سلامت نیوز : كودك آزاری پدیدهای است آگاهانه كه عوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ برخی از آن دلایل در همه جوامع مشترك است و بعضی تابع شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی و كشور می باشد. در كشور ما میتوان به دلایل زیر اشاره كرد:
ریشههای بروز كودك آزاری
الف) وجود برخی عناصر فرهنگی و باورهای مذهبی و سنتی مانند گرایش به تنبیه، اجبار، تحمیل خشونت، تبعیض جنسی و داشتن حق مالكیت به كودك.
ب) طلاق و وضعیت كودكان بعد از آن.
ج) فقدان آموزش در امر ازدواج و تربیت فرزندان.
د) ازدواجهای زودرس و ناتوانی پدر و مادر در تربیت كودكان.
هـ) ازدواج مجدد و وجود ناپدری و نامادری و فرزندان تنی و ناتنی.
و) اعتیاد والدین (پدر، مادر یا هر دو)
ر) فقر مالی و فشارهای ناشی از آن.
ز) چندهمسری پدر و وجود خواهر و برادران ناتنی و تنی متعدد.
ژ) تعداد زیاد فرزندان در یك خانواده
م) خانوادههای پرتنش
س) بیماریهای روانی والدین.
ش) بیماریهای مزمن و لاعلاج فرزندان.
ی) ناآگاهی و جهالت والدین نسبت به حقوق كودكان و مسئولیتهای خویش در قبال كودكان.
ط) بسته بودن نظام خانواده و عدم اجازه مداخله به دیگران.
ظ) عدم وجود مؤسسات حمایتی و عدم دسترسی به مركزی كه قربانیان كودكآزاری بتوانند به آنجا پناه ببرند.
ك) ناآگاهی كودكان نسبت به حقوق خود.
گ) عدم برخورد مناسب با كودكآزاری از سوی قوهقضائیه.
ل) محدود نمودن كودك آزاری ، آزار و اذیت جسمانی.
ی) عدم برخورد مناسب با كودكآزارها.
چه كسانی كودك آزار میشوند
مرتكبین كودك آزاری در 75 درصد موارد والدین كودك و 15 درصد سایر وابستگان هستند. در اكثر موارد این مسئله در كانون خانواده كه قاعدتاً بایستی محیطی امن و حمایتكننده برای كودك باشد، اتفاق میافتد.
الف) از طریق والدین:
1. مادرانی كه به طور ناخواسته حامله شده و یا حاملگیهای پیدرپی داشتهاند.
2. افرادی كه دارای اختلال روانی و یا مبتلا به افسردگی یا اختلالات شدید شخصیتی هستند.
3. والدینی كه كودك خود را تنبیه كرده و آن را نوعی آموزش انضباطی و تربیتی برای كودكان خود میدانند.
4. افرادی كه فرزندان خود را وقتی كه مرتكب خطایی میشوند یا عملی از آنها سر میزند بشدت تنبیه میكنند البته این افراد دارای علائم اختلال روانی نمیباشند و فرزندان آنان معمولاً بزرگتر از سن خود رفتار میكنند و بسیار مؤدب هستند.
5. افرادی كه كارشان را از دست دادهاند و دچار استرس یا فقر مالی هستند.
6. والدینی كه در منزل خیلی جدی و سختگیر هستند و میخواهند بر همه چیز تسلط پیدا كنند و رفتار آنها با كودكان به گونهای است كه كودكان از آنها میترسند.
7. پدر و مادر ناتنی كه نتوانند كودك خود را مانند فرزند خود دوست بدارند. (داشته باشند).
8. والدینی كه دوران كودكی خوبی نداشتهاند و خود مورد آزار و اذیت و شكنجه والدین خود قرار گرفتهاند، واكنشهای عاطفی این افراد معمولاً سطحی و افراطی است و محبتی را كه در كودكی از آن محروم بوده اند از فرزندان خود انتظار دارند چنانچه فرزند نتواند توقعات عاطفی آنها را برآورده سازد مورد خشم شدید پدر و مادر واقع میشوند.
