سلامت نیوز: شوخی با طعم فحش.انگار خشونت و تغییر لحن در جوانان باب شده است بهطوری كه
در غم و شادیشان یك جور واكنش نشان میدهند،آخرینش هم برمیگردد به حمله
كاربران ایرانی به صفحه لیونل مسی،فوتبالیست آرژانتینی كه با زشتترین
الفاظ مورد عنایت قرار گرفت.
اینجا ایران است. از در یك مدرسه پسرانه كه رد میشوی با اصطلاحاتی رو بهرو میشوی كه تابه حال به گوشت نخورده است: «رضا بپر بالا سه سوت میرسیم!»،«اون ماشین را نگاه كن،جنونی روی زمین است!»،«علی فهمیدی چی میگم،بگو خب!»زن میانسال سر تكان میدهد و میرود،پسرها با خنده بیشتر بههم فحش میدهند و انگار دارند شوخی میكنند.
شوخی با طعم فحش.انگار خشونت و تغییر لحن در جوانان باب شده است بهطوری كه در غم و شادیشان یك جور واكنش نشان میدهند،آخرینش هم برمیگردد به حمله كاربران ایرانی به صفحه لیونل مسی،فوتبالیست آرژانتینی كه با زشتترین الفاظ مورد عنایت قرار گرفت.در همین رابطه كه چرا خشونت كلامی بین جوانان باب شده است و اینكه چرا مردم از خشونت استقبال میكنند با كارشناسان حوزه جامعهشناسی و روانشناسی به گفتوگو نشستهایم.
سیدحسن موسویچلك،رئیس انجمن مددكاری ایران در این باره به تهران امروز میگوید: «عمدتا خشونت ناشی از ناكامی است،حالا ناكامی در هر حوزهای میتواند باشد.در بحث «مسی»بازیكن تیمملی فوتبال آرژانتین كه جوانان بعد از قرعهكشی به صفحه مجازیاش رفتند و توهین كردند،هم از چند منظر باید تحت بررسی قرار بگیرد.یكی در واقع این است كه گروهی كه این فضا را در كشور ایجاد كردند، معلوم نیست تعمدی یا سهوی این عمل را انجام دادهاند.از سویی دیگر،ما نتوانستهایم از ظرفیت بازی فوتبال به عنوان یك بستر دوستانه كه در واقع محل تعامل كشورها با یكدیگر است،با شعار صلح و دوستی استفاده كنیم؛و امروز یكی از مهمترین میادین تعامل بین افراد،میادین ورزشی است كه میتوانیم فرهنگ كشورمان را به دیگر كشورها بشناسانیم و تبادل فرهنگی انجام دهیم.اما متاسفانه موجی ایجاد كردیم كه یك بخشاش به خود كم بینی خود ما بر میگردد.ما میتوانستیم این فضا را تبدیل به یك فرصت كنیم و تمدن و فرهنگ خودمان را تبلیغ كنیم،اما نوعی فرافكنی در این حوزه بهوجود آمد.بحث بعدی در این حوزه این است كه یك فرصت را در جامجهانی تبدیل به تهدید برای جامعه كردند.البته نه تهدید جدی،اما افكار عمومی از این برخورد بعضی از ایرانیها، جریحه دارد شد.واكنشهایی كه از كشورهای مختلف نشان داده شده است،واكنشهای مفیدی برای ایران نبود،بهویژه در این مقطعی كه بهدنبال تعامل با جامعه جهانی برای انرژی هستهای هستیم.بخش دیگر،این است كه شاید جوانانی كه این كار را انجام دادند،خواستهاند شوخی كنند،اما شوخیای كه آبروی ما را به نوعی برد.حتی بعضی از ایرانیها هم از این موضوع ناراحت شدند و بهترین كار همین پیش گرفتن روش عذرخواهی بود.
