می‏بایستی مجموعه ای بین بخشی و خارج از آن، متولی وجه اجتماعی حوزه درمان و سلامت باشد تا از بروز «تعارض نقش» و «تضاد منافع» پیشگیری شود و لازم‏است‏ تا تقسیم کار و تفکیک و تمایز نقش لازم بین تولید کننده و خریدار، ناظر و منظور و.‏‏.. صورت پذیرفته و مقوله «درمان و سلامت» از مقوله «بیمه درمان و سلامت» متمایز و منفک باشند تا بتوان از حقوق اجتماعی مصرف کننده (بیمار) در قبال تولید کننده و ارائه کننده خدمت (وزات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) صیانت و حمایت نمود.

وقتی که وزارتخانه‏ها‏ی مختلف از محل بودجه و منابع دولتی دارای بیمارستانها و مراکز درمانی اختصاصی هستند چرا نبایستی کارگران بتوانند از بیمارستانهایی که با پول خودشان و بدون بودجه و کمک دولتی ساخته اند، و حتی برای ساخت آنها عوارض تعرفه و حقوق دولتی نیز پرداخته اند برخوردار باشند؟، مضافاً به‏‏‏اینکه حسب اصول و سیاستهای کلی نظام اصل 44 قانون اساسی ابلاغی آن مقام عالی، موضوع درمان یک امر "غیر حاکمیتی" قلمداد شده و از امور "تصدیگری و اجرایی"‏است‏ که بایستی به‏‏‏مردم واگذار شود و مشخص نیست چرا عده ای در دولت و مجلس به‏‏‏دنبال این هستند ؛درمان سازمان تأمین اجتماعی را که متعلق به‏‏‏نیمی‏از مردم‏است‏، را دولتی نمایند؟

اثرات مخرب تغییرات پی در پی ساختاری و مکانیکی

اگر برای تصمیم گیری در جهت جانمائی فعالیت ها در زیرمجموعه دولت، متکی بر وضع موجود و یا با نگاه حداقل به‏‏‏مقولات عمل نمائیم و به‏‏‏غایات و آرمان های مدنظر قانون اساسی و سند چشم انداز مختصات و مشخصات تبیین شده کشور در الگوی اسلامی‏– ایرانی پیشرفت توجه نکنیم، نتیجه آن می شود که تعدادی صندوق بیمه گر اجتماعی و درمانی را از یک وزارتخانه منفک و به‏‏‏یک وزارتخانه دیگر ملحق نمائیم و این تغییر و تبدیل های ساختاری و مکانیکی نه تنها منجر به‏‏‏تغییر دیدمان نخواهد شد، بلکه عایدی برای ذینفعان اصلی یعنی مردم به‏‏‏طور اعم و گروه ها و اقشار هدف بطور اخص نخواهد داشت. به‏‏‏بیان دیگر اگر بخواهیم به‏‏‏آرمان های ترسیمی‏از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه مقارنت و ملازمت، پیشرفت، با عدالت و اگر اراده حاکمیت و دولت بر تحقق احکام مندرج در اسناد بالادستی نظام نظیر قانون اساسی، سند چشم انداز، اصول و سیاست های کلی نظام و.‏‏.. باشد مقوله رفاه اجتماعی شامل طیف وسیعی از خدمات اجتماعی و سیاست های صیانتی، جبرانی و تامینی می شود که بایستی در یک پیوستار علمی ‏و عملی مورد برنامه ریزی و اقدام قرار گیرد؛ بی شک اگر بخواهیم بر اساس رهنمودها و منویات رهبری نظام در زمینه عدالت اجتماعی و به‏‏‏ویژه سبک زندگی اسلامی حرکت کنیم و به‏‏‏حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی مردم بیاندیشیم دیگر نبایستی مقوله رفاه اجتماعی را به‏‏‏مقوله چند سازمان و صندوق بیمه گر اجتماعی و درمانی تقلیل داده و جابجائی ساختاری این مجموعه نمی تواند به‏‏‏تعالی جامعه و مردم بیانجامد و در هر حال تجمیع ساختاری یا تجمیع و تمرکز منابع دولتی نمی تواند، تغییر محسوسی را در خدمات اجتماعی نهائی قابل ارائه به‏‏‏مردم داشته باشد.

