سلامت نیوز : آخرین سرشماریها نشان میدهد 768 هزار بیكار در كشور دارای تحصیلات
فوقدیپلم تا دكترای تخصصی هستند. در این میان 505هزارنفر دارای لیسانس و
207 هزار نفر فوقدیپلم هستند، ضمن اینكه بیشترین تعداد بیكاران دانشگاهی
نیز در رشتههای علومانسانی و هنر، علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق و
مهندسی ساخت و تولید هستند. برای رفع معضل بیكاری كه دولت یازدهم بر آن
تاكید كرده توجه به این آمارها بسیار مهم و همچنین راهگشاست.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ در روزهای گذشته هم اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور تاكید كرد «اشتغال و تورم دو چالش اصلی و اساسی كشور محسوب میشود.» او اینطور گفته بود: «دولت در نظر دارد برنامههایی را بهصورت فوری و اضطراری در حوزه اشتغال كشور اجرا كند.» نكته اینجاست كه طی دو دهه اخیر جامعه با گرایش روزافزون جوانان برای ورود به دانشگاهها مواجه بوده و این روند همچنان ادامه دارد. تداوم این شرایط و از سوی دیگر ضعف در روال اشتغالزایی كشور موجب شده است كه جوانان پس از فارغالتحصیل شدن فرصت و شرایط ورود به بازار كار را پیدا نكنند. این مسئله به حدی رسیده است كه امروز در بسیاری از رشتههای دانشگاهی كه جوانان از آنها فارغالتحصیل میشوند، بازار كاری وجود ندارد و به اصطلاح بازار كار بسیاری از رشتهها اشباع شده است.
بازار كار كساد برخی رشتههای دانشگاهی
باید توجه داشت یكی از مهمترین دلایلی كه باعث بهوجود آمدن این شرایط شده است، عدمارتباط صحیح و منطقی بین دانشگاه و بازار كار است تا جاییكه هریك از این بخشها بهصورت كاملا جزیرهای و جدا از دیگری كار میكند. دانشگاهها امروز در رشتههای گوناگونی بدون توجه به نیاز واقعی بازار كار دانشجو تربیت میكنند، اما بازار كار تنها به آن بخشی از فارغالتحصیلان توجه دارد كه بتواند نیاز واقعی خود به نیروی كار را برطرف نماید. باقیماندن این شرایط درباره اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و ناتوانی دانشگاهها یا بیتوجهی دانشجویان به لزوم كسب مهارتهای شغلی مورد نیاز بازار كار، باعث شده تا همواره نرخ بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی كه انتظار میرود باید در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروهها و تا 2 برابر متوسط نرخ بیكاری كشور باشد.
ناشناخته ماندن ظرفیتهای قابل ارائه مراكز فنی و حرفهای كشور در بحث مهارتآموزی و كمتوجهی دانشجویان به نیازهای واقعی بازار كار، علاوهبر اینكه باعث افزایش تعداد بیكاران فارغالتحصیل در رشتههای گوناگون شده است، زمینه بیاعتمادی كارفرمایان به این گروهها را نیز دامن میزند بهنحوی كه كارفرمایان تصور نزدیك به یقین دارند تنها مهارت فارغالتحصیلان جویای كار كشور در كنار داشتن یك مدرك تحصیلی، رانندگی است! نكته جالب اینكه با وجود اطلاع نسبی جامعه از وضعیت بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و اینكه بازار فعلی كار كشور نیازی به بسیاری از رشتههای تحصیلی به دلیل تكمیل بودن ظرفیت تا حداقل چندین سال ندارد، باز هم بر ورود به دانشگاهها و تحصیل در هر رشتهای اصرار ورزیده میشود و بدتر اینكه نه در دوران تحصیل و نه در دوران انتظار برای ورود به بازار كار، قریب به اتفاق كارجویان فارغالتحصیل دانشگاهی كمترین تلاشی برای تحقیق در بازار واقعی كار و كسب مهارتهای لازم آن از جمله تسلط به كار با كامپیوتر، آشنایی با زبان خارجی و كسب فنون دیگر را انجام نمیدهند.
آمار تحصیلكردههای بیكار
بیشترین تعداد بیكاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشتههای علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند. از مجموع بیش از 768 هزار نفر بیكار فارغالتحصیل دانشگاهی، 363هزار و 740 نفر مرد و 404 هزار و 311 نفر نیز زن است.