به جوان ایرانی شاد بودن را آموزش نداده ایم
سیدحسن موسوی چلك،رئیس انجمن مددكاران ایران،جامعه ایران را جامعهشادی نمیداند و میگوید: «ما در شاخصهای رفاه و نشاط در بین160 كشور در دنیا،رتبه 115 را دارا هستیم.به جوان ایرانی شاد بودن آموزش داده نشده است از سویی دیگر،مدیریت شادی را در كشور نداریم.شادی درست آموزش داده نشده است،به همین دلیل شاخص نشاط در ایران بسیار پایین است.ساختار توسعه ما شادی آفرین نیست،در صورتی كه شادی،بخشی از توسعه است.فضای مجازی بخشی از توسعه است و میتواند منجر به تبادل فرهنگی شود،و هم میتواند منجر به اتفاقی كه در این شبكههای اجتماعی افتاد بشود.مشكل اكنون این است،در كل برای شادی تعریفی نداریم و از سویی دیگر،شادی هایمان با غم و خشونت همراه است.وقتی در جامعهشاهد خشونت میشویم به این دلیل است كه شادی نیست از سویی دیگر،خشونت به دلیل وجود فشارهای مختلف است كه ما هم مهارت كنترل خشم را نداریم.با این اتفاقات مولفههای خشونت بالا میرود و از طرف دیگر،روانشناسی شهر ما بالا نیست.»رئیس انجمن مددكاری معتقد است،برای پایین آوردن میزان خشونت در جوانان، باید برای شادی جایگاهی تعیین كنیم.باید نقطه ظهور و بروز خشم را پیدا كنیم.»
رواج خشونت كلامی در بین جوانان زیاد است
دكتر مجید ابهری،رفتارشناس اجتماعی درباره اصطلاحات مصطلح بین جوانان میگوید: «مسئله حمله به صفحه فیسبوك مسی بار دیگر این حقیقت را روشن كرد كه ورود به شبكههای اجتماعی فرهنگش را هم میخواهد.یعنی یك فنآوری بدون بسترسازی فكری و فرهنگی وارد كشور شد و متاسفانه این اقدام ناشی از هیجان لحظهای نبود،هر چند بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری از سوی جوانان،به خاطر جوگیر شدن آنها كه در یك پژوهش معلوم شد 65درصد از جوانان به خاطر جوگیر شدن بعضی از رفتارها را بروز میدهند.متاسفانه نه خانوادهها و نه نهادهای فرهنگی قدم موثری در زمینه كاهش خشونت بر نمیدارند.صدا و سیما باید در این زمینه میزگرد و برنامههای آموزشی تهیه و اجرا نماید،برای اصلاح و تربیت نسل این حركت را انجام دهد.متاسفانه هجوم ناتوی فرهنگی،كم كاری والدین و نهادهای آموزشی باعث شده ما با نسل جدیدی مواجه بشویم كه نه زبان والدین خود را متوجه میشوند و نه ما پدر و مادرها زبان آنها را میفهمیم.وقتی فرزندان بیشترین وقت را در اینترنت،چت رومها و حتی نرمافزارهای موبایل مانند:وی چت و...میگذرانند، نتیجه میشود بروز و ظهور زبان «فینگیلیش»كه نه انگلیسی است و نه فارسی!و منجر به ویران كردن كاخ ادبیات فارسی است.گسترش پیامكها بین جوانان باعث بروز این مدل ادبیات شده است.ده سال است كه زبان جدیدی كه چندان مودبانه نیست وارد جامعه ما شده است كه بعضی از اساتید،آموزگاران،مجریان رادیو و تلویزیون از این عبارات استفاده میكنند برای اینكه مورد استقبال نوجوانان و جوانان قرار بگیرند.در حال حاضر بیش از چهار هزار و پانصد عبارت وارد زبان گفتوگوی فرزندان ما شده است،البته این زبان با «آرگو»یعنی زبان دختران و پسران پارك و خیابان متفاوت است.ویژگیهای این زبان كه به زبان جوانان معروف است،این است كه كلماتی از هر رشته از رایانه گرفته تا ورزش تا خدمت نظامی و خدمات فنی گرفته شده است و به خاطر خوشآهنگ بودن و ساده بودن و علامت امروزی بودن،مورد استفاده قرار میگیرند.»
از سویی دیگر،كلماتی مانند: «خالی بندی،به جای دروغگویی،»«هنگ كردن،به جای تعجب كردن» وامثال اینها امروز بسیار زیاد توسط نوجوانان استفاده میشود و عباراتی كه اساسا برای نسل قبلی قابل درك نیست.سوالی كه بهوجود میآید این است كه چه كسانی باید این عبارات را از زبان ما خارج كند؟اگر در فیلمها وسریالها از اینها استفاده نكنند و والدین اجازه ندهند فرزندان این اصطلاحات را به كار نبرند،كمكم فراموش خواهند شد.كلماتی كه مودبانه نیستند.
