سلامت نیوز : پروفسور «محمدحسین سلطانزاده» دوم تیرماه 1317 در یزد متولد شد. دبستان هدایت و دبیرستان ایرانشهر با قدمت صد سال در یزد، محل تحصیل وی بود. سال 1337 وارد دانشگاه علومپزشکی تهران شد، پزشکی عمومی را گذراند و از سال 1340 تا 1344 شاگرد استاد دکتر «قریب» بود. میگوید مهمترین درسی که از استاد «محمد قریب» گرفتم، وقتشناسی، متدین و معتقدبودن و تلاش برای نجات جان انسانها بود. دکتر «سلطانزاده» دیپلم بیماریهای عفونی اطفال را از مرکز مایوکلینیک آمریکا دریافت کرد و اکنون به عنوان استاد دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی، مشغول فعالیتهای علمی و آموزشی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ؛ سازمان بهداشت جهانی در سال 1985 توجه خود را به افزایش شیوع اسهال در نوزادان و کودکان معطوف کرد. با گسترش مرگ و میر بیماران در این گروه سنی، توزیع و تجویز محلولهای حاوی املاح مورد نیاز موسوم به «او آر اس» در کنار برگزاری کارگاههای آموزشی ویژه متخصصان، همچنین تاکید بر بهداشت و تغذیه سالم بهویژه از شیر مادر، مسیر نجات نوزادان و کودکان هموار و روشن شد.
فراموش نمیکنم که در سالهای تحصیل، به قدری موارد اسهال نوزادان و کودکان فراوان بود که مجبور بودیم سه نوزاد مبتلا به اسهال را روی یک تخت بستری کنیم و حتی گاهی اوقات این کودکان بیمار، گوشه و کنار راهروهای بیمارستان را نیز اشغال میکردند و گاهی به دلیل کمبود جا و محل بستری، بیماران را روی زمین میخواباندیم و سرمدرمانی میکردیم.
اما از سال 1990 چهره بیماری نوزادان و کودکان تغییر یافت و مشخص شد آمار مرگ و میر به دلیل ذاتالریه و پنومونی و عفونتهای دستگاهی تنفسی با سرعت زیادی، افزایش یافته است.
نباید از 10هزار مرگ در جهان در یک روز، به علت بیماری پنومونی غفلت کرد. به همین دلیل بود که 400متخصص از سراسر جهان، در آمریکا جمع شدند و با شرکت در یک کارگاه آموزشی گسترده، با فراگیری تازههای علمی جهان کمک کردند تا در سالهای بعد از آن، آمار مرگ و میر در اثر بیماری ذاتالریه نیز همچون اسهال عفونی کاهش پیدا کند.
راهاندازی و تقویت خانههای بهداشت در آن سالها، در کنار ارایه آموزشهای لازم به پزشکان و حتی افراد کمسوادی که میتوانستند در خانههای بهداشت سراسر کشور همکاری کنند، فکری بود که ناجی جان صدها و هزاران کودک ایرانی شد. در سالهای نهچندان دور، تصمیم گرفتند به افراد دارای تحصیلات بالاتر از ششم ابتدایی آموزش دهند تا بتوانند عفونتهای دستگاه تنفسی را از روی علایم ظاهری کودک (از جمله از میزان تنفس و بالا و پایینرفتن قفسه سینه و برخی علایم دیگر) تشخیص دهند، به ماهیت بیماری پی ببرند و داروهای آنتیبیوتیک مانند آموکسیسیلین و کوتریموکسازول (را که مجاز بودند) تجویز کنند. مجموعه این فعالیتها موجب شد کشور به موفقیت ارزشمندی در کنترل و مهار عفونتهای تنفسی و حتی اسهالهای عفونی دست یابد.
اینگونه فعالیتها (همراه با واکسیناسیون که به یک طرح ملی و بسیج همگانی مبدل شده بود و همچنین برگزاری کارگاههای تغذیه با شیر مادر که پیش از آن برگزار شده بود)، فرصتی ایجاد کرد تا ایران به جمع پیشگامان بهداشت و درمان بپیوندد. با این اقدامات بود که بخش اطفال برخی از بیمارستانها به دلیل کاهش بیمار در پی تلاشهای ملی و سراسری، به حالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمد.
