سلامت نیوز : در خبرها میخوانیم که طرح پزشک خانواده از فلان تاریخ بهصورت قطعی آغاز میشود و سامانههای مرتبط با آن برای عضوگیری از پزشکان به کار میافتند. در خبرها بازمیخوانیم که وزیر بهداشت – که روزهای آخر ماموریتش را میگذراند- قول داده که تا پایان کار دولت دهم طرح پزشک خانواده در تهران به راه میافتد. از آن سو رییس بیمه سلامت اعلام میکند به علت تامین نشدن اعتبار، طرح پزشک خانواده به این زودیها رنگ واقعیت به خود نمیبیند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از هفته نامه سپید ؛ طرح پزشک خانواده بهعنوان یکی از طرحهای موفق در کشورهایی که آن را اجرا کردهاند، پروژه زیربنایی برای یک کشور در حال توسعه است، اما آیا این پروژه زیربنایی از زیربناهای لازم برای اجرا برخوردار است؟ آیا میتوان با امکانات مادی و معنوی فعلی آن را به اجرا درآورد؟ آیا زیرساختهای انسانی آن در این کشور فراهم است؟
طرحهای ملی که به رفاه و سعادت یک جامعه میپردازند باید بهصورت ملی مورد بررسی قرار بگیرند. سلامت عمومی نیز یکی از شاخصههای سعادت و رفاه است و طرح پزشک خانواده نیز بهعنوان یک طرح ملی که شیوه مراجعه به پزشک و خدماتدرمانی را برای تقریبا عموم مردم تغییر میدهد، باید بهصورت ملی مورد بحث و فحص عمومی قرار بگیرد.
بحث و فحص عمومی فقط حضور صاحبنظران در رسانه و اعلام نظرهای کارشناسی نیست بلکه بردن بحث از طریق رسانههای عمومی به درون مردم و حساس کردن اذهان آنها و ایجاد پرسشهای اساسی است تا آنجا که اقشار گوناگون سود و زیان اجرای چنین طرحی را با توجه به موقعیت طبقاتی خود بسنجند و اجرای آن را از دید و منظر خود ببینند و سپس از طریق احزاب، گروهها و دیگر بیانکنندههای طبقاتی، نظرگاه خود را نسبت به آن اظهار كنند و در رسانهها نظراتشان را انعکاس دهند یا حتی به جنبشهای اجتماعی که در موافقت یا مخالفت با این طرحها به راه افتاده است بپیوندند یا برعکس از آن دوری کنند. اجرای موفق طرحهای ملی فقط از همین طریق میسر است وگرنه مقاومتهای خاموش و منفی، نارضایتیهای پنهان و کارشکنیهای فراوان در انتظار چنین طرحهای آمرانه و از بالایی است.
این تجدد آمرانه یا مدرنیزاسیون از بالا از اوایل قرن جدید خورشیدی به وجهه اصلی دولت مدرن ایران تبدیل شده بود؛ دولتی که برفراز سر انسانها برای آنها تصمیم میگرفت و تصمیماتش را به اجرا میگذاشت؛ تصمیماتی که گاهی هیچ سنخیتی با آداب، رسوم و عادتهای مردم این سرزمین نداشت و در عین حال با زور و اجبار به فرودستان جامعه حقنه میشد.
مثلا برداشتن کلاه برکی و تتری و جایگزینی آن با کلاه پهلوی لبهدار و شاپو به بهانه اینکه آفتاب بهصورت زارعان و دهقانان نخورد و در اصل، به دلیل اینکه قزاقی بیسواد حس نکند از قافله تمدن غرب عقبافتاده است! از دیگر کارهای رضاخان تصاحب زمینهای مرغوب ملاکان و ساختن خانههایی نسبتا مدرن برای رعایا بود. این خانهها به علت بافت و شکل خاص خودشان نهتنها مورد استفاده این دهقانان قرار نمیگرفت که پس از خلع و فرار او به آغل و اصطبل احشام تبدیل شد.
در سطوح خردتر میتوان به خانهسازیهای دولتی در بم پس از زلزله نیز اشاره کرد. خانهسازیهای آپارتمانی و در امتداد جاده که با روح و فرهنگ مردم بم هیچ سنخیتی نداشت و پس از پرداخت هزینههای گزاف به شکست انجامید؛ این خانهها متروکه ماند و به محلی برای استعمال مواد مخدر و تجمع دیگر بزههای اجتماعی تبدیل شد.
