سلامت نیوز : در پنج دهه اخیر مبانی اشتغال معلولین ثابت مانده اند و افراد معلول با تکیه بر تواناییهای خود در رقابت کاری با افراد غیر معلول قرار داشته اند. اما مکانیسمی که این مبانی را به اجرا در میآورد در دنیا از سال 1944 تغییر زیادی کرده است. افراد معلول در یافتن کار مناسب با چالشهای متعددی رو برو هستند و نداشتن اطلاعات کافی در مورد این چالشها و موانع منجر به هدایت و اجرای سیاستهای کاری نادرست و افزایش بیکاری معلولین میشود. میزان بیکاری افراد معلول بیشتر از سایر افراد است اگر چه تخمین مقدار آن به دلیل تفاوت در مقیاس و تعاریف مختلف متفاوت است اما عموما میزان بیکاری معلولان نسبت به افراد غیر معلول است تا سه برابر تخمین زده میشود (برسکوت-کلارک 1990؛ برتود و دیگران 1993). همچنین شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد افراد معلول خود اشتغالی را نسبت به کار برای کارفرماها و سایر ارگانها ترجیح میدهند که در ادامه توضیح داده خواهد شد. آما انچه که لازم به آن اشاره شود این موضوع است که افراد معلول به واسطه اشتغال ناقص و دریافت مشاغل با رده و درآمد پایین همواره با انواع محرومیتها مواجه میشوند (بارنس 1991). تحقیقات نشان میدهد مردانی که معلولیت دارند گاها یک چهارم مردان غیر معلول در شرایط کاری برابر حقوق میگیرند که ارتباط مستقیم با شدت معلولیت آنها نیز دارد (برتود و دیگران). ابعاد دیگر اشتغال ناقص افراد دارای معلولیت نبود مزایای کار، استفاده نکردن از مهارتهای افراد معلول و آموزش در هنگام کار است. در پاسخ به مشکلات و چالشهای پیشروی معلولین سیاستها و برنامههای متعددی برای حمایت از اشتغال معلولین تصویب شده و بر اساس شرایط اجتماعی-فرهنگی معلولین به خود اشتغالی یا اشتغال ناقض، کار پاره وقت و ...روی میآورند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ مطالعات اخیر در انگلستان نشان داده است که معلولین نسبت به افراد غیر معلول به دلیل انگیزیهای غیر مادی خود اشتغالی را انتخاب میکنند (النا گوسکوا 2012). افراد معلول به این دلیل که میخواهند انعطاف لازم در محل و ساعات کار، استقلال کاری و شرایط کاری داشته باشند خود اشتغالی را به عنوان اولین گزینه در نظر میگیرند (لامبراد 2001). رضایت شغلی و رضایت از شرایط کار در این نوع فعالیت در میان افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است که همان کار و فعالیت را انجام میدهند. از دیگر دلایل افزایش میل به خوداشتغالی ممکن است تبعیض کارفرماها باشد که به عنوان مهمترین عامل همواره مطرح است که در نهایت باعث میشود فرد معلول به خود اشتغالی روی بیاورد (جونز و لتریلی 2011). اما خود اشتغالی معلولین مشکلات خاص خود را دارد که داشتن درآمد کمتر از جمله این مشکلات است، چرا که افراد معلولی که با خود اشتعالی امرار معاش میکنند به دلیل معلولیت و وجود موانع متعدد میتوانند درآمد کمتری نسبت به سایر افرادی که در همان کار و فعالیت بدون داشتن معلولیت فعال هستند داشته باشند اما در نهایت رضایت کاری در خود اشتغالی عامل مهمیاست که افراد معلول را به سمت راه اندازی کسب و کار متعلق به خودشان سوق میدهد و از مسائلی که در باره خود اشتغالی معلولین مطرح است نیاز به حمایت کامل از سوی دولت و مراکز متولی امور معلولین است. افرادی که در فضاهای کسب و کار حضور دارند تواناییها و شرایط مختلفی دارند. از هر سه نفر یک نفر دارای نوعی معلولیت است که در ظاهر دیده نمیشود اما در بررسیهای صورت گرفته مشخص شده است که افراد دارای معلولیت در فضاهای کسب و کار نیروهای خلاق تر و موثر تری هستند.
