سلامت نیوز: اگر وزارت بهداشت به 3 استراتژی پیشگیری اولیه،پیشگیری ثانویه و پیشگیری ثالثیه توجه جدی، بایسته و توام با عدالت
داشته باشد گامی بسیار مهم و کلیدی در ارتقای سطح سلامت جامعه برداشته
خواهد شد. کشورهای پیشرفته در امر سلامت، بیشترین فعالیتهای سلامت خود را
در استراتژی اول متمرکز میکنند و بیشترین سود سرمایهگذاری را نیز به دست
میآورند.
یک هدف، 3 استراتژی و 3 فعالیت
دکتر محمدعلی حیدرنیا/متخصص پزشکی اجتماعی و دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در هفته نامه سپید نوشت: این نوشتار کوتاه پیشنهادی است برای بزرگانی که در انتخاب وزیر بهداشت نقش مستقیم یا غیرمستقیم دارند یعنی آقای دکتر حسن روحانی، رییسجمهور برگزیده مردم و تیم مشاوران ایشان...
برای تبیین مولفههای انتخاب وزیر بهداشت، بدوا ضروری است اهداف و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بررسی و تجزیه و تحلیل شود اما واضح است بررسی دقیق و پرداختن به جزییات با توجه به گستردگی و حوزههای فعالیت گوناگون این وزارتخانه برای دستیابی به تبیین مولفههای انتخاب وزیر مقدور و البته ضروری هم نیست. پس بهتر است برای درک کلی از نقش وزارتخانه یک خلاصهسازی با حفظ محورهای مهم و کلیدی از وزارتخانه صورت پذیرد. در یک نگاه ساده و کلان کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را میتوان در 7 کلمه خلاصه کرد که عبارتند از:
یک هدف، 3 استراتژی و 3 فعالیت. (سلامت برای همه، پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه، آموزش پزشکی، ارائه خدمات و پژوهش). با اندکی دقت متوجه میشویم هیچ نکته کلیدیای از قلم نیفتاده و هر موضوعی که مورد بحث قرار گیرد در یکی از محورهای ذکر شده قرار میگیرد. نگاهی خلاصه و اینچنینی راهنمای مفیدی برای مساله مورد نظر و حتی پایش وزارتخانه است.
هدف
هدف وزارتخانه این است که سلامت را برای همه مردم و جامعه فراهم کند و با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی که سلامت عبارت است از آسایش کامل جسمی، روانی، اجتماعی و نه صرفا نبود بیماری (جدیدا بعد معنوی هم اضافه شده) کاملا واضح است که دستیابی به این هدف بسیار بزرگ و گسترده از عهده وزارت بهداشت خارج است و بهتنهایی نمیتواند حتی مسیر را برای رسیدن به این هدف هموار کند. پس ضروری است سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادهای موجود در کشور، آن را کمک و همراهی کنند. با همین توضیح ساده و مختصر مشخص میشود وزیر بهداشت باید آنچنان توانمند باشد که بتواند همکاری سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادها را جلب کند.
استراتژیهای وزارتخانه
وزارت بهداشت باید برای رسیدن به هدف 3 استراتژی را دنبال کند. به زبان ساده کمک کند تا:
1-2 مردم بیمار نشوند. (پیشگیری اولیه)
2-2 بیماران سریع و صحیح درمان شوند. (پیشگیری ثانویه)
3-2 بیماران غیرقابل درمان رنج کمتری متحمل شوند (پیشگیری ثالثیه)
اگر وزارت بهداشت به این 3 استراتژی توجه جدی، بایسته و توام با عدالت داشته باشد گامی بسیار مهم و کلیدی در ارتقای سطح سلامت جامعه برداشته خواهد شد. کشورهای پیشرفته در امر سلامت، بیشترین فعالیتهای سلامت خود را در استراتژی اول متمرکز میکنند و بیشترین سود سرمایهگذاری را نیز به دست میآورند. متاسفانه کشورهای در حال توسعه به دلیل اجبار و نداشتن برنامه و تقاضای غیرمنطقی مردم بیشتر درگیر استراتژی دوم، آن هم بهصورت ناقص هستند. یک نگاه ساده به آمار تقاضاهای غیرمنطقی برای سزارین و داروها حجم این فاجعه را نشان میدهد.