9. والدین جوان (مادران زیر 26 سال و پدران زیر 30 سال)
10. والدینی كه به بلوغ عاطفی نرسیدهاند و نیز پدر و مادرانی كه به تنهایی سرپرستی فرزند (احتمالاً نامشروع) خود را به عهده دارند این حالت بیشتر در زنان مطلقه و آنهایی كه بدون ازدواج صاحب فرزند شدهاند دیده میشود
11. والدینی كه به سرگرمیها و تفریحات جمعی از قبیل تلویزیون، رادیو، سینما و غیره دلبستگی شدید دارند و به هیچ وجه حاضر به چشمپوشی از آنها نیستند.
ب – از طریق خانواده:
1) خانوادههای شلوغ و پرجمعیت و پرمشكل و ناسازگار – فقیر و تهیدست و دارای مسكنهای كوچكی كه از نظر بهداشتی خوب نیستند.
2) خانوادههای طردشده از اقوام و اجتماع.
3) داشتن ارتباط با همسایگانی كه دارای مشكل اخلاق و فساد هستند و نداشتن دوست خوب خانوادگی.
4)خانوادهای كه به طور نامشروع تشكیل شده و زندگی میكنند.
5) خانوادههایی كه دارای ضریب هوشی پائین هستند.
ریشههای بروز كودك آزاری
نحوه فعالیت دادگاه اطفال
ج: متأسفانه باتوجه به اینكه سن افرادی كه مرتكب كودكآزاری میشوند به طور عمده تا بالای 18 سال است به جرم آنان در محاكم عمومی رسیدگی میگردد و پروندههایی هم كه به طور خاص ارجاع شده، حسب صلاحدید مسئول سابق با قرار عدم صلاحیت محاكم عمومی و دادسرای مربوطه ارسال شده است و دادگاه اطفال در این زمینه هیچگونه فعالیتی در حال حاضر ندارد. به هر صورت برای مقابله و پیشگیری از كودكآزاری باید نهاد و ارگانهای مختلفی از قبیل وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، شهرداریها، دانشگاهها، قوه قضائیه و مؤسسات حمایتی دولتی و مردمی تعامل داشته باشند تا بتوانیم نسبت به كاهش كودكآزاری در جامعه اقدام كنیم ولی متأسفانه در حال حاضر هیچ متولی در این رابطه وجود ندارد. همچنین باید گفت هیچگونه حمایتی دیده نشده است و اگر هم در بعضی از موارد در جراید منعكس میگردد آن هم به خاطر حساسیتی است كه نسبت به موردهای فوق آمده است.
با توجه به تصویب قانون حمایت از كودكان و نوجوانان در تاریخ بهمن سال 1381 كه به استناد ماده 5 قانون فوق كودكآزاری محسوب شده است محاكم در صورت احراز كودكآزاری میتوانند برمبنای مواد 2 و 3 و 4 قانون حكم صادر نمایند البته در قوانین دیگر نیز حمایتهایی كه از كودكان و نوجوانان شده است مورد استفاده محاكم قرار میگیرد. با توجه به اینكه در برخی از مواد قانون مجازات اسلامی از جمله ماده 22 قانون مجازات اسلامی به پدر یا والدین اجازه داده شده است هرگونه تصمیمی در خصوص اطفال اتخاذ كنند چه راهكاری جهت مقابله با این موارد پیشبینی میكنند در ماده 220 قانون مجازات اسلامی در خصوص عدم قصاص پدر است و این امر هم در خصوص مادر صدق میكند در صورتی كه مادر جنین 9 ماهه خود را ساقط كند، قانونگذار برای او به جز پرداخت دیه مجازاتی قرار نداده است. به هرحال برای كاهش و پیشگیری از كودكآزاری یك راهكار درازمدت و یك راهكار قطعی باید در نظر گرفت.