مدیریت كنترل هیجان نداریم
دكتر پوریا پاكرو،روانشناس از دلایل خشونت میگوید: «یكی از دلایل خشونت این است كه مدیریت هیجان،كنترل خشم یا تواناییهای حل مسئلهمان كم باشد.در حقیقت یاد نگرفتهایم با بحرانها و مسائل چگونه برخورد كنیم.انسانها به مرور زمان یاد میگیرند،نحوه برخوردشان با اتفاقات و مسائل بر اساس هیجاناتشان باشد،صرفا شروع به تخلیه هیجان میكنند.یعنی همین قدر كه من در حال حاضر تخلیه بشوم از این هیجانی را كه دچارش شدهام،برایم كافی است.این موضوع دلایل مختلفی دارد،ما آموزش ندیدهایم،نمی توانیم بهگونه دیگری رفتار كنیم و طبیعتا در هر خانوادهای این مهارتها یاد گرفته نشده باشد به بچهها هم یاد داده نمیشود.»از سویی دیگر،«ممكن است در طول زمان فرد نتواند مشكلاتش را حل كند و چون خودباوری ندارد تنها به تخلیه هیجان بسنده میكند.»
دلایل بروز خشونت در میان جوانان
«در خانوادهها شاهد هستیم،فضای گفتوگو وجود ندارد.وقتی فضای گفتوگو نباشد،انسانها نمیتوانند خود را بیان كنند،احساساتشان را بیرون بریزند و این اتفاق بعدها به صورت خشم نمایان میشود.دلایل دیگر این است كه شاید فشارهای اجتماعی وجود داشته باشد كه تبدیل به خشم میشود.اما جوانان به این دلیل به این نقطه خشم رسیدهاند،كه فضای شادمان و تفریح و تخلیه هیجان ما كم است.خب طبیعتا وقتی جوان در این موقعیت قرار میگیرد حالتهایش هیجانیتر و غلو شدهتر نمایان میشود.نكته اینجاست كه در گذشته بچهها بیرون از خانه بازی میكردهاند،هیجانشان تخلیه میشده است.اما امروزه بچهها رفتهاند به سمت دنیای اینترنت و ارتباطات فضای مجازی كه درست است كه جذابیت خاص خودش را دارد،اما تحقیقات ثابت كردهاند بیش از حد كار كردن با دنیای مجازی هم روابط اجتماعی افراد را ضعیف میكند و روی خلق و خوی فرد تاثیر میگذارد،اكنون نوعی افسردگی داریم كه آثار غیرمستقیم حضور زیاد در فضای مجازی است.»
اینجا ایران است. از در یك مدرسه پسرانه كه رد میشوی با اصطلاحاتی رو بهرو میشوی كه تابه حال به گوشت نخورده است: «رضا بپر بالا سه سوت میرسیم!»،«اون ماشین را نگاه كن،جنونی روی زمین است!»،«علی فهمیدی چی میگم،بگو خب!»زن میانسال سر تكان میدهد و میرود،پسرها با خنده بیشتر بههم فحش میدهند و انگار دارند شوخی میكنند.
شوخی با طعم فحش.انگار خشونت و تغییر لحن در جوانان باب شده است بهطوری كه در غم و شادیشان یك جور واكنش نشان میدهند،آخرینش هم برمیگردد به حمله كاربران ایرانی به صفحه لیونل مسی،فوتبالیست آرژانتینی كه با زشتترین الفاظ مورد عنایت قرار گرفت.در همین رابطه كه چرا خشونت كلامی بین جوانان باب شده است و اینكه چرا مردم از خشونت استقبال میكنند با كارشناسان حوزه جامعهشناسی و روانشناسی به گفتوگو نشستهایم.