فعالیتها
1-3 آموزش پزشکی: باید در راستای نیاز سلامت کشور باشد که اکنون با این هدف فاصله دارد.
2-3 ارائه خدمات: این خدمات باید در چارچوب استراتژیهای سهگانه ذکر شده باشد نهفقط نیازهای کاذب
3-3 پژوهش: پژوهش به صرف تولید مقاله یک کار منطقی نیست. پژوهشها باید به گونهای باشند که مشکلات آموزش پزشکی و ارائه خدمات را حل کنند. وزیری مطلوب و کارآمد است که در همه حالات هدف و رسالت وزارت متبوع را مدنظر داشته باشد و تمام فعالیتهای سهگانه را عادلانه و هوشیارانه در چارچوب 3 استراتژی فوق برنامهریزی کند. نکته کلیدی در این مساله این است که به هریک از این استراتژیها سهم عادلانهای از آموزش، پژوهش و ارائه خدمات اختصاص دهد. مثلا اینطور نباشد که به استراتژی دوم (درمان) که سهم کوچکی هم در ارتقای سلامت جامعه دارد بیش از 80 درصد منابع را اختصاص دهد. مطالعات گوناگون در چارچوب عوامل تعیینکننده سلامت نشان میدهند درمان صرف فقط 4 درصد در سلامت جامعه نقش دارد. در صورتی که عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت (پیشگیری ابتدایی و اولیه) نزدیک به 75 درصد در سلامت جامعه نقش ایفا میکنند. برای تبیین مولفههای انتخاب وزیر بهداشت علاوه بر شناخت وزارت بهداشت، توجه به چند نکته دیگر ضروری است:
نگاه دینی به سلامت
مسوولان و وزرا مخصوصا وزیر بهداشت باید امر سلامت را در راستای کرامت انسانی و ارزشهای دینی باور داشته باشند. در قرآن کریم، احادیث، روایات و ادبیات ایرانی-اسلامی سلامت سخت مورد توجه است.
پیامبراكرم (ص) میفرمایند: «در زندگی بدون سلامت خیری نیست.» (لاخیر فی الحیاه الا مع الصحه) و باز میفرمایند: «از سلامت انسانها فرشتگان خوشحال، خداوند راضی و دین تثبیت میشود.» (ان فی صحه البدن فرح الملائكه و مرضاه الرب و تثبیت السنه)
اعتدال در سلامت
پرداختن به این موضوع اهمیت دارد زیرا رییسجمهور منتخب مردم دائم تکرار میکنند دولت ایشان دولت اعتدال است. اعتدال در پزشکی یا اعتدال در سلامت چیست؟ اگر مفهوم سلامت به معنای داشتن سلامت در نظر گرفته شود، اعتدال معنی و مفهوم خود را از دست میدهد چرا که همیشه داشتن بالاترین سطح سلامت مورد علاقه و خواست مردم است ولی معنی اعتدال در سلامت را میتوان اینگونه بیان کرد: اعتدال و موازنه در استراتژیهای سهگانه مربوط به سلامت، یعنی باید اعتدال در اختصاص منابع (آموزش، پژوهش، ارائه خدمات) به استراتژیهای سهگانه رعایت شود. این واقعا از اعتدال خارج است که قسمت عمده منابع در جایی هزینه شود که کمترین سوددهی و دستاورد سلامت را داشته باشد. با توجه به این مقدمه مولفههای انتخاب وزیر بهداشت را میتوان چنین تبیین و پیشنهاد کرد.
شیخوخیت
با توجه به نقش وزارتخانه تحت مدیریت وزیر بهداشت در سلامت و اینکه نزدیک به 75 درصد مسایل مربوط و تاثیرگذار در سلامت خارج از حیطه مدیریتی او هستند باید از چنان محبوبیت، توانمندی و جاذبهای برخوردار باشد که بتواند نظر کل کابینه و سایر وزارتخانهها را در همکاری با برنامههای سلامت جلب و نقش آنها را در سلامت تبیین و اعلام کند.
داشتن دیدگاه سلامتمحور
یعنی دیدگاه او به سلامت در چارچوب سلامت جامعه و استراتژیهای سلامت باشد. باید به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت ایمان و باور جدی داشته باشد و این به آن معناست که خود را بینیاز از حمایت سایر وزارتخانهها نمیبیند.
