سلامت نیوز : واکنش مردم برای خرید روغن ناشی از افزایش احساس بیثباتی اقتصادی و تورم نابود کننده است
«روغن نداریم، مردم آمدند و هرچه داشتیم را خریدند و بردند»؛ سوپرمارکتهای محلی تهران در هر منطقهای که باشند، شمال و جنوب هم ندارد، این روزها بیروغن ماندهاند. میگویند بازاریابهای کارخانهها روغن نمیآورند. همهچیز از یک خبر آغاز شد: پیشخبرِ گرانشدن روغن نباتی. حالا بسیاری از مردم در خانههایشان تا سقف روغن چیدهاند، هجوم آنها برای خرید روغن بهحدی بوده است که مردم حتی روغنهایی را که چند روز به تاریخ انقضای آنها مانده بوده هم خریده و بردهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ این نخستینبار نیست که گروههایی از مردم با شنیدن خبر گرانشدن کالایی در بازار دست به احتکار میزنند، چه فروشندگان و چه خریداران؛ زمانی سوژه خرید و انبارکردن آنها شوینده «تاید»، «ماکارونی»، «رب» و «چای» و «برنج» بود و این روزها روغن نباتی. در نبود روغن نباتی البته روغن حیوانی و کره هم در نوبت بعدی خرید و انبارشدن در یخچالهاست.
از قدیم میگفتند: «سزای گرانفروش نخریدن است»؛ این مثل این روزها اما در جامعه ایران خریداری ندارد؛ هر چند در بسیاری از کشورهای جهان، مردم این مثل فارسی را نشنیده به آن عمل میکنند. یکی از قدیمیترین نمونههای این اقدام، تحریم خرید شکر تولیدشده توسط بردگان در انگلستان بود؛ در 1971میلادی پس از اینکه پارلمان انگلستان با لغو بردهداری در این کشور مخالفت کرد، هزاران نسخه چاپی منتشر شد که مردم را به نخریدن این شکرها تشویق میکرد. در آن سال، فروش شکر بین یکسوم تا نصف کاهش یافت. درمقابل، فروش شکر هند که مهر بردهداری بر آن نخورده بود، در دو سال 10برابر افزایش یافت. در آوریل 1997میلادی، در پی افزایش شدید قیمت بنزین در آمریکا، مردم با شعار «بنزین نخرید» یکروزه بنزین بنزین نخریدند و به این شکل اعتراضات خود را به افزایش قیمت بنزین در سطح ملی نشان دادند و پس از این بود که قیمت بنزین یکشبه به میزان هر گالن 30سنت کاهش یافت. در ایران اما کنش اجتماعی شهروندان نسبت به رویدادهای مشابه متفاوت است؛ هرچند بسیاری معتقد بودند در جریان گرانشدن آجیل، تحریم گروههای مختلفی از مردم و حذف آجیل از سفره تنقلات شب عید بهنوعی یک کنش اجتماعی فعال تحلیل کردند، اما واکنش مشابه آنها به گرانی روغن نباتی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
روغن پسته نیست
عباس عبدی، پژوهشگر، رویکرد مردم برای خرید روغن نباتی را با واکنشی که درباره گرانی آجیل شب عید یا خرید برنج در سال گذشته نشان دادند، متفاوت میداند و معتقد است این سه را نمیتوان یکسان دانست. بهگفته عبدی، جنس کالایی مانند روغن با جنس پسته فرق میکند. روغن کالایی کمکشش و اساسی است؛ در حالی که پسته کالای پرکشش است. مردم میتوانند پسته نخرند، اما نمیتوانند روغن مصرف نکنند. نکته دیگر اینکه پسته اولگران شد و بعد مردم پسته نخریدند، درحالیکه دولت اعلام کرد قرار است، روغنگران شود و مردم فرصت داشتند که پیش از گرانی خرید کنند. شاید اگر اعلام میشد قرار است پسته هم از یک هفته دیگر دوبرابر شود، مردم واکنش دیگری نشان میدادند.