دکتر «علیرضا مرندی» وزیر بهداشت وقت، در سال 1375 اعلام کرد که بسیاری از بیماریهای نگرانکننده کودکان در کشور تحت کنترل درآمده است، اما مهمترین نگرانی، مرگومیر نوزادان نارس و مادران بود که سیاستگذاران بهداشت و درمان کشور را به تفکر برای پیگیری آن واداشت و این شد که با برگزاری سمینارهای مختلف، هماکنون توانستهایم به آمار قابلتوجهی درباره کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران و رسیدن به استانداردهای جهانی، دست یابیم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ؛ سازمان بهداشت جهانی در سال 1985 توجه خود را به افزایش شیوع اسهال در نوزادان و کودکان معطوف کرد. با گسترش مرگ و میر بیماران در این گروه سنی، توزیع و تجویز محلولهای حاوی املاح مورد نیاز موسوم به «او آر اس» در کنار برگزاری کارگاههای آموزشی ویژه متخصصان، همچنین تاکید بر بهداشت و تغذیه سالم بهویژه از شیر مادر، مسیر نجات نوزادان و کودکان هموار و روشن شد.
فراموش نمیکنم که در سالهای تحصیل، به قدری موارد اسهال نوزادان و کودکان فراوان بود که مجبور بودیم سه نوزاد مبتلا به اسهال را روی یک تخت بستری کنیم و حتی گاهی اوقات این کودکان بیمار، گوشه و کنار راهروهای بیمارستان را نیز اشغال میکردند و گاهی به دلیل کمبود جا و محل بستری، بیماران را روی زمین میخواباندیم و سرمدرمانی میکردیم.
اما از سال 1990 چهره بیماری نوزادان و کودکان تغییر یافت و مشخص شد آمار مرگ و میر به دلیل ذاتالریه و پنومونی و عفونتهای دستگاهی تنفسی با سرعت زیادی، افزایش یافته است.
نباید از 10هزار مرگ در جهان در یک روز، به علت بیماری پنومونی غفلت کرد. به همین دلیل بود که 400متخصص از سراسر جهان، در آمریکا جمع شدند و با شرکت در یک کارگاه آموزشی گسترده، با فراگیری تازههای علمی جهان کمک کردند تا در سالهای بعد از آن، آمار مرگ و میر در اثر بیماری ذاتالریه نیز همچون اسهال عفونی کاهش پیدا کند.
راهاندازی و تقویت خانههای بهداشت در آن سالها، در کنار ارایه آموزشهای لازم به پزشکان و حتی افراد کمسوادی که میتوانستند در خانههای بهداشت سراسر کشور همکاری کنند، فکری بود که ناجی جان صدها و هزاران کودک ایرانی شد. در سالهای نهچندان دور، تصمیم گرفتند به افراد دارای تحصیلات بالاتر از ششم ابتدایی آموزش دهند تا بتوانند عفونتهای دستگاه تنفسی را از روی علایم ظاهری کودک (از جمله از میزان تنفس و بالا و پایینرفتن قفسه سینه و برخی علایم دیگر) تشخیص دهند، به ماهیت بیماری پی ببرند و داروهای آنتیبیوتیک مانند آموکسیسیلین و کوتریموکسازول (را که مجاز بودند) تجویز کنند. مجموعه این فعالیتها موجب شد کشور به موفقیت ارزشمندی در کنترل و مهار عفونتهای تنفسی و حتی اسهالهای عفونی دست یابد.
اینگونه فعالیتها (همراه با واکسیناسیون که به یک طرح ملی و بسیج همگانی مبدل شده بود و همچنین برگزاری کارگاههای تغذیه با شیر مادر که پیش از آن برگزار شده بود)، فرصتی ایجاد کرد تا ایران به جمع پیشگامان بهداشت و درمان بپیوندد. با این اقدامات بود که بخش اطفال برخی از بیمارستانها به دلیل کاهش بیمار در پی تلاشهای ملی و سراسری، به حالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمد.
دکتر «علیرضا مرندی» وزیر بهداشت وقت، در سال 1375 اعلام کرد که بسیاری از بیماریهای نگرانکننده کودکان در کشور تحت کنترل درآمده است، اما مهمترین نگرانی، مرگومیر نوزادان نارس و مادران بود که سیاستگذاران بهداشت و درمان کشور را به تفکر برای پیگیری آن واداشت و این شد که با برگزاری سمینارهای مختلف، هماکنون توانستهایم به آمار قابلتوجهی درباره کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران و رسیدن به استانداردهای جهانی، دست یابیم.