سلامت نیوز : دبیرستان که بودم همسایهای داشتیم که فرزند آنها دختری همسن و سال من بود و به دلیل مشکل نخاعی از دو پا فلج شده بود. معمولا او را روی ویلچر میدیدم یا با واکری که به همراه و کمک برادرش در مسیر کوچهمان کمکم راه میآمد. آن زمان همسایهمان همیشه از هزینه جلسات توانبخشی و... مینالید و میگفت دستم به هیچ جا بند نیست. در آخر هم میگفت مگر من چقدر حقوق میگیرم که این دکترها این گونه از من پول میگیرند. براساس گفته همسایهمان هفتهای بالغ بر ۳۵ هزار تومان هزینه جلسات کاردرمانی و توانبخشی دخترشان میشد. از آن روزها و آن دوران تغییر و تحولات فراوانی صورت گرفته است، البته اگر از نظر سالیان این زمان را بتوان کوتاه دانست اما از نظر هزینهها بهویژه در بخش درمان و سلامت تغییرات گستردهای اتفاق افتاده است.
آنچه امروزه درباره هزینه معلولان به میان میآید از زبان یک مددکار اجتماعی در گفتوگو با فرهیختگان چنین است: جلسات بهبودی و توانبخشی بدون گفتاردرمانی و روانکاوی برای معلولان جسمی، حرکتی میان ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان است که در طول ماه هزینه این بیماران بالغ بر ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود. این مددکار این هزینه را برای معلولان ذهنی بسیار بالاتر عنوان میکند. در این بین چون چند سالی خبرهایی از بیمه تکمیلی و مکمل این بیماران منتشر شده بود بسیاری از افرادی که خارج از فضای این حوزه قرار داشتند بر این باور بودند که معلولان تحت کمکهای این بیمهها با مشکل چندانی روبهرو نیستند. اما روز گذشته علی همتمحمودنژاد، عضو سازمان جهانی معلولان در گفتوگو با مهر از عدم پوشش بیمه تکمیلی معلولان خبر داد و گفت: در حال حاضر حتی یک معلول نیز بیمه تکمیلی ندارد.
انتقاد از عدم پوشش بیمه تکمیلی معلولان
محمودنژاد در ادامه افزود: وجود بیمه مکمل درمان برای ۵۰۰ هزار نفر از معلولان کذب محض است و بیش از دو سالی است که بیمه مکمل درمان معلولان تمدید نشده و این درحالی است که بسیاری از این افراد توانایی پرداخت هزینههای کمرشکن درمان را ندارند. وی تاکید کرد: هزینه بیمه مکمل معلولان تحتعنوان صندوق درمان برخلاف برنامه و بودجه دولت و مجلس در نزد مدیران بهزیستی نگهداری میشود.
سرانه بیمه مکمل درمان معلولان سالانه فقط ۴ هزار تومان است
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق معلولان با اشاره به اینکه سرانه بیمه مکمل درمان معلولان سالانه فقط چهار هزار تومان یعنی به اندازه یک بسته قرص آسپیرین است، گفت: در حال حاضر مهمترین مشکل معلولان بیمه پایه است و بیش از یک میلیون نفر از این افراد فاقد هرگونه بیمه درمانی هستند.
محمودنژاد افزود: وخامت بیمه پایه درمیان معلولان به حدی است که مسوولان بهزیستی و مددکاران برای تحت پوشش قرار دادن یک معلول و صدور دفترچه بیمه عنوان میکنند فقط در صورت فوت معلول برای یک معلول دیگر این امر امکانپذیر خواهد بود.
به گفته وی، تنها بیمهای که در حال حاضر معلولان استفاده میکنند بیمه ایرانیان است که البته معلولان خود هزینه آن را پرداخت میکنند.عضو سازمان جهانی معلولان افزود: واکنشهای وزیر جدید رفاه نشان میدهد مسائل مرتبط با معلولان برای وی از مسائل دست دوم است درحالی که باید گفته رئیسجمهور مبنیبر اینکه معلولان در اولویت اول دولت یازدهم قرار گیرند را درک کرده و به مطالبات عمومی معلولان واکنش نشان دهد.