پرحادثه ترین جاده های کشور/ اتوبان تهران - قم در صدر

$
0
0

سلامت نیوز: قائم مقام سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر گفت: اتوبان تهران ـ‌ قم با 68 مورد عملیات جاده‌ای همچنان پرحادثه‌ترین جاده کشور است و بعد از آن، جاده ارومیه ـ خوی با 59 مورد و کرج ـ قزوین با 58 مورد حادثه‌سازترین جاده های کشور به شمار می‌روند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، دکتر مجتبی سیف در نشست خبری که ظهر یکشنبه برگزار شد، با اشاره به اینکه از 15 خرداد تا 5 مهر ماه 93 که طرح تابستانه اجرا شد، 12 هزار و 912 مورد عملیات و خدمات امداد و نجات به مردم ارائه شده است افزود: کل عملیاتهای هوایی سازمان امداد و نجات 665 مورد بود که در جریان برخی از عملیاتها اقلام و تجهیزات امدادی توسط آنها جابه‌جا شده و در اختیار حادثه‌دیدگان قرار داده شده است.

وی با اشاره به نجات 12 هزار و 700 نفر از مرگ حتمی گفت: به بیش از 26 هزار مصدوم و 155 هزار حادثه‌دیده امدادرسانی شده است که در این میان ۸ هزار و ۲۸۰ نفر از مصدومان به مراکز درمانی منتقل و ۲۸ هزار نفر آنها به صورت سرپایی مداوا شده‌اند.

سیف با تاکید بر اینکه تعداد کل عملیات‌های جاده‌ای کشور در سال جاری را 6 هزار و 733 مورد بوده تصریح کرد: این مقدار در مقایسه با سال قبل 2.6 درصد رشد داشته است.

به گفته وی، بیشترین عملیات‌های جاده‌ای به ترتیب در استانهای اصفهان با 834 مورد، مازندران با 605 مورد و خراسان رضوی با 384 مورد به انجام رسیده است.

سیف افزود: اتوبان تهران - قم با 68 مورد عملیات جاده‌ای همچنان پرحادثه‌ترین جاده کشور است و بعد از اتوبان تهران ـ‌ قم، جاده ارومیه ـ خوی با 59 مورد و کرج ـ قزوین با 58 مورد حادثه‌سازترین جاده کشور به شمار می‌روند.

وی همچنین از انجام 339 مورد عملیات در کوهستان‌های کشور خبر داد و گفت: کوهستانهای تهران با 64 مورد، مازندران با 41 مورد و گلستان با 30 مورد بیشترین عملیاتها را به خود اختصاص داده‌اند.
به گفته سیف، ارتفاعات دربند تهران با 34 مورد عملیات همچنان رکورددار عملیات امدادی در کشور محسوب می‌شود.

قائم مقام سازمان امداد و نجات هلال احمر تعداد کل عملیاتهای دریایی و ساحلی کشور در سال جاری را 361 مورد عنوان کرد و گفت: استان مازندران با 170 مورد عملیات بیشترین عملیات‌ها را به خود اختصاص داده است و ساحل بابلسر با 68 مورد عملیات حادثه‌سازترین ساحل کشور به شمار می‌رود.

وی با اشاره به برپایی 1463 پایگاه ثابت و موقت امداد و نجات در سراسر کشور گفت: تعداد پایگاه های امدادی نسبت به سال گذشته با 8 درصد افزایش همراه بوده است.

قائم مقام سازمان امداد و نجات افزود: امسال شاهد افزایش قابل توجه تجهیزات و خودروهای نجات بودیم که شامل افزایش 9 درصدی ست های نجات و به طور کلی افزایش 30 درصدی تمامی تجهیزات بودیم.

