سلامت نیوز : مهاجرت پرستاران به کشورهای دیگر مدتهاست بحث برانگیز شده است. رئیس
سازمان نظام پرستاری شمار مهاجران را رقمی نمیداند که نگرانکننده باشد و
از طرفی به دلیل کمبود نیرو، پرستاران مجبورند بیشتر از حد استاندارد
مسئولیت به عهده بگیرند. صدیقه سالمی، معاون فنی سازمان نظام پرستاری
میگوید در ایران هر 12 بیمار یک پرستار دارند در حالیکه مطابق
استانداردهای جهانی هر پرستار مسئول 4 تا 6 بیمار است. سال گذشته شهلا
میرگلوی بیات، عضو کمیسیون بهداشت مجلس، علت مهاجرت پرستاران را
فارغالتحصیلان بیش از حد نیاز کشور در این رشته عنوان کرد در حالی که
مساله نبود شرایط مناسب کاری، فشار کار به دلیل ساعت کاری بالا در هفته،
حقوق کم در مقابل کار زیاد و در برابر آن پیشنهادهای خوب کشورهای
مهاجرپذیر برای پرستاران دلایلی است که از طرف مجامع پرستاری مطرح میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ قانون ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی نظام سلامت به تصویب مجلس رسیده است اما روند اجرای آن در دستگاه اجرایی کشور راضی کننده نیست و کماکان پرستاران از نبود شرایط مناسب کاری اعلام نارضایتی میکنند. در این قانون، کاهش ساعت کار پرستاران، محاسبه ضریب 5/1 برای نوبتهای شب و ایام تعطیل، ممنوعیت کار بیش از ۱۲ ساعت متوالی، پرداخت حقوق و مزایا به صورت ترکیبی از دو روش ثابت و مبتنی بر عملکرد و محسوب شدن پرستاری در زمره مشاغل سخت و زیانآور پیشبینی شده است. که البته برای کاهش ساعت کار پرستاران تمهید استخدام 23000 نیروی جدید اندیشیده شده بود که در عمل به واقعیت نزدیک نشد. سوال این جاست که با وجود نیاز اساسی جامعه به پرستار و حساسیت جایگاه پرستاران در حوزه حساس سلامت چرا رسیدگی به مشکلات آنان جدی گرفته نمیشود و کسی برای بهبود شرایط کاری آنها که قطعا ارتباط مستقیمی با کیفیت خدمات رسانی و عملکردشان دارد، کاری نمیکند؟ کاری که بشود با قطعیت و دل راحت از انجام آن حرف زد؟ اما میان همه این مشکلات پرستاران در حین کار به دلیل برخورد نزدیک با بیماریهای خطرناک در معرض ابتلا به آن قرار میگیرند. آیا برای پرستاری که در حین مراقبت از بیمار بهایدز، هپاتیت و... مبتلا میشود، فکری شده است؟ به حال خود رها میشوند یا حمایتهای ناقصی را دریافت میکنند یا چه؟
آنان ازهیچ حمایتی برخوردار نیستند
محمد میرزابیگی، رئیس سازمان نظام پرستاری از توی صف تصویب ماندن طرح حمایت از پرستاران آسیب دیده شغلی میگوید و اینکه اگر پرستاری به دلیل قرار گرفتن در معرض ترشحات آلوده، بیمار شود از هیچ گونه حمایتی برخوردار نیست. « بسیار پیش میآید بیماری را با دست یا پای شکسته و زخم باز به اورژانس میآورند، پرستار هم بر حسب وظیفه خود، پروانهوار به سمت بیمار میرود و به امور وی رسیدگی میکند. ممکن است در این حین، ترشحات خون بدن بیمار به صورت پرستار بپاشد و چند روز بعد مشخص شود بیمار مبتلا بهایدز، هپاتیت و مانند آن بوده است. پرستار هم دیگر گرفتار شده و هیچ کاری از دستش برنمیآید. اینکه پرستار در یک موقعیت اورژانسی یا شرایط عادی، سریعا ماسک بزند، دستکش به دست کند یا پوتین بپوشد، امکان پذیر نیست. ضمن آنکه استفاده از وسایل محافظتی برای مردم ما هم خوشایند نیست و ارتباطشان را با پرستار قطع میکنند.» به نقل از ایسنا، میرزابیگی در خصوص لزوم حمایت از پرستاران آسیب دیده گفت: «رها شدن پرستاران در این شرایط در حالی است که برای دیه نقص عضو به یک کارگر ساختمان هم که از بلندی سقوط میکند تعلق میگیرد. هزینه تامین داروها برای پرستاران سرسام آور است و مشکلات آنها بهویژه پس از بازنشستگی تشدید میشود و بعضی از آنها تمام حقوق بازنشستگی خود را صرف تامین دارو میکنند. نکته اینجاست که از شمار پرستاران مبتلا به بیماریهایی نظیر ایدز وهپاتیت رقم دقیقی در دست نیست.» میرزابیگی هدف این طرح را تامین داروی رایگان برای این افراد، پرداخت دیه یا اعطای درجه جانبازی برای این پرستاران معرفی میکند.