راهكارهای قطعی عبارتند از:
1) برنامهریزی برای آموزش والدین در زمینه رفتار با كودكان و آشنایی آنان با خود كودك.
2) تأمین مؤسسات حمایتی دولتی و مردمی برای رسیدگی به مسئله كودكآزاری و حمایت از كودكان آزاردیده و دسترسی آنان با این مراكز در موارد لزوم.
3) نظارت دقیق براجرای مقررات مربوط به وضع هر نوع بدرفتاری با كودكان بویژه در مدارس.
4) به رسمیت شناختن سازمانهای غیردولتی و مردمی كه در زمینه حمایت از حقوق كودك فعالیت دارند و همكاری با آنها و كمك به رشد و گسترش.
راهكارهای درازمدت:
1. تقویت بنیان خانواده و توجه بیشتر به نهاد خانواده و حمایت آنها در امور لازم و كمك به خانوادهها در انجام وظایف كه نسبت به كودكان بر عهده دارند.
2. تغییراتی بنیادی در نظام آموزش و پرورش با هدف (آموختن برای زیستن) به منظور پرورش كودكانی خلاق، سالم و توانمند برای زندگی.
3. تلاش در جهت كاهش فقر و تأمین رفاه اجتماعی و اقتصادی مردم.
4. تنظیم برنامههای آموزشی جهت تغییر برخی از باورهای نادرست و نگرش منفی كه به رشد و سلامت كودكان آسیب میرساند مثل تبعیض، تنبیه و...
5. تجدیدنظر در برخی از قوانین و مقررات موجود كه به نوعی زمینه را برای كودكآزاری فراهم میسازد مانند وضعیت كودكان بعد از طلاق، ازدواج مجدد و ...
6. تأسیس مرجع واحد در برخورد با موضوع كودكآزاری.
7. برنامهریزی برای كاهش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بویژه اعتیاد
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ برخی از آن دلایل در همه جوامع مشترك است و بعضی تابع شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی و كشور می باشد. در كشور ما میتوان به دلایل زیر اشاره كرد:
ریشههای بروز كودك آزاری
الف) وجود برخی عناصر فرهنگی و باورهای مذهبی و سنتی مانند گرایش به تنبیه، اجبار، تحمیل خشونت، تبعیض جنسی و داشتن حق مالكیت به كودك.
ب) طلاق و وضعیت كودكان بعد از آن.
ج) فقدان آموزش در امر ازدواج و تربیت فرزندان.
د) ازدواجهای زودرس و ناتوانی پدر و مادر در تربیت كودكان.
هـ) ازدواج مجدد و وجود ناپدری و نامادری و فرزندان تنی و ناتنی.
و) اعتیاد والدین (پدر، مادر یا هر دو)
ر) فقر مالی و فشارهای ناشی از آن.
ز) چندهمسری پدر و وجود خواهر و برادران ناتنی و تنی متعدد.
ژ) تعداد زیاد فرزندان در یك خانواده
م) خانوادههای پرتنش
س) بیماریهای روانی والدین.
ش) بیماریهای مزمن و لاعلاج فرزندان.
ی) ناآگاهی و جهالت والدین نسبت به حقوق كودكان و مسئولیتهای خویش در قبال كودكان.
ط) بسته بودن نظام خانواده و عدم اجازه مداخله به دیگران.
ظ) عدم وجود مؤسسات حمایتی و عدم دسترسی به مركزی كه قربانیان كودكآزاری بتوانند به آنجا پناه ببرند.
ك) ناآگاهی كودكان نسبت به حقوق خود.
گ) عدم برخورد مناسب با كودكآزاری از سوی قوهقضائیه.
ل) محدود نمودن كودك آزاری ، آزار و اذیت جسمانی.