عبدی ادامه میدهد: من این را رفتار عادی میدانم. وقتی جنسی گران شود شرایط متفاوت است با زمانی که کالایی نایاب میشود. در شرایط پیش از گرانی همه میروند، اما عجیب اتفاقی است که یکیدوسال پیش در مورد برنج رخ داد؛ در مورد برنج بحث گرانی مطرح نبود، گفته شد که احتمال درگیری و جنگ وجود دارد و مردم از ترس جنگ رفتند برنج خریدند و انبار کردند؛ رفتاری که نگرانکننده است، مسئلهای مانند برنج است؛ چراکه در شرایط جنگ میهنی باشد اصولا مردم همهچیز را در خانه خودشان انبار نمیکنند و حتی ممکن است آنچه دارند را با دیگران شریک شوند.
چنانکه عبدی میگوید واکنش اخیر مردم برای خرید روغننباتی، ناشی از افزایش احساس بیثباتی اقتصادی است. او میافزاید: تورم نابودکننده آرامش روانی است. مردمی که صبح از خانه بیرون میآیند و خرید میکنند، اما فردا میبینند با پولی که دیروز خرید کردند امروز نمیتوانند خرید کنند آرامش روانیشان را از دست میدهند و این موضوع در روابط اجتماعی هم تاثیرگذار است و ثبات زندگی را از بین میبرد. در شرایط جنگ شما میتوانید به فرزندانتان توضیح دهید که «نیست و نمیخوریم»، اما در شرایط فقر «نمیتوانید بگویید دیروز میتوانستیم بخوریم، امروز نمیتوانیم.»
دکترمصطفی اقلیما، جامعهشناس، درباره اینکه چرا واکنش مردم به کمبود یا نایابشدن یک محصول هجوم به فروشگاهها و خرید آن است به بهار میگوید: وقتی که رئیسجمهوری یا مقامات بلند پایه دولتی اعلام میکنند کالایی قرار است گران شود و ارز مرجع به آن تعلق نمیگیرد این اتفاق دور از ذهن نخواهد بود. در کشوری که افزایش درآمد 10 تا 20درصد است و تورم آن 80درصد، گرانی سرسام آور خواهد بود. کارمندان جزو قشر کاسب نیستند که بتواند خود را با شرایط تطبیق دهند و از اینکه شانس این را دارند که میتواند کالایی را امروز ارزانتر از فردا بخرند استفاده میکنند. بهگفته او ترس از قدرتِ خرید نداشتن در روزهای آینده یکی از نگرانیهای اساسی جامعه در شرایط بیثباتی اقتصادی و افزایش تورم است.
اقلیما در پاسخ به این پرسش که استفاده از کالاهای جایگزین در شرایطی مانند گرانشدن روغن تا چه اندازه تاثیرگذار است، میگوید: برای جایگزینی روغن مردم میتوانند از کره، دنبه یا روغن حیوانی استفاده کنند، اما قیمت این اقلام به مراتب از روغن بیشتر است و مردم خودبهخود از خرید آنها صرف نظر میکنند.
بهگفته این جامعهشناس میزان درآمد مردم باید براساس اصول علم اقتصاد تخمین زده شود؛ برای مثال در اروپا دولت 25درصد از حقوق فرد را برای اجاره مسکن، 25درصد صرف هزینه غذا و پوشاک، 25درصد هزینه تفریحات و بیماریهای احتمالی فرد و 25درصد هم برای پسانداز شخص در نظر میگیرد و این براساس افزایش درآمد و نرخ تورم محاسبه میشود. مردم ما به اقتصاد آرام احتیاج دارند نه دریافت پول مستقیم!
مردم ریسک نمیکنند
سعید خراطها، جامعهشناس، هم ناتوانی در تامین معیشت خانواده، نگرانی از آینده و احساس ترس را موجب تغییر اولویتهای خرید، تغییر رفتارهای اجتماعی مردم و دلیل اصلی هجوم و خرید بیش از نیاز کالایی ماند روغن نباتی میداند. بهگفته او یک فرد ترجیح میدهد با پولی که الان در خانه دارد به جای خرید پیراهن برای خود، روغن بخرد که در زندگی تا مدتی با مشکل برای تهیه غذا مواجه نشود. خراطها در پاسخ به این پرسش که در دیگر کشورها مشاهده میشود مردم در واکنش به افزایش قیمتها از خرید آن کالا خاص صرفنظر میکنند ولی در ایران اینطور نیست، گفت: این واکنش ویژگیهای فرهنگی هر کشور را هم دخیل میکند. فرهنگ اعتصاب در ایران همواره از سوی دولتها محدود و با آن برخورد شده است، اما در دیگر کشورها مسئولان موظف به پاسخگویی به مردم هستند.