حقوق واقعی پرستاران دیده نمیشود
رسول خضری، عضو کمیسیون بهداشت مجلس در گفتوگو با آرمان از نرسیدن پرستاران به حقوق واقعیشان میگوید و اینکه مساله مهاجرتشان به دلیل تامین نشدن آتیه آنها در صورت ادامه پیدا کردن وضع فعلی و همینطور ایجاد شرایط مناسب کاری در کشورهای مقصد بغرنج شده است. «هزینه زیادی برای تامین نیروی متخصص میشود و نخبگانی تربیت میشوند اما پس از اشتغال، درآمد حاصل از آن پاسخگوی نیازهای فرد نیست. پرستاران نمیتوانند با این وضع تورم در مقابل کار سخت و ساعت کاری زیاد، زندگی مطلوبی داشته باشند. مساله مسکن و تامین آتیه آنها و دیده نشدن حقوق واقعیشان مطرح است. در طرح کارانه که بنا بود بیمارستانها بخشی از درآمد را بین کارکنان تقسیم کنند، سهم پرستاران ناچیز در نظر گرفته شد که حتی آن هم عمده پرستاران را شامل نمیشود. این طرح از سال 74 عملیاتی شد اما کادر پرستاری و پیراپزشکی که 60 درصد بدنه درمان را تشکیل میدهد تنها 20 درصد سهم میبرد و سهم پزشکان بالای 60-70 درصد میشود. این طرح موقعی میتواند موفق عمل کند و نتیجه مطلوب داشته باشد که همه چیز عادلانه در نظر گرفته شود.» خضری در رابطه با حمایت از پرستارانی که در جریان مراقبت از بیمار، خودشان مبتلا میشوند میگوید: پرستاران به دلیل برخورد نزدیک با بیماران مبتلا به ایدز و هپاتیت یا بیماریهای پرخطر دیگر در معرض آسیب هستند. برای این افراد قطعا به هنگام طی دورههای درمانی محدودیتهایی ایجاد میشود و ناچارند که دوره استراحت را طی کنند و وضعشان از بازنشستگان هم بدتر میشود. پرستار چه گناهی کرده است که باید اینطور به او بی توجهی شود؟ این افراد بدنه اصلی نظام سلامتند و چرا باید به نیازهای مادی، معنوی و معیشتیشان بی توجهی شود؟ ما باید حقوقی را با توجه به سختی کار برای این افراد در نظر بگیریم. در کشورهای پیشرفته پرستاران بیشترین در آمد را دارند در صورتی که ما به آنها بی توجهی میکنیم.
بودجه نظام پرستاری و نظام پزشکی صفر است
خضری در رابطه با بودجه سلامت امسال میگوید: متاسفانه در حوزه سلامت با کاهش بودجه نسبت به قبل مواجهیم. امسال ارز مرجع برای دارو حذف شده است و اگر مابهالتفاوت ارز مرجع و مبادلهای را از بودجه حذف کنیم، رشد منهای پنج درصدی را در بودجه امسال شاهدیم. مساله دیگر هم این است که برای نظام پرستاری و نظام پزشکی یک ریال هم بودجه در نظر گرفته نشده است. و ما از دولت گلهمندیم که بزرگترین تشکلهای کشور که همیشه بودجه داشتهاند امسال محروم ماندهاند. درخصوص رسیدگی به اوضاع پرستاران، مجلس پس از اتمام کار بودجه، آن را دنبال خواهد کرد. کارکنان سازمان انتقال خون هم مانند پرستاران در معرض خطر ابتلا به بیماریهایی نظیر ایدز و هپاتیت هستند. در نظر داریم این مشاغل را در طبقهبندی کارهای سخت و پرخطر قرار دهیم تا این افراد بتوانند از مزایایش بهرهمند شوند. باید بتوانیم برای پرستاران آسیب دیده غرامت و از کارافتادگی تعیین کنیم و در تامین هزینههای درمان به آنها کمک کنیم. اگر نظام سلامت نتواند خودش به خودش رسیدگی کند دیگر باید فاتحهاش را خواند.