داشتن تجربه کافی و مثبت در امر مدیریت سلامت
باورها و دیدگاههای هر شخص را باید در مدیریت سابق او دید. حتی اگر این مدیریت در سطح کوچکی اجرا شده باشد. متخصص، استاد دانشگاه، وزیر یا وکیل بودن کلید انتخاب نیست بلکه تجربه در برنامهریزی سلامت و باور به پیشگیری از موارد مهم است.
تخصص
شواهد نشان میدهند متخصص یا فوقتخصص بودن کلید موفقیت در انتخاب وزیر نیست. چه بسا گاهی اثر منفی دارد. مثلا یک پزشک متخصص جراحی یا متخصص چشم یا... پزشکی را بیشتر از دیدگاه تخصصی خود میبینند و البته اشکالی هم بر ایشان وارد نیست چرا که سالیان درازی را در این تخصص کار کردهاند. داشتن نگاه تکبعدی در پرداختن به کل مقوله سلامت تنگنا ایجاد میکند. بررسی وزرای بهداشت سابق نشان میدهد همه از پزشکان متخصص بودهاند ولی باید گوشزد کرد انتخاب وزیر نباید صرفا براساس تخصص بالینی آنها باشد چرا که در این مساله نقشی جدیای ندارد و گاهی هم نقش بازدارندگی ایفا میکند.
نگرش و باور به پیشگیری ابتدایی و اولیه و برنامه اجرایی در این حیطهها
• نگرش، باور و برنامه برای آموزش پزشکی جامعهنگر
• نگرش، باور و برنامه برای پژوهشهایی که منجر به ارتقای خدمات و آموزش پزشکی شود.
نگرش به ارائه خدمات
داشتن برنامه برای ارتقای کیفیت خدمات ضروری، ارائه خدمات جدید و ضروری در راستای ارتقای سلامت جامعه، کاهش خدمات غیرضروری و برنامه برای اجرایی شدن مفاد منشور حقوق بیماران. در پایان پیشنهاد میشود همچون بیشتر کشورهای پیشرو در امر سلامت نام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به وزارت سلامت تغییر یابد چرا که واژه سلامت همه موارد ذکرشده در نام قبلی را پوشش میدهد و خود واژه بار بسیار مثبتی دارد.
... و سخن آخر
این روزها که بازار داد و ستد پست و مقام داغ است، دو کس را هوشیاری و دقت لازم است؛ اول آن کس که پست را تفویض میکند و دیگر آنکه پست را میپذیرد.
در این صورت است که کارها بیشتر به سامان میشود.
یک هدف، 3 استراتژی و 3 فعالیت
دکتر محمدعلی حیدرنیا/متخصص پزشکی اجتماعی و دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در هفته نامه سپید نوشت: این نوشتار کوتاه پیشنهادی است برای بزرگانی که در انتخاب وزیر بهداشت نقش مستقیم یا غیرمستقیم دارند یعنی آقای دکتر حسن روحانی، رییسجمهور برگزیده مردم و تیم مشاوران ایشان...
برای تبیین مولفههای انتخاب وزیر بهداشت، بدوا ضروری است اهداف و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بررسی و تجزیه و تحلیل شود اما واضح است بررسی دقیق و پرداختن به جزییات با توجه به گستردگی و حوزههای فعالیت گوناگون این وزارتخانه برای دستیابی به تبیین مولفههای انتخاب وزیر مقدور و البته ضروری هم نیست. پس بهتر است برای درک کلی از نقش وزارتخانه یک خلاصهسازی با حفظ محورهای مهم و کلیدی از وزارتخانه صورت پذیرد. در یک نگاه ساده و کلان کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را میتوان در 7 کلمه خلاصه کرد که عبارتند از:
یک هدف، 3 استراتژی و 3 فعالیت. (سلامت برای همه، پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه، آموزش پزشکی، ارائه خدمات و پژوهش). با اندکی دقت متوجه میشویم هیچ نکته کلیدیای از قلم نیفتاده و هر موضوعی که مورد بحث قرار گیرد در یکی از محورهای ذکر شده قرار میگیرد. نگاهی خلاصه و اینچنینی راهنمای مفیدی برای مساله مورد نظر و حتی پایش وزارتخانه است.