دکتر اجلالی در تحلیل واکنش اجتماعی مردم به خبر گرانی روغن در گفتوگو با «بهار» حرف از تورم انتظاری میزند. اینکه در اذهان مردم گرانی وجود دارد و وقتی در واقعیت این حالت اتفاق میافتد نگرانی انسانها بیشتر میشود و میل به خرید هم رو به افزایش میرود. پس در اینجا خودبهخود شرایط جامعه بهسمت انتظار تورمی سوق داده میشود. در نتیجه هجوم مردم و خرید کالای کمیابشده توسط مردم دور از عقل نیست. در حال حاضر اقتصاد بیشتر خانوادههای اینطور ایجاب میکند که خرید امروز بهتر و مفیدتر از فرداست.
اجلالی درباره جایگزنی کالا هم میگوید: این موضوع به وضعیت اقتصادی مردم بستگی دارد. مردم خودشان تشخیص میدهند باید از چه چیزی استفاده کنند که در بیشتر موارد تشخیص مردم درست است. اگر دولت از روغنهای موجود در بندرعباس استفاده و بازار را پر کند و قیمت را ثابت نگه دارد، تقاضا کم میشود و مردم به کالا هجوم نمیبرند.
اجلالی درباره وعدههای مسئولان مبنی بر تنظیمبودن بازار و همچنان درخواست بالای مردم افزود: مردم درباره حرفهای مسئولان ریسک نمیکنند؛ چون میدانند کار تنظیم بازار بهزودی محقق نمیشود و دولت سرعتعمل بالایی ندارد؛ مگر اینکه دولت یک بازه زمانی را مشخص کند؛ برای مثال، یک تاریخ یک هفتهای را مشخص کنند و از مردم بخواهد صبر کنند و هفته آینده به خرید کالای خود بپردازند.
«روغن نداریم، مردم آمدند و هرچه داشتیم را خریدند و بردند»؛ سوپرمارکتهای محلی تهران در هر منطقهای که باشند، شمال و جنوب هم ندارد، این روزها بیروغن ماندهاند. میگویند بازاریابهای کارخانهها روغن نمیآورند. همهچیز از یک خبر آغاز شد: پیشخبرِ گرانشدن روغن نباتی. حالا بسیاری از مردم در خانههایشان تا سقف روغن چیدهاند، هجوم آنها برای خرید روغن بهحدی بوده است که مردم حتی روغنهایی را که چند روز به تاریخ انقضای آنها مانده بوده هم خریده و بردهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ این نخستینبار نیست که گروههایی از مردم با شنیدن خبر گرانشدن کالایی در بازار دست به احتکار میزنند، چه فروشندگان و چه خریداران؛ زمانی سوژه خرید و انبارکردن آنها شوینده «تاید»، «ماکارونی»، «رب» و «چای» و «برنج» بود و این روزها روغن نباتی. در نبود روغن نباتی البته روغن حیوانی و کره هم در نوبت بعدی خرید و انبارشدن در یخچالهاست.
