سلامت نیوز : از زمان های
خیلی دور همواره این سؤال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا
شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ عوامل فرهنگی ابعاد مختلفی دارد كه مهمترین آنها عبارتند از :
الف) دین و مذهب :
دختر و پسری كه با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می كنند ، پس از فروكش كردن احساسات پُرشور اولیه با مشكل مواجه می شوند .به عنوان مثال ازدواج یك پسر شیعه مذهب با یك دختر اهل تسنن ، مشكل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت . هر چه تعصبات دینی بیشتر باشد این درگیری بیشتر می شود .
زن و شوهری كه دارای دو مذهب متفاوت اند مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشكلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندشان هم در آموزش و تربیت دچار سردرگمی می شود . دختر مسیحی روز یكشنبه به كلیسا می رود و پسر مسلمان در شب عاشورا به عزاداری امام حسین (ع) و مراسم دعا در شبهای جمعه روی می آورد . این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی می تواند زمینه ای برای ناسازگاری خانوادگی باشد .
مرد مسلمان مسافرت های زیارتی و حج را دوست دارد ، در حالی كه زن مسیحی رغبت به چنین برنامه هایی ندارد و یا در مورد حج ، اجازه انجام اعمال را ندارد .
ب) آداب و رسوم :
در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یك جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است . آداب و رسوم دِه با شهر ، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یكدیگرمتفاوت است . خانواده هایی كه از فرهنگ غرب تقلید می كنند با خانواده های سنتی نمی جوشند . پس باید در این زمینهنیزدقت لازم انجامشود .
ج) لباس پوشیدن و آراستن ظاهر :
هر فردی تفكرات ، اعتقادات و باورهای مخصوص به خودرا دارد كه نمودهایی از این طرز تفكر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان می شود .
برخی از جوانان ممكن است از لباس های مُد روز استفاده نمایند . از این رو پسر و دختری كه می خواهند با هم ازدواج كنند ، حتی الامكان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد .
د) سنتهای غیر معمول :
دربعضی از خانواده ها ، سنتهای خرافی و نامعقول وجود دارد مثلاً :
1- مرد در خانه تصمیم گیرنده است و زن باید از او اطاعت كند ، به طوری كه مرد سالاری در خانواده حكمفرما می شود .
2-زن حاكم است و به اصطلاح زن سالاریوجود دارد.
3-به دختر اهمیت نمی دهند و داشتندختریك نوع بدشانسی محسوب می شود.
4- تحصیل دختران را ضروری نمی دانند و معتقدند كه كار زنها جز بچه داری و خانه داری نیست .
5- زنها را به صورتهای مختلف تحقیر می كنند و آنها را به اسامی بد صدا می زنند .
6- مردها از گرفتن چند زن ابا ندارند .
7- انجام ازدواج موقت ( صیغه كردن )را عیب نمی دانند.
8- بی بند و باری و دیر آمدن شوهران به خانه چندان مهم نیست ، ولی كوچكترین خطا از جانب زن مصیبتی بزرگ است و به شدت با آن برخورد می شود .
9- زنها را به عنوان موجوداتی كه باید كار كنند و سهم نبرند می شناسند .
10- مرد در ثروت زن و مصرف آن دخالت می كند و هیچ استقلال و شخصیتی برای او قائل نیست .
و موارد دیگری از این قبیلكه لازم استدختر و پسری كهمی خواهند ازدواج كنند باید در مورد خانواده مورد نظر خود تحقیق نمایند و در صورت مشاهده چنین سنتهایی ، از وصلت با آنها خودداری نمایند.
ر) اعتقادات و باورها :
دختری كه تمام هم و غمش توجه به لباس و تجملات است ، تحمل مردی كه تمام اوقات خود را به مطالعه می گذراند ، ندارد. در زندگی هر فردی ارزشها و ضد ارزشهای فرهنگی نقش مهمی دارد. باید توجه داشت كه كدام ارزش و عقیده ، خوب یا بد است . این موضوع باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد و فرد ، همسری را انتخاب كند كه اعتقادات و باورهایش به اعتقادات و باورهای او نزدیك باشد .