پرداخت کمکهزینه ۲۰ هزار تومانی به دانشآموزان معلول نیازمند
وجود شرایطی که محمودنژاد به آن اشاره کرد، نگرانی در زمینه سلامت و زندگی مناسب این بیماران را بیش از پیش کرده و این انتظار را ایجاد میکند که مسوولان در خرج و مخارج معلولان چه در بخش درمان و چه در زندگی روزمره پیگیر و کمک به آنها را تبدیل به اولویت یا حداقل دغدغه قابلتامل خود سازند و به دنبال راهکار مقبول و مناسب باشند. اما انگار جو موجود در فضای نهادها و سازمانها حامل چنین خبری نیست آن گونه که با اطلاعاتی که از سختیهای این بیماران و هزینههایشان در هر بخشی چه تحصیل، چه درمان و چه زندگی متفاوتشان وجود دارد خبری دور از انتظار منتشر میشود. روز گذشته یحیی سخنگویی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه دانشآموزان معلول شناسایی شده تحت پوشش سازمان بهزیستی در مقاطع ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی هستند، افزود: این افراد با توجه به نوع معلولیت از کمکهزینهای که تا ۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است، بهمنظور تامین بخشی از هزینههای تحصیلیشان بهرهمند میشوند.
وی با اشاره به اینکه ۷۹ هزار و ۴۸۲ دانشآموز معلول در کشور شناسایی شده است، اظهار کرد: بهطور مستمر در طول ۹ ماه سال تحصیلی به ۸۳۳۳ نفر از این دانشآموزان کمکهزینه تحصیلی ارائه میشود. وی افزود: این سرانه براساس دستورالعمل حمایتهای مالی جامع سازمان بهزیستی و دستورالعمل کمکهزینه تحصیلی به دانشآموزان معلول تعیین شده است.
به گفته معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، دانشآموزان مبتلا به انواع معلولیتها مشمول دریافت این خدمت میشوند. سخنگویی با تاکید بر اینکه کمک به ارتقای زندگی این دانشآموزان ایجاب میکند که سازمان بهزیستی علاوهبر ارائه خدمات توانبخشی، اجتماعی و توانپزشکی، خدمات رفاهی را نیز مد نظر قرار دهد، اظهار کرد: به همین جهت سازمان بهزیستی در نظر دارد با پرداخت کمکهزینههای نقدی به دانشآموزان معلول واجد شرایط در جهت تقویتانگیزههای تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی این افراد گام بردارد.
وی ادامه داد: این اقدام در راستای ایجاد فرصتهای برابر در زمینه کسب دانش و تحصیل علم برای آحاد جامعه از جمله افراد معلول تحت پوشش سازمان و با تاکید بر ماده ۸ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مبنیبر آموزش رایگان و کمک به تامین بخشی از هزینههای تحصیلی معلولان ضروری است و باید اقدامات خاصی بهمنظور کمک به تحصیل افراد معلول و فراهم کردن زمینه دستیابی آنان به شغل مناسب، استقلال مالی و توانمندسازی صورت گیرد.