هدف
هدف وزارتخانه این است که سلامت را برای همه مردم و جامعه فراهم کند و با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی که سلامت عبارت است از آسایش کامل جسمی، روانی، اجتماعی و نه صرفا نبود بیماری (جدیدا بعد معنوی هم اضافه شده) کاملا واضح است که دستیابی به این هدف بسیار بزرگ و گسترده از عهده وزارت بهداشت خارج است و بهتنهایی نمیتواند حتی مسیر را برای رسیدن به این هدف هموار کند. پس ضروری است سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادهای موجود در کشور، آن را کمک و همراهی کنند. با همین توضیح ساده و مختصر مشخص میشود وزیر بهداشت باید آنچنان توانمند باشد که بتواند همکاری سایر وزارتخانهها، ساختارها و نهادها را جلب کند.
استراتژیهای وزارتخانه
وزارت بهداشت باید برای رسیدن به هدف 3 استراتژی را دنبال کند. به زبان ساده کمک کند تا:
1-2 مردم بیمار نشوند. (پیشگیری اولیه)
2-2 بیماران سریع و صحیح درمان شوند. (پیشگیری ثانویه)
3-2 بیماران غیرقابل درمان رنج کمتری متحمل شوند (پیشگیری ثالثیه)
اگر وزارت بهداشت به این 3 استراتژی توجه جدی، بایسته و توام با عدالت داشته باشد گامی بسیار مهم و کلیدی در ارتقای سطح سلامت جامعه برداشته خواهد شد. کشورهای پیشرفته در امر سلامت، بیشترین فعالیتهای سلامت خود را در استراتژی اول متمرکز میکنند و بیشترین سود سرمایهگذاری را نیز به دست میآورند. متاسفانه کشورهای در حال توسعه به دلیل اجبار و نداشتن برنامه و تقاضای غیرمنطقی مردم بیشتر درگیر استراتژی دوم، آن هم بهصورت ناقص هستند. یک نگاه ساده به آمار تقاضاهای غیرمنطقی برای سزارین و داروها حجم این فاجعه را نشان میدهد.
فعالیتها
1-3 آموزش پزشکی: باید در راستای نیاز سلامت کشور باشد که اکنون با این هدف فاصله دارد.
2-3 ارائه خدمات: این خدمات باید در چارچوب استراتژیهای سهگانه ذکر شده باشد نهفقط نیازهای کاذب
3-3 پژوهش: پژوهش به صرف تولید مقاله یک کار منطقی نیست. پژوهشها باید به گونهای باشند که مشکلات آموزش پزشکی و ارائه خدمات را حل کنند. وزیری مطلوب و کارآمد است که در همه حالات هدف و رسالت وزارت متبوع را مدنظر داشته باشد و تمام فعالیتهای سهگانه را عادلانه و هوشیارانه در چارچوب 3 استراتژی فوق برنامهریزی کند. نکته کلیدی در این مساله این است که به هریک از این استراتژیها سهم عادلانهای از آموزش، پژوهش و ارائه خدمات اختصاص دهد. مثلا اینطور نباشد که به استراتژی دوم (درمان) که سهم کوچکی هم در ارتقای سلامت جامعه دارد بیش از 80 درصد منابع را اختصاص دهد. مطالعات گوناگون در چارچوب عوامل تعیینکننده سلامت نشان میدهند درمان صرف فقط 4 درصد در سلامت جامعه نقش دارد. در صورتی که عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت (پیشگیری ابتدایی و اولیه) نزدیک به 75 درصد در سلامت جامعه نقش ایفا میکنند. برای تبیین مولفههای انتخاب وزیر بهداشت علاوه بر شناخت وزارت بهداشت، توجه به چند نکته دیگر ضروری است:
نگاه دینی به سلامت
مسوولان و وزرا مخصوصا وزیر بهداشت باید امر سلامت را در راستای کرامت انسانی و ارزشهای دینی باور داشته باشند. در قرآن کریم، احادیث، روایات و ادبیات ایرانی-اسلامی سلامت سخت مورد توجه است.