ی) عدم برخورد مناسب با كودكآزارها.
چه كسانی كودك آزار میشوند
مرتكبین كودك آزاری در 75 درصد موارد والدین كودك و 15 درصد سایر وابستگان هستند. در اكثر موارد این مسئله در كانون خانواده كه قاعدتاً بایستی محیطی امن و حمایتكننده برای كودك باشد، اتفاق میافتد.
الف) از طریق والدین:
1. مادرانی كه به طور ناخواسته حامله شده و یا حاملگیهای پیدرپی داشتهاند.
2. افرادی كه دارای اختلال روانی و یا مبتلا به افسردگی یا اختلالات شدید شخصیتی هستند.
3. والدینی كه كودك خود را تنبیه كرده و آن را نوعی آموزش انضباطی و تربیتی برای كودكان خود میدانند.
4. افرادی كه فرزندان خود را وقتی كه مرتكب خطایی میشوند یا عملی از آنها سر میزند بشدت تنبیه میكنند البته این افراد دارای علائم اختلال روانی نمیباشند و فرزندان آنان معمولاً بزرگتر از سن خود رفتار میكنند و بسیار مؤدب هستند.
5. افرادی كه كارشان را از دست دادهاند و دچار استرس یا فقر مالی هستند.
6. والدینی كه در منزل خیلی جدی و سختگیر هستند و میخواهند بر همه چیز تسلط پیدا كنند و رفتار آنها با كودكان به گونهای است كه كودكان از آنها میترسند.
7. پدر و مادر ناتنی كه نتوانند كودك خود را مانند فرزند خود دوست بدارند. (داشته باشند).
8. والدینی كه دوران كودكی خوبی نداشتهاند و خود مورد آزار و اذیت و شكنجه والدین خود قرار گرفتهاند، واكنشهای عاطفی این افراد معمولاً سطحی و افراطی است و محبتی را كه در كودكی از آن محروم بوده اند از فرزندان خود انتظار دارند چنانچه فرزند نتواند توقعات عاطفی آنها را برآورده سازد مورد خشم شدید پدر و مادر واقع میشوند.
9. والدین جوان (مادران زیر 26 سال و پدران زیر 30 سال)
10. والدینی كه به بلوغ عاطفی نرسیدهاند و نیز پدر و مادرانی كه به تنهایی سرپرستی فرزند (احتمالاً نامشروع) خود را به عهده دارند این حالت بیشتر در زنان مطلقه و آنهایی كه بدون ازدواج صاحب فرزند شدهاند دیده میشود
11. والدینی كه به سرگرمیها و تفریحات جمعی از قبیل تلویزیون، رادیو، سینما و غیره دلبستگی شدید دارند و به هیچ وجه حاضر به چشمپوشی از آنها نیستند.
ب – از طریق خانواده:
1) خانوادههای شلوغ و پرجمعیت و پرمشكل و ناسازگار – فقیر و تهیدست و دارای مسكنهای كوچكی كه از نظر بهداشتی خوب نیستند.
2) خانوادههای طردشده از اقوام و اجتماع.
3) داشتن ارتباط با همسایگانی كه دارای مشكل اخلاق و فساد هستند و نداشتن دوست خوب خانوادگی.
4)خانوادهای كه به طور نامشروع تشكیل شده و زندگی میكنند.
5) خانوادههایی كه دارای ضریب هوشی پائین هستند.