اینجاست که پس از شنیدن چنین سخنانی و قرار دادن نظرات این دو مسوول سوالات فراوانی مطرح میشود. کاش مسوولان یک لحظه خود را جای این بیماران و خانوادههای آنها میگذاشتند تا متوجه شوند آیا واقعا با چنین پرداختهای محدودی در شرایط گرانی فعلی که حتی فرزندان سالم نیز بسیار بیش از این مبالغ برای رفتن به مدرسه نیاز دارند (چه رسد به تحصیل علم) این مبلغ میتواند مرهمی بر زخمهای این خانوادهها باشد؟ کجای جهان هزینه چنین مشکلاتی اینگونه بر دوش بیماران و خانوادههایشان است؟ چرا برای حل مشکلات یا حداقل کاهش آن در حوزههای مختلف سلامت راهکار و راهحلی در دستور کار قرار نمیگیرد؟ همه میدانیم سازمان بهزیستی یک سر دارد و هزار سودا، چرا با کاهش وظایف این سازمان و در اختیار قرار دادن آن وظایف به دیگر نهادها تلاش نمیشود از مشکلات بکاهند یا سایر نهادها را بهگونهای دخیل کنند که باری از
مشکلها بردارند؟
آنچه امروزه درباره هزینه معلولان به میان میآید از زبان یک مددکار اجتماعی در گفتوگو با فرهیختگان چنین است: جلسات بهبودی و توانبخشی بدون گفتاردرمانی و روانکاوی برای معلولان جسمی، حرکتی میان ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان است که در طول ماه هزینه این بیماران بالغ بر ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود. این مددکار این هزینه را برای معلولان ذهنی بسیار بالاتر عنوان میکند. در این بین چون چند سالی خبرهایی از بیمه تکمیلی و مکمل این بیماران منتشر شده بود بسیاری از افرادی که خارج از فضای این حوزه قرار داشتند بر این باور بودند که معلولان تحت کمکهای این بیمهها با مشکل چندانی روبهرو نیستند. اما روز گذشته علی همتمحمودنژاد، عضو سازمان جهانی معلولان در گفتوگو با مهر از عدم پوشش بیمه تکمیلی معلولان خبر داد و گفت: در حال حاضر حتی یک معلول نیز بیمه تکمیلی ندارد.
انتقاد از عدم پوشش بیمه تکمیلی معلولان
محمودنژاد در ادامه افزود: وجود بیمه مکمل درمان برای ۵۰۰ هزار نفر از معلولان کذب محض است و بیش از دو سالی است که بیمه مکمل درمان معلولان تمدید نشده و این درحالی است که بسیاری از این افراد توانایی پرداخت هزینههای کمرشکن درمان را ندارند. وی تاکید کرد: هزینه بیمه مکمل معلولان تحتعنوان صندوق درمان برخلاف برنامه و بودجه دولت و مجلس در نزد مدیران بهزیستی نگهداری میشود.
سرانه بیمه مکمل درمان معلولان سالانه فقط ۴ هزار تومان است
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق معلولان با اشاره به اینکه سرانه بیمه مکمل درمان معلولان سالانه فقط چهار هزار تومان یعنی به اندازه یک بسته قرص آسپیرین است، گفت: در حال حاضر مهمترین مشکل معلولان بیمه پایه است و بیش از یک میلیون نفر از این افراد فاقد هرگونه بیمه درمانی هستند.
محمودنژاد افزود: وخامت بیمه پایه درمیان معلولان به حدی است که مسوولان بهزیستی و مددکاران برای تحت پوشش قرار دادن یک معلول و صدور دفترچه بیمه عنوان میکنند فقط در صورت فوت معلول برای یک معلول دیگر این امر امکانپذیر خواهد بود.
به گفته وی، تنها بیمهای که در حال حاضر معلولان استفاده میکنند بیمه ایرانیان است که البته معلولان خود هزینه آن را پرداخت میکنند.عضو سازمان جهانی معلولان افزود: واکنشهای وزیر جدید رفاه نشان میدهد مسائل مرتبط با معلولان برای وی از مسائل دست دوم است درحالی که باید گفته رئیسجمهور مبنیبر اینکه معلولان در اولویت اول دولت یازدهم قرار گیرند را درک کرده و به مطالبات عمومی معلولان واکنش نشان دهد.