از قدیم میگفتند: «سزای گرانفروش نخریدن است»؛ این مثل این روزها اما در جامعه ایران خریداری ندارد؛ هر چند در بسیاری از کشورهای جهان، مردم این مثل فارسی را نشنیده به آن عمل میکنند. یکی از قدیمیترین نمونههای این اقدام، تحریم خرید شکر تولیدشده توسط بردگان در انگلستان بود؛ در 1971میلادی پس از اینکه پارلمان انگلستان با لغو بردهداری در این کشور مخالفت کرد، هزاران نسخه چاپی منتشر شد که مردم را به نخریدن این شکرها تشویق میکرد. در آن سال، فروش شکر بین یکسوم تا نصف کاهش یافت. درمقابل، فروش شکر هند که مهر بردهداری بر آن نخورده بود، در دو سال 10برابر افزایش یافت. در آوریل 1997میلادی، در پی افزایش شدید قیمت بنزین در آمریکا، مردم با شعار «بنزین نخرید» یکروزه بنزین بنزین نخریدند و به این شکل اعتراضات خود را به افزایش قیمت بنزین در سطح ملی نشان دادند و پس از این بود که قیمت بنزین یکشبه به میزان هر گالن 30سنت کاهش یافت. در ایران اما کنش اجتماعی شهروندان نسبت به رویدادهای مشابه متفاوت است؛ هرچند بسیاری معتقد بودند در جریان گرانشدن آجیل، تحریم گروههای مختلفی از مردم و حذف آجیل از سفره تنقلات شب عید بهنوعی یک کنش اجتماعی فعال تحلیل کردند، اما واکنش مشابه آنها به گرانی روغن نباتی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
روغن پسته نیست
عباس عبدی، پژوهشگر، رویکرد مردم برای خرید روغن نباتی را با واکنشی که درباره گرانی آجیل شب عید یا خرید برنج در سال گذشته نشان دادند، متفاوت میداند و معتقد است این سه را نمیتوان یکسان دانست. بهگفته عبدی، جنس کالایی مانند روغن با جنس پسته فرق میکند. روغن کالایی کمکشش و اساسی است؛ در حالی که پسته کالای پرکشش است. مردم میتوانند پسته نخرند، اما نمیتوانند روغن مصرف نکنند. نکته دیگر اینکه پسته اولگران شد و بعد مردم پسته نخریدند، درحالیکه دولت اعلام کرد قرار است، روغنگران شود و مردم فرصت داشتند که پیش از گرانی خرید کنند. شاید اگر اعلام میشد قرار است پسته هم از یک هفته دیگر دوبرابر شود، مردم واکنش دیگری نشان میدادند.
عبدی ادامه میدهد: من این را رفتار عادی میدانم. وقتی جنسی گران شود شرایط متفاوت است با زمانی که کالایی نایاب میشود. در شرایط پیش از گرانی همه میروند، اما عجیب اتفاقی است که یکیدوسال پیش در مورد برنج رخ داد؛ در مورد برنج بحث گرانی مطرح نبود، گفته شد که احتمال درگیری و جنگ وجود دارد و مردم از ترس جنگ رفتند برنج خریدند و انبار کردند؛ رفتاری که نگرانکننده است، مسئلهای مانند برنج است؛ چراکه در شرایط جنگ میهنی باشد اصولا مردم همهچیز را در خانه خودشان انبار نمیکنند و حتی ممکن است آنچه دارند را با دیگران شریک شوند.
چنانکه عبدی میگوید واکنش اخیر مردم برای خرید روغننباتی، ناشی از افزایش احساس بیثباتی اقتصادی است. او میافزاید: تورم نابودکننده آرامش روانی است. مردمی که صبح از خانه بیرون میآیند و خرید میکنند، اما فردا میبینند با پولی که دیروز خرید کردند امروز نمیتوانند خرید کنند آرامش روانیشان را از دست میدهند و این موضوع در روابط اجتماعی هم تاثیرگذار است و ثبات زندگی را از بین میبرد. در شرایط جنگ شما میتوانید به فرزندانتان توضیح دهید که «نیست و نمیخوریم»، اما در شرایط فقر «نمیتوانید بگویید دیروز میتوانستیم بخوریم، امروز نمیتوانیم.»
دکترمصطفی اقلیما، جامعهشناس، درباره اینکه چرا واکنش مردم به کمبود یا نایابشدن یک محصول هجوم به فروشگاهها و خرید آن است به بهار میگوید: وقتی که رئیسجمهوری یا مقامات بلند پایه دولتی اعلام میکنند کالایی قرار است گران شود و ارز مرجع به آن تعلق نمیگیرد این اتفاق دور از ذهن نخواهد بود. در کشوری که افزایش درآمد 10 تا 20درصد است و تورم آن 80درصد، گرانی سرسام آور خواهد بود. کارمندان جزو قشر کاسب نیستند که بتواند خود را با شرایط تطبیق دهند و از اینکه شانس این را دارند که میتواند کالایی را امروز ارزانتر از فردا بخرند استفاده میکنند. بهگفته او ترس از قدرتِ خرید نداشتن در روزهای آینده یکی از نگرانیهای اساسی جامعه در شرایط بیثباتی اقتصادی و افزایش تورم است.