(EEO Trust survey 2005) و در کشورهای توسعه یافته عموما هزینه مناسب سازی برای حضور افراد دارای معلولیت کمتر از 500 دلار است که کمتر لازم است در محیطهای کاری هزینه شود. شرکت Dupont Corporation اولین شرکتی بوده است که عملکرد کارمندان معلولش را در طی 30 سال بررسی کرده و بطور رسمی اعلام کرده است که کارمندان دارای معلولیت در مقایسه با سایر کارمندان از نظر حضور در محل کار، ایمنی و عملکرد کلی کار بهتر بودهاند. گزارشهای متعدد دیگری در سراسر دنیا نتایج مشابه را نشان دادهاند اما شرکتهایی که نتوانستهاند از تلفیق در نیروهای خود استفاده کنند گاها به دلیل تصویرهای نادرست، نداشتن اطلاعات کافی و... بوده است. باتوجه به عدم مناسب سازی بسیاری از محیطهای کاری و عدم توجه به قانون سه درصد استخدام معلولین در دستگاههای دولتی که گاها رسما توسط برخی وزارت خانهها زیر پا گذاشته میشود و نداشتن برنامه ای منسجم برای خود اشتغالی معلولین متناسب با مهارتها و شرایط جدید اقتصادی و افزایش قیمتها، افراد دارای معلولیت با چالشهای جدید برای داشتن زندگی مستقل روبرو هستند که در صورت نداشتن اشتغالی پایدار نمیتوان انتظار داشت مسائل فرهنگی جامعه در برخورد با معلولین اصلاح شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ مطالعات اخیر در انگلستان نشان داده است که معلولین نسبت به افراد غیر معلول به دلیل انگیزیهای غیر مادی خود اشتغالی را انتخاب میکنند (النا گوسکوا 2012). افراد معلول به این دلیل که میخواهند انعطاف لازم در محل و ساعات کار، استقلال کاری و شرایط کاری داشته باشند خود اشتغالی را به عنوان اولین گزینه در نظر میگیرند (لامبراد 2001). رضایت شغلی و رضایت از شرایط کار در این نوع فعالیت در میان افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است که همان کار و فعالیت را انجام میدهند. از دیگر دلایل افزایش میل به خوداشتغالی ممکن است تبعیض کارفرماها باشد که به عنوان مهمترین عامل همواره مطرح است که در نهایت باعث میشود فرد معلول به خود اشتغالی روی بیاورد (جونز و لتریلی 2011). اما خود اشتغالی معلولین مشکلات خاص خود را دارد که داشتن درآمد کمتر از جمله این مشکلات است، چرا که افراد معلولی که با خود اشتعالی امرار معاش میکنند به دلیل معلولیت و وجود موانع متعدد میتوانند درآمد کمتری نسبت به سایر افرادی که در همان کار و فعالیت بدون داشتن معلولیت فعال هستند داشته باشند اما در نهایت رضایت کاری در خود اشتغالی عامل مهمیاست که افراد معلول را به سمت راه اندازی کسب و کار متعلق به خودشان سوق میدهد و از مسائلی که در باره خود اشتغالی معلولین مطرح است نیاز به حمایت کامل از سوی دولت و مراکز متولی امور معلولین است. افرادی که در فضاهای کسب و کار حضور دارند تواناییها و شرایط مختلفی دارند. از هر سه نفر یک نفر دارای نوعی معلولیت است که در ظاهر دیده نمیشود اما در بررسیهای صورت گرفته مشخص شده است که افراد دارای معلولیت در فضاهای کسب و کار نیروهای خلاق تر و موثر تری هستند.
(EEO Trust survey 2005) و در کشورهای توسعه یافته عموما هزینه مناسب سازی برای حضور افراد دارای معلولیت کمتر از 500 دلار است که کمتر لازم است در محیطهای کاری هزینه شود. شرکت Dupont Corporation اولین شرکتی بوده است که عملکرد کارمندان معلولش را در طی 30 سال بررسی کرده و بطور رسمی اعلام کرده است که کارمندان دارای معلولیت در مقایسه با سایر کارمندان از نظر حضور در محل کار، ایمنی و عملکرد کلی کار بهتر بودهاند. گزارشهای متعدد دیگری در سراسر دنیا نتایج مشابه را نشان دادهاند اما شرکتهایی که نتوانستهاند از تلفیق در نیروهای خود استفاده کنند گاها به دلیل تصویرهای نادرست، نداشتن اطلاعات کافی و... بوده است. باتوجه به عدم مناسب سازی بسیاری از محیطهای کاری و عدم توجه به قانون سه درصد استخدام معلولین در دستگاههای دولتی که گاها رسما توسط برخی وزارت خانهها زیر پا گذاشته میشود و نداشتن برنامه ای منسجم برای خود اشتغالی معلولین متناسب با مهارتها و شرایط جدید اقتصادی و افزایش قیمتها، افراد دارای معلولیت با چالشهای جدید برای داشتن زندگی مستقل روبرو هستند که در صورت نداشتن اشتغالی پایدار نمیتوان انتظار داشت مسائل فرهنگی جامعه در برخورد با معلولین اصلاح شود.