سیدحسن موسویچلك،رئیس انجمن مددكاری ایران در این باره به تهران امروز میگوید: «عمدتا خشونت ناشی از ناكامی است،حالا ناكامی در هر حوزهای میتواند باشد.در بحث «مسی»بازیكن تیمملی فوتبال آرژانتین كه جوانان بعد از قرعهكشی به صفحه مجازیاش رفتند و توهین كردند،هم از چند منظر باید تحت بررسی قرار بگیرد.یكی در واقع این است كه گروهی كه این فضا را در كشور ایجاد كردند، معلوم نیست تعمدی یا سهوی این عمل را انجام دادهاند.از سویی دیگر،ما نتوانستهایم از ظرفیت بازی فوتبال به عنوان یك بستر دوستانه كه در واقع محل تعامل كشورها با یكدیگر است،با شعار صلح و دوستی استفاده كنیم؛و امروز یكی از مهمترین میادین تعامل بین افراد،میادین ورزشی است كه میتوانیم فرهنگ كشورمان را به دیگر كشورها بشناسانیم و تبادل فرهنگی انجام دهیم.اما متاسفانه موجی ایجاد كردیم كه یك بخشاش به خود كم بینی خود ما بر میگردد.ما میتوانستیم این فضا را تبدیل به یك فرصت كنیم و تمدن و فرهنگ خودمان را تبلیغ كنیم،اما نوعی فرافكنی در این حوزه بهوجود آمد.بحث بعدی در این حوزه این است كه یك فرصت را در جامجهانی تبدیل به تهدید برای جامعه كردند.البته نه تهدید جدی،اما افكار عمومی از این برخورد بعضی از ایرانیها، جریحه دارد شد.واكنشهایی كه از كشورهای مختلف نشان داده شده است،واكنشهای مفیدی برای ایران نبود،بهویژه در این مقطعی كه بهدنبال تعامل با جامعه جهانی برای انرژی هستهای هستیم.بخش دیگر،این است كه شاید جوانانی كه این كار را انجام دادند،خواستهاند شوخی كنند،اما شوخیای كه آبروی ما را به نوعی برد.حتی بعضی از ایرانیها هم از این موضوع ناراحت شدند و بهترین كار همین پیش گرفتن روش عذرخواهی بود.
به جوان ایرانی شاد بودن را آموزش نداده ایم
سیدحسن موسوی چلك،رئیس انجمن مددكاران ایران،جامعه ایران را جامعهشادی نمیداند و میگوید: «ما در شاخصهای رفاه و نشاط در بین160 كشور در دنیا،رتبه 115 را دارا هستیم.به جوان ایرانی شاد بودن آموزش داده نشده است از سویی دیگر،مدیریت شادی را در كشور نداریم.شادی درست آموزش داده نشده است،به همین دلیل شاخص نشاط در ایران بسیار پایین است.ساختار توسعه ما شادی آفرین نیست،در صورتی كه شادی،بخشی از توسعه است.فضای مجازی بخشی از توسعه است و میتواند منجر به تبادل فرهنگی شود،و هم میتواند منجر به اتفاقی كه در این شبكههای اجتماعی افتاد بشود.مشكل اكنون این است،در كل برای شادی تعریفی نداریم و از سویی دیگر،شادی هایمان با غم و خشونت همراه است.وقتی در جامعهشاهد خشونت میشویم به این دلیل است كه شادی نیست از سویی دیگر،خشونت به دلیل وجود فشارهای مختلف است كه ما هم مهارت كنترل خشم را نداریم.با این اتفاقات مولفههای خشونت بالا میرود و از طرف دیگر،روانشناسی شهر ما بالا نیست.»رئیس انجمن مددكاری معتقد است،برای پایین آوردن میزان خشونت در جوانان، باید برای شادی جایگاهی تعیین كنیم.باید نقطه ظهور و بروز خشم را پیدا كنیم.»
رواج خشونت كلامی در بین جوانان زیاد است
دكتر مجید ابهری،رفتارشناس اجتماعی درباره اصطلاحات مصطلح بین جوانان میگوید: «مسئله حمله به صفحه فیسبوك مسی بار دیگر این حقیقت را روشن كرد كه ورود به شبكههای اجتماعی فرهنگش را هم میخواهد.یعنی یك فنآوری بدون بسترسازی فكری و فرهنگی وارد كشور شد و متاسفانه این اقدام ناشی از هیجان لحظهای نبود،هر چند بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری از سوی جوانان،به خاطر جوگیر شدن آنها كه در یك پژوهش معلوم شد 65درصد از جوانان به خاطر جوگیر شدن بعضی از رفتارها را بروز میدهند.متاسفانه نه خانوادهها و نه نهادهای فرهنگی قدم موثری در زمینه كاهش خشونت بر نمیدارند.صدا و سیما باید در این زمینه میزگرد و برنامههای آموزشی تهیه و اجرا نماید،برای اصلاح و تربیت نسل این حركت را انجام دهد.متاسفانه هجوم ناتوی فرهنگی،كم كاری والدین و نهادهای آموزشی باعث شده ما با نسل جدیدی مواجه بشویم كه نه زبان والدین خود را متوجه میشوند و نه ما پدر و مادرها زبان آنها را میفهمیم.وقتی فرزندان بیشترین وقت را در اینترنت،چت رومها و حتی نرمافزارهای موبایل مانند:وی چت و...میگذرانند، نتیجه میشود بروز و ظهور زبان «فینگیلیش»كه نه انگلیسی است و نه فارسی!و منجر به ویران كردن كاخ ادبیات فارسی است.گسترش پیامكها بین جوانان باعث بروز این مدل ادبیات شده است.ده سال است كه زبان جدیدی كه چندان مودبانه نیست وارد جامعه ما شده است كه بعضی از اساتید،آموزگاران،مجریان رادیو و تلویزیون از این عبارات استفاده میكنند برای اینكه مورد استقبال نوجوانان و جوانان قرار بگیرند.در حال حاضر بیش از چهار هزار و پانصد عبارت وارد زبان گفتوگوی فرزندان ما شده است،البته این زبان با «آرگو»یعنی زبان دختران و پسران پارك و خیابان متفاوت است.ویژگیهای این زبان كه به زبان جوانان معروف است،این است كه كلماتی از هر رشته از رایانه گرفته تا ورزش تا خدمت نظامی و خدمات فنی گرفته شده است و به خاطر خوشآهنگ بودن و ساده بودن و علامت امروزی بودن،مورد استفاده قرار میگیرند.»