سیف با اشاره به افزایش ایمنی جاده ها و خودروها در سال جاری اظهار کرد: بر همین اساس از حوادث جاده ای کاسته شده اما هنوز به استانداردها در خصوص میزان حوادث جاده ای نرسیده ایم.

به گفته قائم مقام سازمان امداد و نجات، بر اساس آمار حوادثی که امدادگران در آنها فعال بوده اند میزان حوادث نسبت به گذشته افزایش یافته اما تعداد سانحه دیدگان و فوتی های حین انتقال کاهش چشمگیری مشاهده می شود به طوری که در خصوص فوتی های حین انتقال 31 درصد کاهش داشته ایم.

ویرایش آیین نامه امداد و نجات پس از 12 سال

قائم مقام سازمان امداد و نجات در ادامه با اشاره به ویرایش آیین نامه امداد و نجات هلال احمر تصریح کرد: این آیین نامه پس از 12 سال با کمک اساتید مؤسسه علمی کاربردی هلال احمر و فعالان این عرصه پس از 12 سال در حال ویرایش است که می تواند در ارایه خدمات کیفی تر راهگشا باشد.

برگزاری کنگره اضطراب برای امدادگران

وی در ادامه با اشاره به اینکه میانگین سنی امدادگران خاطرنشان کرد: این امدادگران در طول همکاری خود با سازمان امداد و نجات با صحنه های دلخراشی مواجه می شوند که بر همین اساس کنگره اضطراب به زودی با هماهنگی مرکز تحقیقات علوم شفا و مرکز تحقیقات هلال احمر و بنیادشهید برگزار خواهد شد.

همکاری متقابل امداد و نجات و سازمان انرژی اتمی

قائم مقام سازمان امداد و نجات با اشاره به برنامه امضای تفاهم نامه بین سازمان امداد و نجات و انرژی اتمی اظهار کرد: طبق این تفاهم نامه و زمان مورد نیاز تجهیزات و نیروهای متخصص هلال احمر در زمان نیاز با سازمان انرژی اتمی و بالعکس همکاری خواهند کرد.

سیف خاطرنشان کرد: همچنین سازمان امداد و نجات تیم هایی را برای کسب مهارت های لازم در زمینه انرژی هسته ای تربیت می کند که در زمان نیاز بتوانند با مهارت و تخصص کافی ارایه خدمت کنند.

تصویب دستورالعمل مصداق شهدا و جانبازان برای امدادگران هلال احمر

وی در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر کسر خدمت امدادگران هلال احمر گفت: به دلیل اینکه جمعیت هلال احمر داوطلب محور است با ارگان هایی که وظایف حاکمیتی دارند، رایزنی می کنیم تا بتوانیم این امدادگران در مرحله سربازی نیز در کنار امداد و نجات به فعالیت بپردازند.

به گفته سیف، این موضوع در مرحله مذاکره بوده و هنوز به رسمیت نرسیده است.

وی همچنین از برنامه تصویب دستورالعمل مصداق مشاهده و جانبازان برای امدادگران خبر داد و گفت: به صورت مصرانه این موضوع را دنبال می کنیم تا امدادگران در هنگام بروز آسیب از تسهیلات جانبازان استفاده کنند.

سیف در خصوص بیمه مسئولیت امدادگران هلال احمر نیز توضیح داد: تمام امدادگران در حال حاضر بیمه دانا دارند که اگر در صحنه حادثه دچار آسیب شدند تحت پوشش بیمه قرار داشته باشند اما ممکن است سر حادثه امدادگر کاری را انجام دهد (مثل برش خودرو) که به این منظور مقدمات بیمه مسئولیت انجام شده تا در زمان چنین مواردی خسارات وارده را جبران کند.

برگزاري نخستين کنفرانس ملي کارآفريني اجتماعي در حوزه معلوليت

$
0
0

سلامت نیوز: نخستين کنفرانس ملي کارآفريني اجتماعي در حوزه معلوليت در روز چهارشنبه سي ام مهرماه برگزار خواهد شد.