پیامبراكرم (ص) میفرمایند: «در زندگی بدون سلامت خیری نیست.» (لاخیر فی الحیاه الا مع الصحه) و باز میفرمایند: «از سلامت انسانها فرشتگان خوشحال، خداوند راضی و دین تثبیت میشود.» (ان فی صحه البدن فرح الملائكه و مرضاه الرب و تثبیت السنه)
اعتدال در سلامت
پرداختن به این موضوع اهمیت دارد زیرا رییسجمهور منتخب مردم دائم تکرار میکنند دولت ایشان دولت اعتدال است. اعتدال در پزشکی یا اعتدال در سلامت چیست؟ اگر مفهوم سلامت به معنای داشتن سلامت در نظر گرفته شود، اعتدال معنی و مفهوم خود را از دست میدهد چرا که همیشه داشتن بالاترین سطح سلامت مورد علاقه و خواست مردم است ولی معنی اعتدال در سلامت را میتوان اینگونه بیان کرد: اعتدال و موازنه در استراتژیهای سهگانه مربوط به سلامت، یعنی باید اعتدال در اختصاص منابع (آموزش، پژوهش، ارائه خدمات) به استراتژیهای سهگانه رعایت شود. این واقعا از اعتدال خارج است که قسمت عمده منابع در جایی هزینه شود که کمترین سوددهی و دستاورد سلامت را داشته باشد. با توجه به این مقدمه مولفههای انتخاب وزیر بهداشت را میتوان چنین تبیین و پیشنهاد کرد.
شیخوخیت
با توجه به نقش وزارتخانه تحت مدیریت وزیر بهداشت در سلامت و اینکه نزدیک به 75 درصد مسایل مربوط و تاثیرگذار در سلامت خارج از حیطه مدیریتی او هستند باید از چنان محبوبیت، توانمندی و جاذبهای برخوردار باشد که بتواند نظر کل کابینه و سایر وزارتخانهها را در همکاری با برنامههای سلامت جلب و نقش آنها را در سلامت تبیین و اعلام کند.
داشتن دیدگاه سلامتمحور
یعنی دیدگاه او به سلامت در چارچوب سلامت جامعه و استراتژیهای سلامت باشد. باید به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت ایمان و باور جدی داشته باشد و این به آن معناست که خود را بینیاز از حمایت سایر وزارتخانهها نمیبیند.
داشتن تجربه کافی و مثبت در امر مدیریت سلامت
باورها و دیدگاههای هر شخص را باید در مدیریت سابق او دید. حتی اگر این مدیریت در سطح کوچکی اجرا شده باشد. متخصص، استاد دانشگاه، وزیر یا وکیل بودن کلید انتخاب نیست بلکه تجربه در برنامهریزی سلامت و باور به پیشگیری از موارد مهم است.
تخصص
شواهد نشان میدهند متخصص یا فوقتخصص بودن کلید موفقیت در انتخاب وزیر نیست. چه بسا گاهی اثر منفی دارد. مثلا یک پزشک متخصص جراحی یا متخصص چشم یا... پزشکی را بیشتر از دیدگاه تخصصی خود میبینند و البته اشکالی هم بر ایشان وارد نیست چرا که سالیان درازی را در این تخصص کار کردهاند. داشتن نگاه تکبعدی در پرداختن به کل مقوله سلامت تنگنا ایجاد میکند. بررسی وزرای بهداشت سابق نشان میدهد همه از پزشکان متخصص بودهاند ولی باید گوشزد کرد انتخاب وزیر نباید صرفا براساس تخصص بالینی آنها باشد چرا که در این مساله نقشی جدیای ندارد و گاهی هم نقش بازدارندگی ایفا میکند.
نگرش و باور به پیشگیری ابتدایی و اولیه و برنامه اجرایی در این حیطهها
• نگرش، باور و برنامه برای آموزش پزشکی جامعهنگر
• نگرش، باور و برنامه برای پژوهشهایی که منجر به ارتقای خدمات و آموزش پزشکی شود.
نگرش به ارائه خدمات
داشتن برنامه برای ارتقای کیفیت خدمات ضروری، ارائه خدمات جدید و ضروری در راستای ارتقای سلامت جامعه، کاهش خدمات غیرضروری و برنامه برای اجرایی شدن مفاد منشور حقوق بیماران. در پایان پیشنهاد میشود همچون بیشتر کشورهای پیشرو در امر سلامت نام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به وزارت سلامت تغییر یابد چرا که واژه سلامت همه موارد ذکرشده در نام قبلی را پوشش میدهد و خود واژه بار بسیار مثبتی دارد.
... و سخن آخر
این روزها که بازار داد و ستد پست و مقام داغ است، دو کس را هوشیاری و دقت لازم است؛ اول آن کس که پست را تفویض میکند و دیگر آنکه پست را میپذیرد.
در این صورت است که کارها بیشتر به سامان میشود.