همچنین از 52 هزار و 169 نفر بیكار فوق لیسانس و دكترای حرفهای، 11 هزار و 886 نفر در رشتههای علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل كردهاند و 12 هزار و 353 نفر نیز دارای مدرك رشتههای مهندسی، تولید و ساخت هستند. 9 هزار و 607 نفر نیز در رشته علوم، ریاضی و كامپیوتر و 6 هزار و 781 نفر نیز در رشته علومانسانی و هنر بودهاند. سهم سایر رشتهها از موارد یادشده كمتر بوده است. به صورت كلی، 122 هزار و 863 مرد دارای مدرك فوقدیپلم و بیكار هستند، از سویی 213 هزار و 7 نفر لیسانس، 25 هزار و 517 نفر فوق لیسانس و دكترای حرفهای و 2 هزار و 257 نفر نیز دكترای تخصصی دارند. در بین زنان 84 هزار و 447 نفر بیكار فوقدیپلم، 292 هزار و 3 نفر لیسانس، 26 هزار و 652 نفر فوقلیسانس و دكترای حرفهای و هزار و 131 نفر نیز دارای مدرك دكترای تخصصی هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ در روزهای گذشته هم اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور تاكید كرد «اشتغال و تورم دو چالش اصلی و اساسی كشور محسوب میشود.» او اینطور گفته بود: «دولت در نظر دارد برنامههایی را بهصورت فوری و اضطراری در حوزه اشتغال كشور اجرا كند.» نكته اینجاست كه طی دو دهه اخیر جامعه با گرایش روزافزون جوانان برای ورود به دانشگاهها مواجه بوده و این روند همچنان ادامه دارد. تداوم این شرایط و از سوی دیگر ضعف در روال اشتغالزایی كشور موجب شده است كه جوانان پس از فارغالتحصیل شدن فرصت و شرایط ورود به بازار كار را پیدا نكنند. این مسئله به حدی رسیده است كه امروز در بسیاری از رشتههای دانشگاهی كه جوانان از آنها فارغالتحصیل میشوند، بازار كاری وجود ندارد و به اصطلاح بازار كار بسیاری از رشتهها اشباع شده است.
بازار كار كساد برخی رشتههای دانشگاهی
باید توجه داشت یكی از مهمترین دلایلی كه باعث بهوجود آمدن این شرایط شده است، عدمارتباط صحیح و منطقی بین دانشگاه و بازار كار است تا جاییكه هریك از این بخشها بهصورت كاملا جزیرهای و جدا از دیگری كار میكند. دانشگاهها امروز در رشتههای گوناگونی بدون توجه به نیاز واقعی بازار كار دانشجو تربیت میكنند، اما بازار كار تنها به آن بخشی از فارغالتحصیلان توجه دارد كه بتواند نیاز واقعی خود به نیروی كار را برطرف نماید. باقیماندن این شرایط درباره اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و ناتوانی دانشگاهها یا بیتوجهی دانشجویان به لزوم كسب مهارتهای شغلی مورد نیاز بازار كار، باعث شده تا همواره نرخ بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی كه انتظار میرود باید در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروهها و تا 2 برابر متوسط نرخ بیكاری كشور باشد.
ناشناخته ماندن ظرفیتهای قابل ارائه مراكز فنی و حرفهای كشور در بحث مهارتآموزی و كمتوجهی دانشجویان به نیازهای واقعی بازار كار، علاوهبر اینكه باعث افزایش تعداد بیكاران فارغالتحصیل در رشتههای گوناگون شده است، زمینه بیاعتمادی كارفرمایان به این گروهها را نیز دامن میزند بهنحوی كه كارفرمایان تصور نزدیك به یقین دارند تنها مهارت فارغالتحصیلان جویای كار كشور در كنار داشتن یك مدرك تحصیلی، رانندگی است! نكته جالب اینكه با وجود اطلاع نسبی جامعه از وضعیت بیكاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و اینكه بازار فعلی كار كشور نیازی به بسیاری از رشتههای تحصیلی به دلیل تكمیل بودن ظرفیت تا حداقل چندین سال ندارد، باز هم بر ورود به دانشگاهها و تحصیل در هر رشتهای اصرار ورزیده میشود و بدتر اینكه نه در دوران تحصیل و نه در دوران انتظار برای ورود به بازار كار، قریب به اتفاق كارجویان فارغالتحصیل دانشگاهی كمترین تلاشی برای تحقیق در بازار واقعی كار و كسب مهارتهای لازم آن از جمله تسلط به كار با كامپیوتر، آشنایی با زبان خارجی و كسب فنون دیگر را انجام نمیدهند.
آمار تحصیلكردههای بیكار
بیشترین تعداد بیكاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشتههای علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند. از مجموع بیش از 768 هزار نفر بیكار فارغالتحصیل دانشگاهی، 363هزار و 740 نفر مرد و 404 هزار و 311 نفر نیز زن است.
همچنین از 52 هزار و 169 نفر بیكار فوق لیسانس و دكترای حرفهای، 11 هزار و 886 نفر در رشتههای علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل كردهاند و 12 هزار و 353 نفر نیز دارای مدرك رشتههای مهندسی، تولید و ساخت هستند. 9 هزار و 607 نفر نیز در رشته علوم، ریاضی و كامپیوتر و 6 هزار و 781 نفر نیز در رشته علومانسانی و هنر بودهاند. سهم سایر رشتهها از موارد یادشده كمتر بوده است. به صورت كلی، 122 هزار و 863 مرد دارای مدرك فوقدیپلم و بیكار هستند، از سویی 213 هزار و 7 نفر لیسانس، 25 هزار و 517 نفر فوق لیسانس و دكترای حرفهای و 2 هزار و 257 نفر نیز دكترای تخصصی دارند. در بین زنان 84 هزار و 447 نفر بیكار فوقدیپلم، 292 هزار و 3 نفر لیسانس، 26 هزار و 652 نفر فوقلیسانس و دكترای حرفهای و هزار و 131 نفر نیز دارای مدرك دكترای تخصصی هستند.