عوامل جسمانی و ژنتیكی
با این كه زیبایی ظاهری ممكن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد ، دو نفری كه می خواهند یك عمر با هم زندگی كنند ، باید از قیافه یكدیگر خوششان بیاید . بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند . عده ای از پسران كه خود دارای قیافه زیبایی نیستند ، توجه خاص به دختران زیبا دارند ،
عكس این حالت نیز ممكن است . البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می كند ، ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود . علاوه بر این ، مسئله ژنتیك از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیّت بسیاری برخوردار است . بعضی از مردان كوتاه قد ، زنان بلند قد را انتخاب می نمایند تا فرزندان آنان كوتاه قد نشوند و گاهی عكس این مسئله نیز صادق است . از طرف دیگر ازدواج های فامیلی كه در آنها احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا كودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است ، مسئله ای است كه باید با انجام آزمایش های لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد .
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است . معمولاً در مناطق گرم ، سن بلوغ و ازدواج پائین تر و در مناطق سرد و كوهستانی بالاتر است . مهم نیست كه در چه سنی فرد ، بالغ می شود. مهم این است كه دختر و پسر به بلوغ فكری ، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترك را بپذیرند .
اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است . گاه تفاوت سن تادهسال هم مشكلی ایجاد نمی كند . ولی باید بینسن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد
شغل
نوع شغل نیز در انتخاب همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برخی دختران به سطح شغل همسرشان اهمیت می دهند و از نظر آنها نوع شغل مهماست . برای گروهی دیگر سطح شغل مهم نیست ، آنان همسری می خواهند كه امكانات رفاهی آنها را فراهم سازد و درآمد زیادی داشته باشد . دختران شاغلی هم هستند كه مایلند همسرشان در حوزه شغلی آنان كار نماید . بنابراین نوعشغل، سطحشغل ، محل شغل و میزان درآمد در انتخاب همسر مؤثر است .
نقش زناشویی
اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یك زندگی خانوادگی موفق است ، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد . به دور از تعصبات باید گفت كه ارضاء نشدن در امور زناشویی ممكن است سبب بسیاری از اختلافات ، عدم احساس امنیت ، احساس محرومیت ها ، ناكامی ها و غیره شود. زن و شوهرهایی كه به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات كافی ، تعصبات ، ترسها ، انحرافات و ... در این زمینه قادر به ارضاء یكدیگر نیستند ، زندگی مشترك شان با مشكل مواجه می شود. اطلاعات صحیح و كافی در این مورد باید به وسیله والدین ، سازمانهای صالح و رسانه های گروهی در اختیار نوجوانان و زن و شوهرهای جوان قرار گیرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ عوامل فرهنگی ابعاد مختلفی دارد كه مهمترین آنها عبارتند از :
الف) دین و مذهب :
دختر و پسری كه با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می كنند ، پس از فروكش كردن احساسات پُرشور اولیه با مشكل مواجه می شوند .به عنوان مثال ازدواج یك پسر شیعه مذهب با یك دختر اهل تسنن ، مشكل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت . هر چه تعصبات دینی بیشتر باشد این درگیری بیشتر می شود .
زن و شوهری كه دارای دو مذهب متفاوت اند مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشكلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندشان هم در آموزش و تربیت دچار سردرگمی می شود . دختر مسیحی روز یكشنبه به كلیسا می رود و پسر مسلمان در شب عاشورا به عزاداری امام حسین (ع) و مراسم دعا در شبهای جمعه روی می آورد . این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی می تواند زمینه ای برای ناسازگاری خانوادگی باشد .
مرد مسلمان مسافرت های زیارتی و حج را دوست دارد ، در حالی كه زن مسیحی رغبت به چنین برنامه هایی ندارد و یا در مورد حج ، اجازه انجام اعمال را ندارد .
ب) آداب و رسوم :
در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یك جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است . آداب و رسوم دِه با شهر ، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یكدیگرمتفاوت است . خانواده هایی كه از فرهنگ غرب تقلید می كنند با خانواده های سنتی نمی جوشند . پس باید در این زمینهنیزدقت لازم انجامشود .
ج) لباس پوشیدن و آراستن ظاهر :
هر فردی تفكرات ، اعتقادات و باورهای مخصوص به خودرا دارد كه نمودهایی از این طرز تفكر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان می شود .
برخی از جوانان ممكن است از لباس های مُد روز استفاده نمایند . از این رو پسر و دختری كه می خواهند با هم ازدواج كنند ، حتی الامكان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد .
د) سنتهای غیر معمول :
دربعضی از خانواده ها ، سنتهای خرافی و نامعقول وجود دارد مثلاً :
1- مرد در خانه تصمیم گیرنده است و زن باید از او اطاعت كند ، به طوری كه مرد سالاری در خانواده حكمفرما می شود .
