سلامت نیوز : در روزهای اخیر بحران آبی بار دیگر و به طریق دیگری خود
را نمایان ساخت؛ درگیری کشاورزان اصفهانی با مدیریت آب منطقه ای، شکستن
لولههای خطوط انتقال آب، درگیری، خشونت و عواقب سیاسی و اجتماعی آن. البته
وقوع چنین اتفاقاتی از پیش احساس شده بود چرا که نگرانی در مورد بحران آبی
در میان مردم استان اصفهان مدتهاست وجود دارد و این نگرانیها در گفت و
گوهای روزمره شان با یکدیگر مشهود است. آذر ماه سال جاری نیز نمایندگان
استان اصفهان در مجلس شورای اسلامیدر جلسهای با معاون اول رئیسجمهور،
درخواست طرحی برای مدیریت جامع حوضه آبخیز زایندهرود را داشتند که البته
نتایج جلسات در اغلب موارد مثبت ارزیابی میشود! پس از پایان جلسه مذکور،
«اسفنانی»، نایب رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان ابراز امیدواری کرد:
قولهای داده شده در این جلسه، عملی و موجب«آرامش خیال مردم استان» اصفهان شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ در کشوری که روی کمربند تنش آبی کره
زمین قرار گرفته چنین موضوعاتی از مدتها قبل قابل پیشبینی بود با این حال
رویکرد مدیریتی به این موضوع و به عوامل وابسته (مانند توسعه) به دلایل
گوناگونی همچنان در رسیدن به یک الگوی موثر در خروج از بحران ناتوان است.
معاون سیاسی- امنیتی استانداری اصفهان میگوید: امروز تامین آب حوزه تولید
فولاد، نیروگاهها و پالایشگاه اصفهان به مشکلی بزرگ برای استان تبدیل شده
است و وظیفه مسئولان پیدا کردن راهکاری برای تامین منابع انرژی آب مراکز
صنعتی است چرا که امروز راه بازگشت به عقب نداریم. مدیر کل مدیریت بحران
استان اصفهان هم، دغدغه مسئولان استان اصفهان را تامین آب باغات، صنایع و
آب شرب پنج میلیون نفر اعلام میکند وشرایط فعلی را وضعیت هشدارمیداند.
خوشبختانه متولیان امر اصطلاح «مدیریت یکپارچه آب» حداقل یکبار به گوششان
خورده، با این حال در رسیدن به چنین مدیریتی با چالشهای گوناگون و حل
ناشدهای رو به روییم. نبود تعادل بین منابع و مصارف آب بزرگترین چالش پیش
رو است و مجموعه عوامل اجتماعی، سیاسی و حقوقی در تداوم این روند مخرب موثر
است.
رقابتهای اقتصادی و منفعت طلبی کوتاه مدت در حوزههای کوچک بدون
توجه به کلیت حوضه آبخیز، رقابت سیاسی استانها و میل به ارتقای بیلانهای
کاری غیر استاندارد و جلب نظر کوتاه مدت عامه در انتخابات، میل به توسعه
صنعتی در هر منطقه بدون درنظر گرفتن تمامیجنبههای واقعی آن، ازدیاد جمعیت
شهرنشین، تغییر الگوی مصرف و توسعه غیرعلمیزمینهای کشاورزی و چندین عامل
دیگر، زاینده رود – و منابع آبی دیگر ایران را- دچار گره کرده که تبعات
خشونت بار آن به مرور خود را هویدا مینماید.از سال 2010 کارگروهی با نام
«مدیریت یکپارچه آب زاینده رود» با مشارکت دولت ایران و وزارت علوم و
تحقیقات آلمان تشکیل شده و قرار بوده در فاز اول این پروژه تا سال 2013،
کنسرسیومیمتشکل از دانشمندها، متخصصین و شرکتهای مختلف، طرحی برای
مدیریت یکپارچه رودخانه زاینده تکمیل نمایند. این پروژه در هر مرحلهای که
است – و نگارنده از آن بیاطلاع است- هنوز نتایج ملموسی از آن به دست
نیامده است.
چیزی که ملموس است مخالفت مردم بومیبا طرحهای انتقال آب (طرحهایی که به وضوح در مواردی اجتناب ناپذیر است) و تخلف روزافزون از قانون میباشد. رقابت بر سر آب زاینده رود به فاز جدیدی وارد شده که به هیچ وجه رضایت بخش نیست و به نتایج مطلوبی نیز نخواهد انجامید.تجربه مردم جهان نشان داده است که امنیتی کردن فضا در طولانیمدت و در شرایط بسیار بحرانی امکان پذیر نیست. به عقیده نگارنده، سیاستگذاران و مجریان قوانین و مقررات و بطور کلی، حاکمیت ایران لازم است که در یک اقدام تاریخی، روراست و بیرودربایستی اقدامات زیر را طی پروسههای تخصصی انجام دهد:
اعتماد سازی عمومیو گفتوگوی بدون تعارف با مردم؛ گزارش واقعیت بحران آبی ایران به مردم و خطراتی که در آیندهای نه چندان دور بر کشور مترتب خواهد شد.
درخواست از مردم برای تغییر بنیادین الگوی مصرف و در پی آن، جلوگیری از تبعیض در این مورد مهم.
ارائه راهکارهای حقوقی و وضع قوانین و مقررات انقباضی برای کنترل و مدیریت آب در حوزه صنایع و کشاورزی و از سوی دیگر، حمایت از کشاورز و سرمایه گذار به نحوی که از سقوط اقتصادی ناشی از تغییرات سیستماتیکشان جلوگیری شود.
دور ریختن بیلانهای کاری مخرب و محدود کردن حقوقی و قضایی سیاستمداران و کاندیداها در ارائه تبلیغاتی خلاف سیاستهای مدیریت جدید آب. جلوگیری از «وعدههای غیرمسئولانه» برخی نمایندگان مجلس به مردم استان تابعه در جهتی که مخرب مدیریت یکپارچه آب باشد.اگر این امور محقق گردند امید است که بتوانیم پیش از آنکه متحمل تبعات سنگین بیآبی وخشونتهای غیرقابل کنترل و تخریبِ هر آنچه که هست بشویم، به مسیر توسعه پایدار و باقی ماندن در جهانِ آینده هدایت گردیم.