از سویی دیگر،كلماتی مانند: «خالی بندی،به جای دروغگویی،»«هنگ كردن،به جای تعجب كردن» وامثال اینها امروز بسیار زیاد توسط نوجوانان استفاده میشود و عباراتی كه اساسا برای نسل قبلی قابل درك نیست.سوالی كه بهوجود میآید این است كه چه كسانی باید این عبارات را از زبان ما خارج كند؟اگر در فیلمها وسریالها از اینها استفاده نكنند و والدین اجازه ندهند فرزندان این اصطلاحات را به كار نبرند،كمكم فراموش خواهند شد.كلماتی كه مودبانه نیستند.
مدیریت كنترل هیجان نداریم
دكتر پوریا پاكرو،روانشناس از دلایل خشونت میگوید: «یكی از دلایل خشونت این است كه مدیریت هیجان،كنترل خشم یا تواناییهای حل مسئلهمان كم باشد.در حقیقت یاد نگرفتهایم با بحرانها و مسائل چگونه برخورد كنیم.انسانها به مرور زمان یاد میگیرند،نحوه برخوردشان با اتفاقات و مسائل بر اساس هیجاناتشان باشد،صرفا شروع به تخلیه هیجان میكنند.یعنی همین قدر كه من در حال حاضر تخلیه بشوم از این هیجانی را كه دچارش شدهام،برایم كافی است.این موضوع دلایل مختلفی دارد،ما آموزش ندیدهایم،نمی توانیم بهگونه دیگری رفتار كنیم و طبیعتا در هر خانوادهای این مهارتها یاد گرفته نشده باشد به بچهها هم یاد داده نمیشود.»از سویی دیگر،«ممكن است در طول زمان فرد نتواند مشكلاتش را حل كند و چون خودباوری ندارد تنها به تخلیه هیجان بسنده میكند.»
دلایل بروز خشونت در میان جوانان
«در خانوادهها شاهد هستیم،فضای گفتوگو وجود ندارد.وقتی فضای گفتوگو نباشد،انسانها نمیتوانند خود را بیان كنند،احساساتشان را بیرون بریزند و این اتفاق بعدها به صورت خشم نمایان میشود.دلایل دیگر این است كه شاید فشارهای اجتماعی وجود داشته باشد كه تبدیل به خشم میشود.اما جوانان به این دلیل به این نقطه خشم رسیدهاند،كه فضای شادمان و تفریح و تخلیه هیجان ما كم است.خب طبیعتا وقتی جوان در این موقعیت قرار میگیرد حالتهایش هیجانیتر و غلو شدهتر نمایان میشود.نكته اینجاست كه در گذشته بچهها بیرون از خانه بازی میكردهاند،هیجانشان تخلیه میشده است.اما امروزه بچهها رفتهاند به سمت دنیای اینترنت و ارتباطات فضای مجازی كه درست است كه جذابیت خاص خودش را دارد،اما تحقیقات ثابت كردهاند بیش از حد كار كردن با دنیای مجازی هم روابط اجتماعی افراد را ضعیف میكند و روی خلق و خوی فرد تاثیر میگذارد،اكنون نوعی افسردگی داریم كه آثار غیرمستقیم حضور زیاد در فضای مجازی است.»