اقلیما در پاسخ به این پرسش که استفاده از کالاهای جایگزین در شرایطی مانند گرانشدن روغن تا چه اندازه تاثیرگذار است، میگوید: برای جایگزینی روغن مردم میتوانند از کره، دنبه یا روغن حیوانی استفاده کنند، اما قیمت این اقلام به مراتب از روغن بیشتر است و مردم خودبهخود از خرید آنها صرف نظر میکنند.
بهگفته این جامعهشناس میزان درآمد مردم باید براساس اصول علم اقتصاد تخمین زده شود؛ برای مثال در اروپا دولت 25درصد از حقوق فرد را برای اجاره مسکن، 25درصد صرف هزینه غذا و پوشاک، 25درصد هزینه تفریحات و بیماریهای احتمالی فرد و 25درصد هم برای پسانداز شخص در نظر میگیرد و این براساس افزایش درآمد و نرخ تورم محاسبه میشود. مردم ما به اقتصاد آرام احتیاج دارند نه دریافت پول مستقیم!
مردم ریسک نمیکنند
سعید خراطها، جامعهشناس، هم ناتوانی در تامین معیشت خانواده، نگرانی از آینده و احساس ترس را موجب تغییر اولویتهای خرید، تغییر رفتارهای اجتماعی مردم و دلیل اصلی هجوم و خرید بیش از نیاز کالایی ماند روغن نباتی میداند. بهگفته او یک فرد ترجیح میدهد با پولی که الان در خانه دارد به جای خرید پیراهن برای خود، روغن بخرد که در زندگی تا مدتی با مشکل برای تهیه غذا مواجه نشود. خراطها در پاسخ به این پرسش که در دیگر کشورها مشاهده میشود مردم در واکنش به افزایش قیمتها از خرید آن کالا خاص صرفنظر میکنند ولی در ایران اینطور نیست، گفت: این واکنش ویژگیهای فرهنگی هر کشور را هم دخیل میکند. فرهنگ اعتصاب در ایران همواره از سوی دولتها محدود و با آن برخورد شده است، اما در دیگر کشورها مسئولان موظف به پاسخگویی به مردم هستند.
دکتر اجلالی در تحلیل واکنش اجتماعی مردم به خبر گرانی روغن در گفتوگو با «بهار» حرف از تورم انتظاری میزند. اینکه در اذهان مردم گرانی وجود دارد و وقتی در واقعیت این حالت اتفاق میافتد نگرانی انسانها بیشتر میشود و میل به خرید هم رو به افزایش میرود. پس در اینجا خودبهخود شرایط جامعه بهسمت انتظار تورمی سوق داده میشود. در نتیجه هجوم مردم و خرید کالای کمیابشده توسط مردم دور از عقل نیست. در حال حاضر اقتصاد بیشتر خانوادههای اینطور ایجاب میکند که خرید امروز بهتر و مفیدتر از فرداست.
اجلالی درباره جایگزنی کالا هم میگوید: این موضوع به وضعیت اقتصادی مردم بستگی دارد. مردم خودشان تشخیص میدهند باید از چه چیزی استفاده کنند که در بیشتر موارد تشخیص مردم درست است. اگر دولت از روغنهای موجود در بندرعباس استفاده و بازار را پر کند و قیمت را ثابت نگه دارد، تقاضا کم میشود و مردم به کالا هجوم نمیبرند.
اجلالی درباره وعدههای مسئولان مبنی بر تنظیمبودن بازار و همچنان درخواست بالای مردم افزود: مردم درباره حرفهای مسئولان ریسک نمیکنند؛ چون میدانند کار تنظیم بازار بهزودی محقق نمیشود و دولت سرعتعمل بالایی ندارد؛ مگر اینکه دولت یک بازه زمانی را مشخص کند؛ برای مثال، یک تاریخ یک هفتهای را مشخص کنند و از مردم بخواهد صبر کنند و هفته آینده به خرید کالای خود بپردازند.