به گزارش سلامت نیوز، نخستين کنفرانس ملي کارآفريني اجتماعي در حوزه معلوليت با هدف ترويج کارآفريني اجتماعي و افزودن غناي علمي اين حوزه، معرفي توانمندي­هاي معلولان به فعالان اجتماعي و ايجاد هم افزايي ميان ايشان، توسط دانشکده کارآفريني دانشگاه تهران و مجتمع آموزشي نيکوکاري رعد در روز چهارشنبه سي ام مهرماه برگزار خواهد شد..

کارآفريني اجتماعي يافتن جديدترين و بهترين راه ممکن براي ايجاد و تقويت «ارزش اجتماعي» است كه در كنار كارآفريني سازماني و اقتصادي، در محافل علمي به آن توجه مي‌شود. اين مقوله در صورتي كه در جامعه نهادينه شود، مي‌تواند نقش مهمي در رفع مشكلات اجتماعي ايفا كند.

 “دانشکده کارآفريني دانشگاه تهران“‌به عنوان يکي از متوليان امر ترويج کارآفريني در کشور در کنار انجام فعاليت هاي آموزشي خود براي تقويت پژوهش هاي صورت گرفته در اين حوزه به برگزاري کنفرانس ها و سمينارهاي متعددي مي پردازد. ترويج علمي و عملي اين حوزه از اهميت بسياري برخوردار است و در زمره وظايف اصلي اين دانشکده قرار مي گيرد.

 از سوي ديگر” مجتمع آموزشي نيکوکاري رعد” به عنوان يک سازمان کارآفرين اجتماعي با سابقه موفق 30 ساله همواره مشتاق به اشتراک گذاري تجربيات خود بوده است. چنانچه تاکنون با ارائه نمونه عملي خود توانسته زمينه تاسيس 19 شعبه مستقل رعد را در سراسر کشور فراهم سازد.

بنابراين دانشکده کارآفريني دانشگاه تهران و مجتمع آموزشي نيکوکاري رعد تصميم به برگزاري مشترک نخستين کنفرانس ملي کارآفريني اجتماعي در حوزه معلوليت گرفته و به دعوت از جامعه علمي کشور براي توليد علم در اين حوزه از يک سو و فعالان اجتماعي و يا کارآفرينان مشتاق به حوزه اجتماعي براي ترويج عملي و به اشتراک گذاري تجربيات موفق از سوي ديگر مبادرت کرده اند. اين کنفرانس در تاريخ 30 مهرماه 93 در مجتمع آموزشي نيکوکاري رعد برگزار مي شود.

با توجه به گردهمايي صاحبان صنايع در کنفرانس کارآفريني اجتماعي، ايجاد شبکه ارتباطي ميان فعالان حوزه، آشنايي با محصولات و  فعاليت­ها که موجب هم افزايي ميان خانواده بزرگ صنعت خواهد شد، در اين راستا نمايشگاه توسعه کسب و کار براي معرفي دستاوردهاي کارآفريني در حاشيه کنفرانس برگزار مي­شود. همچنين براي انتقال تجربيات کارآفرينان اجتماعي موفق از ايشان دعوت به عمل آمده تا در قالب نمايشگاه کارآفريني اجتماعي به نمايش و انتقال تجربيات خود بپردازند.

اميد است اين کنفرانس شروعي براي فعاليت جدي و موفق کارآفرينان اجتماعي در کشور باشد.

 سخنرانان علمي : دکتر احمد روستا، خانم فيروزه صابر، دکتر زهرا آراستي، دکتر حسين خنيفر، عليرضا اميدوار

سخنرانان تجربي: دکتر مريم رسوليان، مهندس برجيان، خانم منصوره پناهي، دکتر رمضان جهانداري، آقاي محمد موسوي

ميزگرد علمي : خانم دکتر آليا، آقاي دکتر صابري، اقاي دکتر هاشمي، آقاي دکتر کمالي، آقاي دکتر جهانداري، آقاي دکتر عبادتي، آقاي موسوي
مراسم اختتاميه : تجليل از کارآفرينان اجتماعي با حضور وزير محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعي

Viewing all 93435 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>