پرداخت کمکهزینه ۲۰ هزار تومانی به دانشآموزان معلول نیازمند
وجود شرایطی که محمودنژاد به آن اشاره کرد، نگرانی در زمینه سلامت و زندگی مناسب این بیماران را بیش از پیش کرده و این انتظار را ایجاد میکند که مسوولان در خرج و مخارج معلولان چه در بخش درمان و چه در زندگی روزمره پیگیر و کمک به آنها را تبدیل به اولویت یا حداقل دغدغه قابلتامل خود سازند و به دنبال راهکار مقبول و مناسب باشند. اما انگار جو موجود در فضای نهادها و سازمانها حامل چنین خبری نیست آن گونه که با اطلاعاتی که از سختیهای این بیماران و هزینههایشان در هر بخشی چه تحصیل، چه درمان و چه زندگی متفاوتشان وجود دارد خبری دور از انتظار منتشر میشود. روز گذشته یحیی سخنگویی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه دانشآموزان معلول شناسایی شده تحت پوشش سازمان بهزیستی در مقاطع ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی هستند، افزود: این افراد با توجه به نوع معلولیت از کمکهزینهای که تا ۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است، بهمنظور تامین بخشی از هزینههای تحصیلیشان بهرهمند میشوند.
وی با اشاره به اینکه ۷۹ هزار و ۴۸۲ دانشآموز معلول در کشور شناسایی شده است، اظهار کرد: بهطور مستمر در طول ۹ ماه سال تحصیلی به ۸۳۳۳ نفر از این دانشآموزان کمکهزینه تحصیلی ارائه میشود. وی افزود: این سرانه براساس دستورالعمل حمایتهای مالی جامع سازمان بهزیستی و دستورالعمل کمکهزینه تحصیلی به دانشآموزان معلول تعیین شده است.
به گفته معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، دانشآموزان مبتلا به انواع معلولیتها مشمول دریافت این خدمت میشوند. سخنگویی با تاکید بر اینکه کمک به ارتقای زندگی این دانشآموزان ایجاب میکند که سازمان بهزیستی علاوهبر ارائه خدمات توانبخشی، اجتماعی و توانپزشکی، خدمات رفاهی را نیز مد نظر قرار دهد، اظهار کرد: به همین جهت سازمان بهزیستی در نظر دارد با پرداخت کمکهزینههای نقدی به دانشآموزان معلول واجد شرایط در جهت تقویتانگیزههای تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی این افراد گام بردارد.
وی ادامه داد: این اقدام در راستای ایجاد فرصتهای برابر در زمینه کسب دانش و تحصیل علم برای آحاد جامعه از جمله افراد معلول تحت پوشش سازمان و با تاکید بر ماده ۸ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مبنیبر آموزش رایگان و کمک به تامین بخشی از هزینههای تحصیلی معلولان ضروری است و باید اقدامات خاصی بهمنظور کمک به تحصیل افراد معلول و فراهم کردن زمینه دستیابی آنان به شغل مناسب، استقلال مالی و توانمندسازی صورت گیرد.
اینجاست که پس از شنیدن چنین سخنانی و قرار دادن نظرات این دو مسوول سوالات فراوانی مطرح میشود. کاش مسوولان یک لحظه خود را جای این بیماران و خانوادههای آنها میگذاشتند تا متوجه شوند آیا واقعا با چنین پرداختهای محدودی در شرایط گرانی فعلی که حتی فرزندان سالم نیز بسیار بیش از این مبالغ برای رفتن به مدرسه نیاز دارند (چه رسد به تحصیل علم) این مبلغ میتواند مرهمی بر زخمهای این خانوادهها باشد؟ کجای جهان هزینه چنین مشکلاتی اینگونه بر دوش بیماران و خانوادههایشان است؟ چرا برای حل مشکلات یا حداقل کاهش آن در حوزههای مختلف سلامت راهکار و راهحلی در دستور کار قرار نمیگیرد؟ همه میدانیم سازمان بهزیستی یک سر دارد و هزار سودا، چرا با کاهش وظایف این سازمان و در اختیار قرار دادن آن وظایف به دیگر نهادها تلاش نمیشود از مشکلات بکاهند یا سایر نهادها را بهگونهای دخیل کنند که باری از
مشکلها بردارند؟