ریشههای بروز كودك آزاری
نحوه فعالیت دادگاه اطفال
ج: متأسفانه باتوجه به اینكه سن افرادی كه مرتكب كودكآزاری میشوند به طور عمده تا بالای 18 سال است به جرم آنان در محاكم عمومی رسیدگی میگردد و پروندههایی هم كه به طور خاص ارجاع شده، حسب صلاحدید مسئول سابق با قرار عدم صلاحیت محاكم عمومی و دادسرای مربوطه ارسال شده است و دادگاه اطفال در این زمینه هیچگونه فعالیتی در حال حاضر ندارد. به هر صورت برای مقابله و پیشگیری از كودكآزاری باید نهاد و ارگانهای مختلفی از قبیل وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، شهرداریها، دانشگاهها، قوه قضائیه و مؤسسات حمایتی دولتی و مردمی تعامل داشته باشند تا بتوانیم نسبت به كاهش كودكآزاری در جامعه اقدام كنیم ولی متأسفانه در حال حاضر هیچ متولی در این رابطه وجود ندارد. همچنین باید گفت هیچگونه حمایتی دیده نشده است و اگر هم در بعضی از موارد در جراید منعكس میگردد آن هم به خاطر حساسیتی است كه نسبت به موردهای فوق آمده است.
با توجه به تصویب قانون حمایت از كودكان و نوجوانان در تاریخ بهمن سال 1381 كه به استناد ماده 5 قانون فوق كودكآزاری محسوب شده است محاكم در صورت احراز كودكآزاری میتوانند برمبنای مواد 2 و 3 و 4 قانون حكم صادر نمایند البته در قوانین دیگر نیز حمایتهایی كه از كودكان و نوجوانان شده است مورد استفاده محاكم قرار میگیرد. با توجه به اینكه در برخی از مواد قانون مجازات اسلامی از جمله ماده 22 قانون مجازات اسلامی به پدر یا والدین اجازه داده شده است هرگونه تصمیمی در خصوص اطفال اتخاذ كنند چه راهكاری جهت مقابله با این موارد پیشبینی میكنند در ماده 220 قانون مجازات اسلامی در خصوص عدم قصاص پدر است و این امر هم در خصوص مادر صدق میكند در صورتی كه مادر جنین 9 ماهه خود را ساقط كند، قانونگذار برای او به جز پرداخت دیه مجازاتی قرار نداده است. به هرحال برای كاهش و پیشگیری از كودكآزاری یك راهكار درازمدت و یك راهكار قطعی باید در نظر گرفت.
راهكارهای قطعی عبارتند از:
1) برنامهریزی برای آموزش والدین در زمینه رفتار با كودكان و آشنایی آنان با خود كودك.
2) تأمین مؤسسات حمایتی دولتی و مردمی برای رسیدگی به مسئله كودكآزاری و حمایت از كودكان آزاردیده و دسترسی آنان با این مراكز در موارد لزوم.
3) نظارت دقیق براجرای مقررات مربوط به وضع هر نوع بدرفتاری با كودكان بویژه در مدارس.
4) به رسمیت شناختن سازمانهای غیردولتی و مردمی كه در زمینه حمایت از حقوق كودك فعالیت دارند و همكاری با آنها و كمك به رشد و گسترش.
راهكارهای درازمدت:
1. تقویت بنیان خانواده و توجه بیشتر به نهاد خانواده و حمایت آنها در امور لازم و كمك به خانوادهها در انجام وظایف كه نسبت به كودكان بر عهده دارند.
2. تغییراتی بنیادی در نظام آموزش و پرورش با هدف (آموختن برای زیستن) به منظور پرورش كودكانی خلاق، سالم و توانمند برای زندگی.
3. تلاش در جهت كاهش فقر و تأمین رفاه اجتماعی و اقتصادی مردم.
4. تنظیم برنامههای آموزشی جهت تغییر برخی از باورهای نادرست و نگرش منفی كه به رشد و سلامت كودكان آسیب میرساند مثل تبعیض، تنبیه و...
5. تجدیدنظر در برخی از قوانین و مقررات موجود كه به نوعی زمینه را برای كودكآزاری فراهم میسازد مانند وضعیت كودكان بعد از طلاق، ازدواج مجدد و ...
6. تأسیس مرجع واحد در برخورد با موضوع كودكآزاری.
7. برنامهریزی برای كاهش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بویژه اعتیاد