اگر میخواهیم طرح پزشک خانواده که به واقع –یا حداقل از دید راقم این سطور- برای اقشار بسیاری (نه لزوما فرودست یا فرادست) مناسب است و میتواند به ارتقا و بهبود وضعیت سلامت افراد جامعه یاری برساند، به سرانجامی مشابه طرحهای آمرانه و از بالا دچار نشود، لازم است نه تنها متولیان دولتی این امر بلکه روشنفکران، نهادهای جامعه مدنی، دانشکدههای بهداشت و علومپزشکی و انجمنهای تخصصی به مشارکت طلبیده شوند و تربیونهایی برای آنها تهیه شود تا ابتدا ذهنیت مخاطبان و حتی مجریان این طرح برانگیخته شود و فضای بحث و فحص واقعی شکل گیرد. میتوان بنا به تجربه گفت که طرحهایی از دل چنین مباحثاتی بیرون میآیند، در هنگامه اجرا قطعا مشارکت بیشتری را به خود جذب میکنند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از هفته نامه سپید ؛ طرح پزشک خانواده بهعنوان یکی از طرحهای موفق در کشورهایی که آن را اجرا کردهاند، پروژه زیربنایی برای یک کشور در حال توسعه است، اما آیا این پروژه زیربنایی از زیربناهای لازم برای اجرا برخوردار است؟ آیا میتوان با امکانات مادی و معنوی فعلی آن را به اجرا درآورد؟ آیا زیرساختهای انسانی آن در این کشور فراهم است؟
طرحهای ملی که به رفاه و سعادت یک جامعه میپردازند باید بهصورت ملی مورد بررسی قرار بگیرند. سلامت عمومی نیز یکی از شاخصههای سعادت و رفاه است و طرح پزشک خانواده نیز بهعنوان یک طرح ملی که شیوه مراجعه به پزشک و خدماتدرمانی را برای تقریبا عموم مردم تغییر میدهد، باید بهصورت ملی مورد بحث و فحص عمومی قرار بگیرد.
بحث و فحص عمومی فقط حضور صاحبنظران در رسانه و اعلام نظرهای کارشناسی نیست بلکه بردن بحث از طریق رسانههای عمومی به درون مردم و حساس کردن اذهان آنها و ایجاد پرسشهای اساسی است تا آنجا که اقشار گوناگون سود و زیان اجرای چنین طرحی را با توجه به موقعیت طبقاتی خود بسنجند و اجرای آن را از دید و منظر خود ببینند و سپس از طریق احزاب، گروهها و دیگر بیانکنندههای طبقاتی، نظرگاه خود را نسبت به آن اظهار كنند و در رسانهها نظراتشان را انعکاس دهند یا حتی به جنبشهای اجتماعی که در موافقت یا مخالفت با این طرحها به راه افتاده است بپیوندند یا برعکس از آن دوری کنند. اجرای موفق طرحهای ملی فقط از همین طریق میسر است وگرنه مقاومتهای خاموش و منفی، نارضایتیهای پنهان و کارشکنیهای فراوان در انتظار چنین طرحهای آمرانه و از بالایی است.
این تجدد آمرانه یا مدرنیزاسیون از بالا از اوایل قرن جدید خورشیدی به وجهه اصلی دولت مدرن ایران تبدیل شده بود؛ دولتی که برفراز سر انسانها برای آنها تصمیم میگرفت و تصمیماتش را به اجرا میگذاشت؛ تصمیماتی که گاهی هیچ سنخیتی با آداب، رسوم و عادتهای مردم این سرزمین نداشت و در عین حال با زور و اجبار به فرودستان جامعه حقنه میشد.
مثلا برداشتن کلاه برکی و تتری و جایگزینی آن با کلاه پهلوی لبهدار و شاپو به بهانه اینکه آفتاب بهصورت زارعان و دهقانان نخورد و در اصل، به دلیل اینکه قزاقی بیسواد حس نکند از قافله تمدن غرب عقبافتاده است! از دیگر کارهای رضاخان تصاحب زمینهای مرغوب ملاکان و ساختن خانههایی نسبتا مدرن برای رعایا بود. این خانهها به علت بافت و شکل خاص خودشان نهتنها مورد استفاده این دهقانان قرار نمیگرفت که پس از خلع و فرار او به آغل و اصطبل احشام تبدیل شد.
در سطوح خردتر میتوان به خانهسازیهای دولتی در بم پس از زلزله نیز اشاره کرد. خانهسازیهای آپارتمانی و در امتداد جاده که با روح و فرهنگ مردم بم هیچ سنخیتی نداشت و پس از پرداخت هزینههای گزاف به شکست انجامید؛ این خانهها متروکه ماند و به محلی برای استعمال مواد مخدر و تجمع دیگر بزههای اجتماعی تبدیل شد.
اگر میخواهیم طرح پزشک خانواده که به واقع –یا حداقل از دید راقم این سطور- برای اقشار بسیاری (نه لزوما فرودست یا فرادست) مناسب است و میتواند به ارتقا و بهبود وضعیت سلامت افراد جامعه یاری برساند، به سرانجامی مشابه طرحهای آمرانه و از بالا دچار نشود، لازم است نه تنها متولیان دولتی این امر بلکه روشنفکران، نهادهای جامعه مدنی، دانشکدههای بهداشت و علومپزشکی و انجمنهای تخصصی به مشارکت طلبیده شوند و تربیونهایی برای آنها تهیه شود تا ابتدا ذهنیت مخاطبان و حتی مجریان این طرح برانگیخته شود و فضای بحث و فحص واقعی شکل گیرد. میتوان بنا به تجربه گفت که طرحهایی از دل چنین مباحثاتی بیرون میآیند، در هنگامه اجرا قطعا مشارکت بیشتری را به خود جذب میکنند.