2-زن حاكم است و به اصطلاح زن سالاریوجود دارد.
3-به دختر اهمیت نمی دهند و داشتندختریك نوع بدشانسی محسوب می شود.
4- تحصیل دختران را ضروری نمی دانند و معتقدند كه كار زنها جز بچه داری و خانه داری نیست .
5- زنها را به صورتهای مختلف تحقیر می كنند و آنها را به اسامی بد صدا می زنند .
6- مردها از گرفتن چند زن ابا ندارند .
7- انجام ازدواج موقت ( صیغه كردن )را عیب نمی دانند.
8- بی بند و باری و دیر آمدن شوهران به خانه چندان مهم نیست ، ولی كوچكترین خطا از جانب زن مصیبتی بزرگ است و به شدت با آن برخورد می شود .
9- زنها را به عنوان موجوداتی كه باید كار كنند و سهم نبرند می شناسند .
10- مرد در ثروت زن و مصرف آن دخالت می كند و هیچ استقلال و شخصیتی برای او قائل نیست .
و موارد دیگری از این قبیلكه لازم استدختر و پسری كهمی خواهند ازدواج كنند باید در مورد خانواده مورد نظر خود تحقیق نمایند و در صورت مشاهده چنین سنتهایی ، از وصلت با آنها خودداری نمایند.
ر) اعتقادات و باورها :
دختری كه تمام هم و غمش توجه به لباس و تجملات است ، تحمل مردی كه تمام اوقات خود را به مطالعه می گذراند ، ندارد. در زندگی هر فردی ارزشها و ضد ارزشهای فرهنگی نقش مهمی دارد. باید توجه داشت كه كدام ارزش و عقیده ، خوب یا بد است . این موضوع باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد و فرد ، همسری را انتخاب كند كه اعتقادات و باورهایش به اعتقادات و باورهای او نزدیك باشد .
عوامل جسمانی و ژنتیكی
با این كه زیبایی ظاهری ممكن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد ، دو نفری كه می خواهند یك عمر با هم زندگی كنند ، باید از قیافه یكدیگر خوششان بیاید . بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند . عده ای از پسران كه خود دارای قیافه زیبایی نیستند ، توجه خاص به دختران زیبا دارند ،
عكس این حالت نیز ممكن است . البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می كند ، ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود . علاوه بر این ، مسئله ژنتیك از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیّت بسیاری برخوردار است . بعضی از مردان كوتاه قد ، زنان بلند قد را انتخاب می نمایند تا فرزندان آنان كوتاه قد نشوند و گاهی عكس این مسئله نیز صادق است . از طرف دیگر ازدواج های فامیلی كه در آنها احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا كودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است ، مسئله ای است كه باید با انجام آزمایش های لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد .
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است . معمولاً در مناطق گرم ، سن بلوغ و ازدواج پائین تر و در مناطق سرد و كوهستانی بالاتر است . مهم نیست كه در چه سنی فرد ، بالغ می شود. مهم این است كه دختر و پسر به بلوغ فكری ، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترك را بپذیرند .
اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است . گاه تفاوت سن تادهسال هم مشكلی ایجاد نمی كند . ولی باید بینسن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد
شغل
نوع شغل نیز در انتخاب همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برخی دختران به سطح شغل همسرشان اهمیت می دهند و از نظر آنها نوع شغل مهماست . برای گروهی دیگر سطح شغل مهم نیست ، آنان همسری می خواهند كه امكانات رفاهی آنها را فراهم سازد و درآمد زیادی داشته باشد . دختران شاغلی هم هستند كه مایلند همسرشان در حوزه شغلی آنان كار نماید . بنابراین نوعشغل، سطحشغل ، محل شغل و میزان درآمد در انتخاب همسر مؤثر است .
نقش زناشویی
اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یك زندگی خانوادگی موفق است ، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد . به دور از تعصبات باید گفت كه ارضاء نشدن در امور زناشویی ممكن است سبب بسیاری از اختلافات ، عدم احساس امنیت ، احساس محرومیت ها ، ناكامی ها و غیره شود. زن و شوهرهایی كه به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات كافی ، تعصبات ، ترسها ، انحرافات و ... در این زمینه قادر به ارضاء یكدیگر نیستند ، زندگی مشترك شان با مشكل مواجه می شود. اطلاعات صحیح و كافی در این مورد باید به وسیله والدین ، سازمانهای صالح و رسانه های گروهی در اختیار نوجوانان و زن و شوهرهای جوان قرار گیرد.